خورشید کلوزآپ ندارد آقای درویش!
![خورشید کلوزآپ ندارد آقای درویش!](https://static2.fardanews.com/thumbnail/TU1MTZkMDEwZ/SdsQBt-jClYzOjYWbHDYcYpUGMkpGTJp3QxTVGxb6TFEAfuHL-lxmP6vnw-e91LUtmUzjlWwh0JCyUHQi3994A,,/TU1MTZkMDEwZ.jpg)
![](https://static0.fardanews.com/servev2/TU1MTZkMDEwZ/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
اخیرا عده ای با اندیشه های خاص، گویا برای خود رسالتی تاریخی قائلند تا از همهچیز و همه کس ایدئولوژیزدایی کنند، این روزها در تلاشند «چ» را هم به نفع خود مصادره نمایند. از قائلین به سینمای سکولار و سینمای تکنیکزده و فرممحور، انتظار بیش از این هم نیست اما بعید بود که این جماعت به چشمانشان التماس کنند که خورشید را نبیند و به اثر حاتمیکیا برچسب عرفی بودن و عاری از ایدئولوژی بزنند. این داستان برای فیلمی که قهرمان داستانش حضرت امام خمینی (ره) است، امری نچسب و مضحک است. مگر اینکه بیایند و در یک کلام و خارج از لفافه از امام نیز ایدئولوژیزدایی کنند. هرگاه اثبات کردند که امام خمینی (ره) انسانی عرفی و عاری از ایدئولوژی است، انگاره های روشنفکرانهشان را درباره «چ» خواهیم پذیرفت.
میپذیریم که اشتباه دیده ایم و اشتباه فهمیده ایم که «چ» حاتمی کیا با « Che » استیون سودربرگ فرق های ماهوی دارد و آن هم روح الهی جاری و ساری بر فیلم است. می پذیریم که به هنگام دیدن فیلم عینک های جوشکاری به چشم داشتیم و ملتفت نشدیم که قهرمان فیلم حاتمیکیا کیست. می پذیریم که گره کور غائله پاوه با عصای سحر کلام و دم مسیحایی حضرت امام (ولی فقیه زمان) باز که نشد هیچ بلکه کورتر شد. اصلا می پذیریم که «چ» وسترن اسلامی است و تنها تهور اصغر وصالی و مذاکره و تدبیر چمران، گرهگشای داستان بوده است. چرا راه دور می رویم؟ اصلا شیرفهم میشویم که قهرمان حاتمیکیا مرحوم بازرگان بوده است و از این پس یک هفته در میان، جلد نشریه پنجره را نیز به ایشان اختصاص می دهیم. امان از تعصب...
خورشید کلوزآپ ندارد
همه این ها بهانه بود تا به اصل مطلب برسم. درست است برای نوشتن یادداشتی درباره ایدئولوگ بودن یا نبودن فیلم «چ» متمرکز بودم وگفتنی ها نیز در این باره فراوان است اما با مواجهه با فیلم «روز رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش تمام اندیشههایم به هم ریخت. متاسفانه این روزها فیلمی که درباره بزرگ ترین تراژدی عالم ساخته شود و بیصبرانه منتظر اکران عمومی اش بودیم، تبدیل به سوهان روح شده است. فیلمی که عمیقا آرزو کردیم بتواند ذره ای، تنها ذره ای از مصائب آلالله (علیهمالسلام) را همچون روز واقعه و مختارنامه هنرمندانه روایت کند اما روز رستاخیز بیشتر به یک شوخی و هجو شبیه بود.
قیام اباعبدالله (علیهالسلام) و به ویژه روز عاشورا، از چنان محتوای دراماتیک و زیبایی برخوردار است که ملهم از هرگوشه آن می توان صد ها اثر ادبی و سینمایی فاخر تولید کرد. شیعه با تصویرسازی این حماسه و در اندوه آن سال ها گریسته است.
