سالی که گذشت!
سالی که گذشت ، سرشار از بیم ها و امیدها بود ؛ سالی که در آن حماسه سیاسی با حضور مردم ایران اسلامی پای صندوق های رای تحقق یافت و آغاز حرکتی نو در مسیر پیشرفت و عدالت در حوزی اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و ... رقم خورد و فضای روانی کشور را به سمت آرامش سوق داد .
در این شرایط کماکان موضوع فرهنگ علی رغم تاکیدات و تذکرات و رهنمودهای پی در پی مقام معظم رهبری مغفول ماند و حتی مظلوم تر از گذشته شد ، رفتارهای قابل نقد برخی از فعالین فرهنگی که گاهی منجر به هنجار شکنی شده و از چشمان رسانه های گروهی و دلسوزان انقلاب دور نماند . اما به راستی آنچه که امروز نگرانی جدی رهبری خردمند انقلاب و دست اندرکاران فرهنگی کشور را شکل می دهد چیست ؟ از نگاه بنده و به قول اندیشمندی شجاع آن کسی است که چیزی را بگوید که همه می دانند ولی کسی جرات ابراز آن را ندارد ! این جمله ناظر بر این نمی باشد که باید هنجار شکنی کرد و ارزشها را به سخره گرفت تا بهانه ای برای حرف کارشناسی و زبر شود ، بلکه به این معناست که می بایست دردها را در جامعه گفت ، مردم را آگاه نمود و آنان را در مسیر شناخت از خود قرار داد . دوری از اخلاق و توجه به ظواهر دنیوی و نگاه سطحی به مقوله دین و سبک زندگی یکی از آفت های مهمی است که ضرورت دارد در سال جدید مورد توجه قرار گیرد و آن را از خود دور کنیم و با بازنگری در رفتار اجتماعی خود گام های موثری را در راه تبدیل شدن به یک شهروند مطلوب اسلامی - ایرانی برداریم . از نکات مهم دیگری که باید از خود در این روزهای پایانی سال و ابتدای سال جدید پرسید این است که چقدر با شاخص های قرآنی حسن خلق ، صداقت ، عزت نفس ، مردم دوستی ، مسئولیت اجتماعی و غیره همراه بوده ایم ؟! آیا خودمان را نقد کرده ایم ؟! آیا برای رسیدن به سعادتمندی ترس و ابهامات خود را در مسیر آگاهی و دانش سوق داده ایم ؟! شاید برخی در کودکی یاد بگیرند اما بعضی حتی تا لحظه مرگ حقیقت هستی هوشمند را نیابند! از نظر بنده به عنوان یک عنصر فرهنگی و اجتماعی که بند بند وجودم سرشار از عشق به سرزمین و مردمم می باشد ، مسئله فرهنگی ما مفقود شده است ، آن را نمی شناسیم و یا صرفا فقط می دانیم اما نمی فهمیم ! بسیاری شاید در این راه هنوز نشسته ایم ، می دانیم چه می کنیم اما نمی فهمیم ! مثلا آفت هایی نظیر دروغگویی، بدگویی ، چاپلوسی ، فردگرایی ، بی مسئولیتی ، اعتقاد به قضا و قدر داشتن ، تسلیم پذیری ، خرافه گرایی ، تزویر و دورویی ، واگرایی و غلبه فرهنگی و ... درکنار تجمل گرایی ، مصرف گرایی ، تعصبات کورکورانه را قبول داریم اشتباه است و ما را دچار گمراهی و دوری از تقوا می کند ؛ اما کماکان در رفتار روزمره امان انجام می دهیم و این دقیقا نکته تعجب آور زندگی امروز ماست ، به تعبیر دیگر جامعه زمانی به صورت واقعی و ملموس در مسیر پیشرفت قرار می گیرد که خرده رفتارهای ناثواب همه ما اصلاح شود ؛ رفتارهای کوچک همانند خار های کوچک بیابانی هستند می توانند اتش های بزرگ درست کنند ؛
از سوی دیگر به عنوان آخرین نکته در این بحث رفتار بسیار عجیب امروزی ما ست که در گره های زندگی دیده می شود و آن رفتار روحیه عجیب دگر انتقادی برای دیگران است . در حالیکه انسان نمی بایست همانند سوزن خیاطی باشد و فقط برای دیگران لباس بدوزد و خودش عریان در جامعه زندگی کند ، فقط برای دیگران نسخه بپیچد و جامه تقوا و فضیلت و اخلاق برای آنان بدوزد ؛ این رفتار مصداقی است که در اطراف ما دیده می شود و به تعبیری قرآنی : چرا آنچه را که خود عمل نمی کنیم بر زبان می آوریم ؟! علی ایحال آنچه اشاره شد ، نکاتی کوتاه ،کارشناسی و از سر دلسوزی و تذکری به خود بود که بر اساس مطالعه و تحقیقات صورت گرفته و مبتنی بر تعالیم اصیل قرآنی و نبوی و همچنین فرمایشات و دغدغه های درک شده از فهوای کلام مقام معظم رهبری ترسیم شده ، اما در جمع بندی نهایی تاکید مجدد بر این است که اگر تلاش جمعی با رویکرد ارتقاء سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری با بهره گیری از آموختن و فهمیدن مهارت های زندگی در میان فرد فرد شهروندان به عنوان نقشه راه و راهبرد اصلی در نظر گرفته نشود ، به نظر گام های پیشرفت کند و سطحی خواهد بود چراکه به فرمایش رهبری انقلاب ، فرهنگ اساس و بستر تمامی فعالیت های زندگی است .
دیدگاه تان را بنویسید