چرا کاخ سفید به توافق هستهای با ایران احتیاج دارد؟ / راهحل ایران برای دو اختلاف اساسی با غرب
دیدار چهار ساعته روز پنج شنبه هفته گذشته وزرای خارجه ایران و آمریکا در ژنو با هدف رایزنی درباره توافق نهایی بر سر پرونده هسته ای کشورمان نشان دهنده علاقهمندی دو طرف در به نتیجه رساندن مذاکرات است. بعد از قرائت متن توافق بر سر تمدید مذاکرات ایران و 1+5 در هتل کوبورگ تلاش فراوانی از جانب مقامات دو کشور برای به نتیجه رسیدن مذاکرات در زمان تمدید شده صورت گرفته است.
سرویس بینالملل «فردا» : علاقهمندی و البته نیاز دوطرف مذاکرات برای رسیدن به یک توافق جامع بر سر پرونده هسته ای کشورمان سبب شده است تا مذاکرات بین مقامات دو کشور بسیار جدی تر از گذشته و با کنار گذاشتن اختلافات گسترده و تلاش برای توافق بر سر اشتراکات پیگیری شود. از سوی دیگر فشار افکار عمومی در آمریکا برای به سرانجام رسیدن مذاکرات با ایران و تلاش جمهوری خواهان، صهیونیست ها و برخی دولتهای منطقه برای به شکست کشاندن آن دو طرف را برای تعیین و تکلیف سریع مذاکرات مصمم تر کرده است. برای پیگیری آخرین تحولات در مذاکرات هسته ای و جزئیات مذاکرات دوطرفه مقامات ایران و آمریکا به سراغ آقای حسن بهشتی پور کارشناس مسايل بين الملل رفتیم. متن گفتوگوی فردا با وی به شرح ذیل است:
هیئت ایرانی مذاکره کننده تنها وظیفه مذاکره درخصوص مسائل هسته ای را داراست و اصولا این هیئت صلاحیت مذاکره درخصوص مسائلی چون بحث موشکهای بالستیک را ندارد. مذاکرات روز پنج شنبه به منظور رفع برخی از مشکلاتی که در چارچوب روند مذاکرات وجود دارد صورت گرفته است. برای مثال بحث میزان غنی سازی اورانیوم در ایران از جمله موضوعات مورد بحث است. طرف مذاکره کننده آمریکایی حداقلی را برای غنی سازی مطرح می کند که مقامات کشورمان آن راقبول ندارند.
مورد دیگری که اختلافات بر سر آن برجسته است طول مدت اعتبار قراردادی است که قرار است بین مقامات ایرانی و طرفهای مذاکره کننده امضا شود و این مباحث جدای از مذاکره با 1+5 هم نیست.
آیا فشار حزب جمهوری خواه در آمریکا، صهیونیست ها و برخی دولت های منطقه برای به شکست کشاندن مذاکرات و از سوی دیگر نیاز دولت آمریکا برای پاسخگویی برای رسیدن به توافق با ایران میتواند زمینه یک توافق ایده آل را برای جمهوری اسلامی فراهم کند؟
منافع رژیم صهیونیستی اقتضا میکند که مذاکرات بین ایران و 1+5 به نتیجه نرسد لذا با تمام توان تلاش میکنند تا مذاکرات با بنبست مواجه شود اما طرف آمریکایی در انتخابات مجلس نمایندگان در نوامبر آینده (آبان ماه) که 435 نفر از نماینده مجلس نمایندگان انتخاب میشوند و همچنین انتخاب یک سوم اعضای مجلس سنا صورت میگیرد نیاز مبرمی به موفقیتی در حوزه سیسات خارجی برای ارائه به افکار عمومی آمریکا دارد.
رسیدن به توافق با ایران یک زمینه تبلیغاتی خوب در اختیار مقامات کاخ سفید قرار میدهد لذا تلاش میکنند این مذاکرات به توافق نهایی با ایران منجر شود ولی این بدان معنا نیست که برای رسیدن به توافق فشارهای جمهوری خواهان و مقامات تلاویو را نادیده بگیرند. همان طور که در آذر ماه گذشته با اینکه بین ایران و 1+5 توافق صورت گرفته بود؛ کنگره آمریکا تلاش های فراوانی را برای وضع تحریم های جدید علیه ایران انجام داد و شخص اوباما با اطلاع از اینکه وضع این تحریمها کل روند مذاکرات را مختلط میکند مانع اجرای این طرح شد در این مرحله هم باید دید آیا اوباما قادر به مقابله با این فشارها است و آیا اراده لازم برای حفظ روند مذاکرات با ایران وجود دارد یا نه؟
اینکه موضع گیری صریح مقامات کشورمان برای لزوم تجهیز کرانه باختری و جنایات صهیونیست ها در غزه بر خلاف روند سابق مقامات آمریکایی در موضوعات مشابه هیچ خللی در روند مذاکرات وارد نکرده است نشان دهنده چیست؟
بحث تسلیح کرانه باختری که بیشتر برای مقابله با رژیم صهیونیستی از یک منطق دفاعی نشات میگیرد و همچنین نابودی رژیم صهیونیستی از طریق انتخابات و نه یک اقدام نظامی که از یک منطق بینالمللی برخوردار است دو موضوع مهمی بودند که مقام معظم رهبری آن را طرح کردند. طرح این دو موضع در کنار هم عملا ماشین تبلیغاتی رژِم صهیونیستی و به تبع آن آمریکا را متوفق کرد و مانع از این شد که مقامات آمریکایی بتوانند در پیرامون مسائل مختلف از جمله مذاکرات هستهای بهانه تراشی کنند.
آیا طرف مذاکره کننده آمریکایی بر سر موضوعاتی چون اصرار ایران به 190 هزار سو به منظور غنی سازی صنعتی، آب سنگین اراک و غنی سازی در فردو حاضر به توافق هستند و اصولا خطوط قرمز آمریکاییها در مذاکرات هسته ای چیست؟
خط قرمزی که همواره مقامات آمریکایی آن را طرح کرده اند جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است و در طرف مقابل نیز جمهوری اسلامی حفظ چرخه کامل سوخت هستهای را بهعنوان خط قرمز خود میشناسد و بقیه موضوعات قابل مذاکره هستند. طرف آمریکایی در طی مذاکرات در مواقعی بهانه تراشیهایی را انجام داده است و مرتبا اقدامات جمهوری اسلامی هم در راستایی بوده که بهانه را از دست مقامات آمریکایی خارج کند. در مورد آب سنگین راهکاری که پیشنهاد شده این است که تاسیسات آب سنگین اراک باقی بماند اما با تجدید طراحی قلب رآکتور اراک به گونه ای باشد که پلوتونیوم باقی مانده در حد یک کیلو باشد. بهانه آمریکایی ها این است که با پلوتونیوم ساخت بمب هسته ای راحت تر از اورانیوم 235 است لذا ایران با ارائه این طرح در مورد تاسیسات آب سنگین اراک مانع از این بهانه تراشی شده است. راکتور آب سنگین اراک بعد از اجرای این طرح همچنان آب سنگین باقی می ماند. در مورد 190هزار سو طرف مذاکره کننده آمریکایی این عدد را قبول ندارد و کشور هم اکنون ظرفیت رسیدن به این تعداد سانتریفیوژ را ندارد که این موضوع هم از طریق یک توافق به صورت پلکانی قابل حل است.
آیا احتمال دارد با مذاکرات پی در پی مقامات ایرانی و آمریکایی و رسیدن به توافق در چهار ماه آینده تمام تحریم های شورای امنیت برداشته شود؟ اگر این طور نیست با چه بهانه ای تحریم ها باقی می ماند؟
در پایان توافق ژنو تاکید شده است که باید تحریمها برداشته شود و غنی سازی در ایران ادامه یابد. از آنجایی که توافق به صورت متوازن طراحی شده است اگر طرف غربی به بندهای توافق عمل نکند ما هم عمل نخواهیم کرد لذا شما میبیند در شش ماه گذشته چون ما در هشت مرحله مقدار اورانیوم بیست درصد موجود را رقیق کردیم طرف غربی هم در هشت قسط چهار میلیارد و دویست میلیون دلار دارایی جمهوری اسلامی را آزاد کردند. حالا اگر در نظر بگیریم طرف غربی به تعهدات خود عمل نکرد این ظرفیت در کشور وجود دارد که ظرف 48 ساعت به وضعیت در سال 92 در موضوع چرخه سوخت بازگردیم. تحریمهایی که مثلا درخصوص تحریم بانک مرکزی که اصلی ترین تحریم محسوب میشود اگر سر مسائل دیگری چون موشکها و حقوق بشر دوباره از سر گرفته شود ما هم میتوانیم به وضعیت سابق درخصوص چرخه سوخت بازگردیم.
دیدگاه تان را بنویسید