همواره در روز های پس از اکران این فیلم با خود تکرار کردم که نیت درویش از ساخت این فیلم، تقویت و گسترش فرهنگ شیعی بوده و قصد تحریف تاریخ و لطمه زدن به این واقعه تاریخی را نداشته و زحمت خود را کشیده، اما از کار در نیامده است؛ هنوز هم به این امر اعتقاد دارم. اما لجاجت و تعصبات کور بر نهادینه سازی فرهنگ «نمایش همهچیز و هیچچیز»، پذیرفتنی نیست و موید این نظریه است که برای ساخت و ادای حق مطلب قیام اباعبدالله (علیهالسلام) و حماسه هایی از این قبیل، اراده و عزم بشری و آشنایی با تکنیک های فیلمسازی و فرم به تنهایی کافی نیست.
بگذریم که بهراحتی می توان این اثر را از منظر فنون سینمایی نیز نقد کرد. فیلمنامه از گسست جدی رنج می برد و فصول آن با یکدیگر همبستگی ارگانیک و دیالکتیک ندارد. معلوم نیست جامعه مخاطب فیلم شیعیانند یا برای همه ادیان و مذاهب ساخته شده است. معلوم نیست که اگر برای مخاطب خارجی ساخته شده کجای این داستان شلخته و کدام جلوه بصری می تواند مخاطب را سه ساعت بر صندلی سینما بنشاند؟ و اگر برای مصرف داخلی است که دیگر حرفی باقی نمی ماند. تمام آنچه را درویش به غلط و ناقص روایت کرده، مخاطب از بر است.
اصلا مراجع عظام تقلید نیز حکم نکرده باشند، جناب فیلمساز بین المللی! در ازای اصرار بر نمایش شمایل عباسبنعلی (علیهما السلام)، فرزندان آلالله، علی اکبر، قاسم (علیهمالسلام) و... چه سود تعریف شده ای در باور مردم نسبت به مقدسات حاصل شد؟ شما صاحب فن و هنرمندید. اگر همین زودی ها جوانکی هوس کرد داستانی از این حماسه بسازد و به تأسی از جنابعالی و همقطارانتان این ذوات مقدس را ناشیانه تصویر کند تکلیف چیست؟
برخی فتح باب ها و اصرار بر آنها، به ناکجا آباد ختم می شود. جناب درویش، شما ذوالفنون! با غضنفر ها چه باید کرد؟
شنیده ایم که رستاخیزتان را اثری جهانی می پندارید که توان حضور در محافل بزرگ سینمایی جهان را دارد. از کدام فیلم حرف می زنید؟ فیلمی که حتی محض رضای خدا یک سکانس جذاب و تاثیرگذار ندارد؟ فیلمی که صحنه های اکشن آن بیشتر به جنگ گلادیاتور ها و راکی 5 شبیه است تا نبرد آلالله (علیهمالسلام) و یزیدیان؟
شنیده ایم برای ساخت روز رستاخیز سال ها تحقیق و پژوهش داشته اید. روی چه موضوعی تحقیق می کردهاید؟ معلوم نیست چگونه تحقیقات، شما را به سمت شذوذات روایی سوق داده است که گوشهچشم های دختری زیبارو (شقایق فراهانی)، حر (علیه السلام) و فرزندش را جذب کاروان اباعبدالله (علیهالسلام) می کند؟ یعنی تحقیقات چندساله تان شما را قانع کرده که حضرت علی اصغر (علیه السلام) به واسطه تیر حرمله (لعنتاللهعلیه) کشته نشده است؟! یا جنابعالی به مقاتلی دسترسی دارید که در آن خون علی اصغر (علیه السلام) ـ که توسط امام به آسمان پاشیده می شود ـ بار دیگر به زمین باز می گردد و روی سم اسب می ریزد؟! کدام روایت و مقتل مورد مطالعه شما شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) را بدینسان و با اندکی خراش پیشانی روایت کرده است؟ جناب درویش، آیا قاسمبنالحسن (علیهالسلام) قریب 30 سال از عمرش گذشته بود؟ و هزاران آیای دیگر که تمام مخاطبین معمولی و منبردیده برایشان ایجاد می شود. متاسفم که بگویم برخی از کارگردانان ما به مرض «خود دیگر انگاری» مبتلا شده اند. جزئیاتش بماند.
به خدا قسم، خورشید کلوزآپ ندارد آقای درویش! آتشی که از قتل حسین (علیه السلام) بر قلب مومنین افتاده است، با رستاخیز شما شعلهور نمیشود. جناب درویش، حال مردم خوش است خرابش نکنید.
دیدگاه تان را بنویسید