اصغر زارعي : سه سال پس از شروع بحران سوريه، عموم كارشناسان و خبرگان مسائل منطقه و بهويژه تحليلگران در داخل آمريكا صراحتا اعلام ميكنند كه نوع اقدام و عمل آمريكا و متحدان آنها در سوريه اشتباه فاحشي بوده كه براساس محاسبات غلط پايهريزي شده است. آنها چنين ميپنداشتند كه با توجه به روند حركت بيداري اسلامي در كشورهاي شمال آفريقا و برخي ديگر از كشورهاي عربي، ميتوانند از طريق مهندسي معكوس با ايجاد حركت بيداري عربي، در برخي از كشورهاي عرب، بهويژه سوريه شرايط را براي تغيير و دگرگوني شرايط جهت مطلوب خود مديريت كنند. با توجه به ذهنيت كارشناسان غربي و بهويژه آمريكايي نسبت به دولت آقاي بشار اسد، كه آن را بازماندهاي از دوران اسد پدر تلقي ميكردند، كارشناسان بر اين باور بودند كه شرايط براي ايجاد يك حركت نافرماني مدني عمومي همانند آنچه كه در مصر و تونس اتفاق افتاد، فراهم بوده و سابقه 50 ساله حزب بعث در حاكميت اين كشور، ميتواند شرايط را براي يك تغيير فراهم سازد. اما با توجه به تلاش گسترده شبكههاي رسانهای و فعاليتهاي گسترده از طريق شبكههاي مجازي و ايجاد يك حركت نافرماني مدني گسترده در سوريه و با استفاده از
مهرههايي چون خدام و برخي ديگر از چهرههاي سياسي اپوزيسيون دولت بشار اسد، تلاش كردند كه بدنه مردمي جامعه سوريه را به حركت درآورده و شرايط را براي اعمال فشار روي دولت قانوني بشار اسد تشديد نموده و دولت اسد را وادار به عقبنشيني و تسليم نمايند. با اين حال عدم استقبال گسترده مردم سوريه و حضور پراكنده و اندك بخشهايي از مردم در اين حركت و حركت گستردهتر حاميان دولت در اوايل سال 2011 باعث شد كه حركت گروههاي اپوزيسيون و مخالف دولت، در حاشيه قرار گرفته و به آنچه مطالبه مينمودند، دست پيدا نكنند. حضور گسترده مردم در حمايت از دولت آقاي اسد در فروردين سال 1390 يكبار ديگر پايگاه قوي دولت اسد را در جامعه سوريه به نمايش گذاشت. بعد از شكست حركت نافرماني مدني و به صحنه آوردن جريانات مردمي عليه دولت،طراحان انقلاب سوريه بهزعم خود اين بار اقدام به تسليح و تحريك جريانات راديكال و افراطي نموده و با ورود شهروندان غيرسوري با حمايت و پشتيباني دولتهاي عربستان سعودي، تركيه، قطر، رژيم صهيونيستي، ايالات متحده و ساير متحدان منطقهاي آمريكا، حوادث تلخ بحران سوريه رقم خورد. بهدنبال برخي اقدامات تروريستي صورت گرفته در سوريه،
آمريكاييها با راهاندازي كارناوال نشستهاي دوستان سوريه در برخي از كشورها و دعوت از كشورهاي حامي گروههاي تروريستي، سعي كردند كه فشارها را بر دولت سوريه افزايش داده و به نوعي به اجماع قابلتوجهي براي براندازي دولت آقاي اسد دست پيدا كنند كه متعاقب اين نشستها نشست «ژنو یک» با محوريت دولت آمريكا، متحدان اروپايي و برخي از كشورهاي غرب حامي جريانات تكفيري و تروريستي در سوريه و برخي از دولتهاي ديگر مثل تركيه، سعي كردند كه با تصميمات اتخاذي، دولت سوريه و حاميان اين دولت را مثل دولت روسيه و ايران، در موضع انفعال قرار داده و تنها راه برون رفت از بحران خودساخته تحميلي بر ملت سوريه را از طريق تشكيل دولت انتقالي و حذف حاكميت قانوني اسد به ملت سوريه تحميل كنند. آنچه را كه امروز تحليلگران اطلاعاتي و امنيتي آمريكا بيان ميدارند، تصوير درستي است از صحنه سوريه كه حاكي از شكست استراتژيهاي آمريكا و متحدان اين كشور در منطقه و سوريه است. چنانچه تنها خروجي اين بحران سه ساله فقط و فقط بازتوليد و تشديد جريانهاي تروريستي افراطي در منطقه و پس لرزههاي آن به خارج از منطقه خصوصا اروپا و آمريكاست. چنانچه امروز بيش از حداقل 14
هزار تروريست چچني، بيش از 12 هزار رزمنده عربستاني و جمع كثيري از شهروندان ليبيايي، تونسي، مصري، ترك، عراقي، اردني و برخي كشورهاي اروپايي را در بحران سوريه شاهد هستيم كه آمار دقيق آن اين روزها به وفور در خبرگزاريها و شبكههاي مختلف ديده ميشود. آزاد شدن اين ظرفيت خشن ميتواند دايره خشونت را به شدت گسترش داده و بيش از هر كشوري اين تهديد ميتواند متوجه منافع آمريكا و متحدان آنها در نقاط مختلف جهان و حتي در خود ايالات متحده و مراكز اروپايي باشد.
دیدگاه تان را بنویسید