تحول در روابط ايران و انگليس

کد خبر: 325407
تحول در روابط ايران و انگليس
نصرت‌الله تاجيك:
كمتر كسي است كه در تاثير سياست خارجي كشور در مسائل و مشكلات كنوني جامعه و مردم ايران شك داشته باشد. با شكل‌گيري دولت جديد موجي از اميد و خوشبيني در كاهش يا حل روند نامفهومي‌ها در سياست خارجي شكل گرفت و اقدامات نسبتا خوبي هم شروع شده است. اگر چه طرفداران اين موج بيشتر روي پتانسيل‌ها و توانمندي‌هاي شخصي انگشت مي‌گذارند كه به نظر مي‌رسد به اين عنصر كه تا حدي هم مي‌تواند درست باشد بيش از حد بها مي‌دهند و به مسائل ساختاري، عملكردي و علمي و نظريه‌پردازي در سياست خارجي ايران و روابط بين‌الملل توجه نمي‌كنند كه موضوع بحث اين يادداشت نيست. نگاهي به تصوير بزرگ آنچه در دنياي كنوني مي‌گذرد و يكه تازي آمريكا و عوامل منطقه‌اي‌‌اش نشان از تغيير معادلات جهاني و توازن قوا داشته و به نظر مي‌رسد آمريكا در مقابل جمهوري اسلامي ايران علاوه بر سر سختي داراي اهداف و اغراض دراز مدت است كه سعي دارد دنيا را در برابر ايران با خود همراه كند. نحوه تعامل با اين امر نياز به دوري از برخوردهاي احساسي و حاكميت عقل و منطق و اتخاذ راهبردهاي كلان در سياست خارجي براي گذر از چالش‌هاي فرا رو از طريق بررسي روندهاي كلان نظام بين‌الملل در هزاره سوم در طراحي سياست خارجي است كه بايد نخبگان جامعه آن را از دولت و دست اندركاران جديد سياست خارجي‌طلب كنند. با اين مقدمه اگر وارد فضاي روابط جديد بين ايران و انگليس و برقراري روابط دو كشور در سطح كاردار غير مقيم شويم شايد به ضرورت حل مشكلات سياست خارجي با دولت‌هايي كه تاثيرگذار هستند براي ايجاد فضاي تنفسي به منظور نقش پيدا كردن در روابط بين‌الملل و در نتيجه استفاده از مزاياي آن در دنيايي كه نرخ و شتاب تغيير از مشخصه‌هاي آن است در زندگي روزمره مردم كشورمان پي خواهيم برد. دولت‌هاي مختلف انگليس در دهه اخير به‌ويژه در 5 سال گذشته رويكرد و عملكرد خوبي نسبت به ايران نداشته و حتي در بعضي جاها شديدتر از آمريكا در مسائل بين‌المللي و بعضا دوجانبه نسبت به ايران عمل كرده است. در جريان دستگيري ملوانان كه به آب‌هاي ايران هم تجاوز كرده بودند و نخست‌وزير اين كشور با زبان خشونت و تهديد صحبت كرد يك نمونه از بي‌اخلاقي ديپلماتيك بود كه احساسات ايراني‌ها را جريحه دار كرد ولي چون مشكلات بزرگ‌تري پيش روي كشور بود آن مسئله با صبر و حوصله و چشم پوشي حل شد. ولي در رابطه با مسائل هسته‌اي، انگليس مشكلش با ايران بيشتر از آمريكا بود. يعني تا يك مقطعي ديده مي‌شد در مذاكرات، آمريكا تعاملش بيشتر از انگليس بود. به‌دنبال مطرح شدن طرح نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي كاهش سطح روابط ايران با انگليس به سطح كارداري كه هضم آن براي كشوري با ويژگي‌هاي انگلستان بسيار مشكل مي‌نمود مسئولان وزارت خارجه اين كشور در مذاكرات ديپلماتيك اعلام كردند كه در صورت تصويب اين طرح كل رابطه شان را كاهش مي‌دهند كه منجر به عكس‌العمل دانشجويان و تعرض به سفارت انگلستان شد. بدون ورود به قضاوت ارزشي و درست يا غلط بودن اين اقدام متاسفانه انگليس حتي بر اساس قاعده دموكراسي و تمكين به نظرات نمايندگان مجلس يك كشور مستقل قبول نكرد كه سطح رابطه را كاهش دهد بلكه با يك نخوتي تمامي كارمندان خود را از ايران خارج كرد و سپس كليه كارمندان ايران در لندن را هم اخراج كرده و موجي از مشكلات را براي ايرانياني كه در اين كشور زندگي مي‌كنند يا ايرانياني كه به هر دليل قصد سفر به اين كشور را داشتند ايجاد نمودند. يعني به نظر مي‌رسد با اين قبيل مداخلات خود انگليسي‌ها زمينه ميل روابط به سمت خشونت را فراهم و بيشتر يك بازي سياسي- تبليغي عليه ايران را شروع كردند. تاريخچه روابط ايران و انگليس بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نشان از صعود و نزول‌هاي فراواني است كه از يكطرف به دخالت‌هاي بي‌مورد انگليس در سياست خارجي ايران و از طرف ديگر حساسيت بيش از حد افكار عمومي ايران نسبت به آن كشور مربوط مي‌شود.
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه تهران امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
هایپر مدیا مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت