احسان تقدسي : دولتي را نميتوان در سراسر گيتي يافت كه رويكردها و عملكردش با انتقاد طيفي از مردم يا رسانهها مواجه نباشد. در واقع دولتها از حضور و وجود منتقدان به عنوان راهبردي براي افزايش كاركرد، رفع عيوب و نواقص فعاليت خود در حوزههاي مختلف اجرايي و... بهره ميبرند. اهميت انتقاد و وجود منتقدان تا آنجاست كه برخي دولتها اتاق فكر ويژهاي براي انتقاد از خود ايجاد كرده و به منتقدان حقوق ميدهند تا از آنها انتقاد كنند. انتقاد از دولتها در فضاي رسانهاي اما نه فقط براي دولتها بلكه برای مردم كشورها نيز داراي منافعي است. به بيان ديگر رسانهاي چون تلويزيون و راديو ميتواند سوپاپ اطميناني براي تخليه هيجانات مردمي از طريق بازتاب گسترده انتقادات آنها به موضوعات مختلف حكومتي باشد. از سوي ديگر صدا و سيما به واسطه دسترسي مستقيم به نظرات طيف گستردهاي از مردم عادي كه مخاطبان اين سازمان هستند، اطلاع نسبتا كاملتري به نوع نگاه مردم به مقولاتي چون دولت، شهرداريها و... دارند. طبيعي است صداو سيما مانند هر رسانهاي تلاش ميكند برنامههاي خود را با نوع رويكرد مخاطب هماهنگ كند تا مردم بتوانند انعكاس نگاه خود را در
برنامهها ببينند. به بيان ديگر اين مردم هستند كه سمت و سوي برنامهها را مشخص ميكنند و نه بر عكس. طبيعي است پذيرش انتقادها از سوي دولت ميتواند زمينهساز افزايش محبوبيت، كاركرد و مقبوليت آنها نزد افكار عمومي باشد. در آن سوي ميدان سراسيمگي و برآشفته شدن از يك اخم و يك خبر و يك گزارش در ميان افكار عمومي نشان از ناپختگي دولتمردان دارد. در حقيقت اگر قرار بر انتقاد باشد، انتقاد اصلي به عملكردي است كه اسباب نارضايتي مردم را فراهم آورده و نه انتقاد به رسانهاي كه از قضا فراگيرترين رسانه كشور نيز هست و اصولا وظيفه ذاتياش چيزي جز انعكاس انتقادات مردمي از دستگاهها نيست. زيباترين تعبير از نوع نگاه واجب دولت به مقوله انتقاد را ميتوان در نگاه و كلام رهبر عزيز انقلاب يافت: «گاهي اوقات انسان ميبيند يك حالت سراسيمگي در اينها پيدا ميشود. نه، به هيچوجه سراسيمه نشويد. بالاخره انتقاد وجود دارد. راه مورد انتقاد قرار نگرفتن اين است كه انسان به كنج انزوايي بخزد و هيچ اقدامي نكند، يا اگر مسئوليتي ميپذيرد، خداي نكرده به لوازم آن مسئوليت عمل نكند تا مثلا كسي به انتقاد از او نپردازد و برخلاف توقع او كاري صورت نگرفته باشد.»
انتظار مجيزگويي و تملقهاي وقت و بيوقت از رسانه انتظار بيجايي است كه برخي دولتها همواره در پي تحقق آن به روشهاي مختلفي بودهاند. كار رسانه چيزي جز دروازهباني خواستههاي مردمي و انتقال آن به مسئولان نيست.
دیدگاه تان را بنویسید