آنچه باید دلواپسش باشیم

کد خبر: 340621

دومی عارضه بسیار خطرناکی است که اثرات اجتماعی آن جبران پذیر نیست. مردم بحق می پرسند چرا وقتی تعدادی کارگر تجمع می کنند با آنها برخورد می شود اما با جمع دیگری با هر عنوان و لباس و سمتی برخورد نمی شود؟ قانون مگر رنگ می شناسد؟ چه با دستبند سبز و چه با لباس سفید.

الف: طی چند روز گذشته دو تجمع خیابانی برگزار شده است. اولی به بهانه حجاب و دومی به حساب مذاکرات هسته ای. برگزار کنندگان هر دو تجمع نیز شعارشان این است؛ "ما دلواپسیم".
اولا به این فهم هر دو موضوع نیز جای دلواپسی دارد. هم حجاب و هم مذاکرات. اصل تجمع هم قابل دفاع است. واکنش مردمی به رفتارهای اهل قدرت به روش تجمعات آرام، سنت حسنه ای است که نظام باید قدر بداند و ای کاش دولت برای مجوز دادت به این تجمعات دلسوزانه تعلل نمی کرد. اما یک دلواپسی مهمتر نیز وجود دارد و آن اینکه نسبت نحوه برگزاری این تجمعات با نظام جمهوری اسلامی چیست؟ و جریان مذهبی کشور چه میزان نسبت به این دلواپسی، دلواپسند. توضیح بیشتر؛ بدفهمی بخشی از جریان انقلابی کشور از اهداف اصلی نظام باعث می شود هرازگاهی راهی را برود که هزینه آن بیش از نفعش است. مثل تسخیر سفارت انگلیس و یا شعارهای مقابل مجلس در موضوع دانشگاه آزاد و یا بی اخلاقی در روز ۲۲ بهمن تهران و قم و غیره... تشخیص بجا و دقیق و منطقی مطالبات مهمتر از اصل مطالبه گری است. فرض کنید فردی برای برگزاری یک مراسم مذهبی، وارد منطقه غصبی شود. ماجرا خنده دار نمی شود؟ جوانان انقلابی جامعه ابتدا باید ملاحظات اصلی نظام را مدنظر قرار دهد و نسبت به پاسداری از آن اهتمام ویژه داشته باشند. اخلاق و عدالت خواهی و اصلاح طلبی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی، اصلی است که مقدمه هر نوع مطالبه گری است. جامعه انقلابی ما باید به این سطح از بلوغ برسد که برای اصلاح گرائی انقلابی، نباید نقش اپوزیسیون را بازی کند. مگر ممکن است که برای دفاع از حجاب، قانون شکنی کرد؟ چه معنی دارد که برای پی گیری مطالبات هسته ای، به قانون و مجری قانون بی اعتنائی شود؟ حضور در خیابان بدون مجوز قانونی عقلا و شرعا و قانونا جایز نیست. در چنین بستر نامشروعی چطور می توان داعیه انقلابی گری داشت؟ مگر فتنه گران سال ۸۸ چه کردند؟ فتنه مگر چه بود؟ ادعای تقلب؟ خیر. فتنه قانون شکنی و دعوت از مردم برای شکستن این حرمت بزرگ بود. اگر نظام در قبال این قانون شکنی سکوت کند هم بر قانون شکنی مهر تائید زده است و هم بر بی عدالتی. دومی عارضه بسیار خطرناکی است که اثرات اجتماعی آن جبران پذیر نیست. مردم بحق می پرسند چرا وقتی تعدادی کارگر تجمع می کنند با آنها برخورد می شود اما با جمع دیگری با هر عنوان و لباس و سمتی برخورد نمی شود؟ قانون مگر رنگ می شناسد؟ چه با دستبند سبز و چه با لباس سفید. اگر مملکت را بی حجابی بردارد و کل تشکیلات هسته ای کشور به غارت رود بهتر از این است که جامعه برداشت ظلم و جور از حاکمان کند. "برداشت ظلم و جور"؛ و نه حتی خود جور و ظلم. جریان متدین کشور بیش از هر چیز باید دلواپس این مهم باشند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت