پوستِ موزهایی زیر پای اصولگرایان/ کُندشدن زبان منتقدان؛ نتیجه اشاعه اخبار کذب علیه دولت

کد خبر: 339191

دولتی که کوچک‌ترین انتقادها را در عالی‌ترین سطوح پی‌گیری می‌کند و راهی که پیشنیان در اواخر عمر کاری‌شان طی کردند از همان ابتدا می‌پیماید، به‌محض تکذیب‌شدن صادقانه یک خبر، می‌تواند تمامی انتقادها، گلایه‌ها و نکته‌ها را در یک سبد قرار دهد و راه را برای تداوم نظارت رسانه‌ها، با کم‌ترین برخورد و واکنش سختی، ببندد.

فرشاد مهدی پور: دولت یازدهم را یکی از امنیتی‌ترین دولت‌های پس از انقلاب اسلامی نامیده‌اند (و البته بی‌راه هم نگفته‌اند)؛ این‌که این موضوع خصیصه‌ای مثبت یا منفی است، موضوع این بحث و بررسی نیست، بلکه توجه به یکی از کارکردهای این اتفاق است که می‌تواند چراغِ راهی باشد برای اهالی رسانه، در مسیر پُرسنگلاخ کنونی. چرا که دولت در هر زمینه‌ای که بی‌برگ و نوا و پُرانتقاد ظاهر شده باشد، نشان‌داده است که توان خود را برای ایجاد توان بسیج‌کنندگیِ مناسب، در فضای روانی جامعه به‌کار خواهد بست و این عرصه را رها نخواهد کرد؛ نمونه‌اش توجه و تمایل گسترده‌ای بود که از سوی دولت‌مردان نسبت به فضای مجازی ظهور یافت و هم‌چنان هم ادامه دارد. در سوی مقابل، رسانه‌ها، هم‌اکنون دارای چهار حالت کلی در قبال دولت‌اند: گروه اول رسانه‌های دولتی‌اند که یا در همین بازه زمانی ۹-۱۰ ماهه توسط دولت راه‌اندازی شده‌اند و یا به‌ صورت ساختاری و سازمانی، زیرمجموعه آن بوده و اصلی‌ترین مدافعان خطِ فکری و کاری آن به‌شمار می‌روند. گروه دوم آن‌هایی که از دولت هواداری می‌کنند و مدعی‌اند که آمده‌اند بگویند که «روحانی تنها نیست». این دسته از رسانه‌ها، معمولا ادامه گروه روزنامه‌های زنجیره‌ای دوم‌خردادی به‌شمار و علاقه‌شان به دولت، کاملا موقتی و گذراست و از قواعد حاکم بر حرکت سیاسی اصلاح‌طلبان در قبال دولت پیروی کرده و خواهند کرد (یعنی آن‌که فایده ببرند و هزینه ندهند). گروه سوم رسانه‌های منتقدی‌اند که فعلا در حال سبک و سنگین‌کردن شرایط‌اند و ترجیح می‌دهند که بیش‌تر راه میانه را در پیش بگیرند و سرِ بزنگاه‌هایی خاص در کسوت منتقدی منصف ظهور یابند. این دسته از رسانه‌ها در دوره دولت دهم، معمولا جز اصلی‌ترین منتقدان آن تعریف می‌شدند. و گروه چهارم رسانه‌های منتقدی هستند که بنای پرده‌پوشی و مجامله ندارند و از سیر تا پیاز کارها، اقدامات و رفتارهای دولتی‌ها را به زیر تیغ نقد می‌کشند. گروه اول و دوم، در عادی‌ترین شرایط بازی‌گران طرح‌های رسانه‌ای دولت به‌شمار می‌روند و عاملان اصلی اجرایی‌سازی آن و از این منظر (تحقق برنامه‌های رسانه‌ای دولت)، منفعل، بی‌اعتبار و متوقف‌‌سازی رسانه‌های گروه سوم و به‌ویژه چهارم، نبا بر تجربه و شواهد در دستور کار قرار دارد و در این‌جا، راه‌برد مشخص به‌کار گرفته‌شده، پوستِ موزهای متعددی است که زیرپای گروه چهارم قرار داده می‌شوند؛ اقداماتی که در ضمن خود با یک تیر، چند نشان را هدف قرار می‌دهد. رسانه‌هایی که مرتبا به‌دنبال وانمایی اشکالات ریز و دُرشت دولت می‌گردند و چون اصل را بر محتمل‌بودن وقوع هر خطایی گذاشته‌اند، همه‌گونه اخباری به‌کارشان می‌آید و آن‌ها را بازتاب می‌دهند، اصلی‌ترین مخاطبان این برنامه‌اند؛ نگاهی به فهرست خبرهای مهم تکذیب‌شده ۲-۳ ماهه اخیر بیاندازید: بزرگ‌نمایی و خلاف‌گویی اتفاقات روی‌داده در کاخ سعدآباد، شایعه‌پراکنی در زمینه دیداری حاشیه‌ای با خانواده یک چهره خاص در سیستان و بلوچستان، گمانه‌زنی‌های بی‌اساس در زمینه آغازشدن طرح اجرای سهمیه‌بندی بنزین پس از تعطیلات نوروزی و... تنها نمونه‌های مشهورتری از این اتفاق‌اند که پی‌آمد آن‌ها، کُندشدن زبان منتقدان، بی‌اعتبارشدن تحلیل‌‌گران و ناتوان‌شدن ناظران منصف است. رسانه‌هایی که چنین اخباری را می‌سازند و بی‌توجه به جهات منطقی دست‌یابی به اصالت خبر، آن‌ها را نشر و بازنشر می‌دهند، حواس‌شان گرمِ این نکته نیست که چه خسارت بزرگی به خود و افکارعمومی کشور می‌زنند و در یک فرآیند کوتاه‌مدت و آنی، اطمینان آن‌ها را از خود سلب می‌کنند. دولتی که کوچک‌ترین انتقادها را در عالی‌ترین سطوح پی‌گیری می‌کند و راهی که پیشنیان در اواخر عمر کاری‌شان طی کردند از همان ابتدا می‌پیماید، به‌محض تکذیب‌شدن صادقانه یک خبر، می‌تواند تمامی انتقادها، گلایه‌ها و نکته‌ها را در یک سبد قرار دهد و راه را برای تداوم نظارت رسانه‌ها، با کم‌ترین برخورد و واکنش سختی، ببندد. به فهرست‌های خبرهای مبهم پاسخ‌نگرفته در این ماه‌ها بنگیرد: برنامه‌ریزی ناصحیح برای منصرف‌کردن مردم از دریافت یارانه‌ها، سفرهای مشکوک مقامات غربی به تهران، وضعیت مبهم هواپیمای آمریکایی فرودگاه مهرآباد، ابهام‌ها درباره نحوه تامین کالاهای اساسی، ناموفق بودن جوانب اجرایی‌سازی توافق ژنو، وعده‌های دست و دل‌بازانه در قبال کارتل‌های فرهنگی و...؛ رفته‌رفته نمی‌شود این موارد مهم و اساسی را با جدیت پی‌گیری کرد، چرا که اعتبار رسانه‌ها، رسانه‌ای‌ها و چهره‌های رسانه‌ای به زیرسوال می‌رود و حرف‌شان شنیده نمی‌شود. بازی در زمین امنیتی‌ها، کمی پیچیده‌تر از آن‌چیزی است که در گذشته رخ می‌داد و این یعنی لحاظ ظرافت‌هایی بیش‌تر.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت