دکتر حجت کاظمی: عبدالله گل رئيسجمهور تركيه در جمع سفراي اين كشور عنوان كرده است كه «من معتقدم براي حل مشكلات در مرزهاي جنوبي و رفع تهديدات سياسي بايد در ديپلماسي و سياست امنيتي خود تجديدنظر كنيم.ما در جستوجوي راهكاري جديد براي بازي برد برد در منطقه هستيم كه اين كار نيازمند صبر، حوصله و پشتكار و در مواقع لزوم سياست سكوت است.» تاكيد صريح بر ضرورت تغيير در سياست تركيه در بحران سوريه؛آخرين گام در تجديدنظرگام به گام آنكارا در سياستهاي خود در اين ماجراست و ميتواند آغازي بر تجديدنظر كلي اين كشور در خاورميانه باشد.در اين مورد چند نكته قابل ذكر است: - رويكرد مبنايي سياست خارجي حزب عدالت و توسعه مبتني بر ايجاد تعادلي ميان نگاه اروپايي و آسيايي تركيه بود.معناي اين تعادل توجه جديتر آنكارا به خاورميانه و آسياي مركزي و قفقاز بود.احمد داوود اغلو در كتاب «عمق استراتژيك» خود توضيح ميدهد كه اين توجه همزمان ميتواند دامنه قدرت و تاثيرگذاري تركيه را در جهان افزايش دهد.تاكتيك عملياتي اين راهبرددر قالب سياست موسوم به «تنش صفر با همسايگان» پيگيري شد.تنش صفر به معناي تنش زدايي از روابط با همسايگان و نيز اتخاذ رويكردي
ميانجي گرايانه در بحرانهاي منطقهاي بود كه به خوبي با آنچه داوود اوغلو در كتاب خود توضيح ميدهد؛ انطباق مييافت.پيگيري اين سياست در سالهاي اوليه حاكميت حزب باعث ارتقاي جايگاه منطقهاي و جهاني تركيه شد. - روايت است كه فتحالله گولن رهبر معنوي حزب عدالت و توسعه در سالهاي اوليه حاكميت نو اسلامگرايان ترك؛آنها را از درگير شدن در منازعات خاورميانهاي پرهيز داده بود.از نظر وي تركيه بهتر است به جاي خاورميانه توجه خود در شرق را معطوف به قفقاز و آسياي مركزي كند؛ زميني هموار و مستعد براي پذيرش نفوذ اقتصادي، فرهنگي و سياسي تركيه.اما خاورميانه جايي بود كه ميتوانست جاهطلبيهاي امپراتوريگرايانه اين رهبران را برآورده كند.در اين ميان ماجراهاي بهارعربي و توجه شديد در اقصا نقاط خاورميانه به الگوي حزب عدالت و توسعه باعث شد تا سياست خارجي تركيه با خارج شد از چارچوب سياست تنش صفر به صورتي جدي وارد فرايند منازعه شده و در پي شكل دادن به نظم جديد مطابق اولويتهاي خود باشد.آخرين شليك رهبران تركيه به سياست تنش صفرخود زماني تحقق يافت كه در چرخشي عجيب؛ وارد منازعه داخلي در سوريه شده و در پي براندازي اسد برآمدند.اسد و نظام او
گرچه در برخي موضوعات با آنكارا در تعارض قرار داشت؛ ولي مقولاتي كه اين دو كشور را به يكديگر نزديك ميكرد بسيار بيشتر از نقاط افتراق آنها بود. - باربارا تاكمن در كتاب درخشان خود «تاريخ بيخردي» توضيح ميدهد كه در لحظات تصميمگيريهاي مهم؛ مولفههايي در تصميمات رهبران سياسي وارد ميشوند و آنها را از تصميمگيري بر اساس عقل سليم دور ميكند. اين متغيرها در مورد رهبران تركيه كدام بودند؟ جاهطلبيهاي شخصي فردي مانند اردوغان كه بيش هر كسي تمايل دارد در قامت يك آتاتورك جديد ظهور كند؛تقويت گرايشهاي سني گرايانه در رهبري تركيه و اشتباهات محاسباتي درخصوص پايان سريع بحران سوريه به نفع معارضين.تاثير همه اين متغيرها درست هستند؛ ولي يك دليل در اين ميان ناگفته باقيمانده است.نزديكي تركيه به عربستان، امارات و اردن.فراموش نميكنيم كه امير عربستان زماني براي تقدير از رويكردهاي تركيه در عراق و سوريه هديهاي 10 ميليارد دلاري را به تركها تقديم كرد.ورود تركيه به منازعات خاورميانهاي هديهاي به سعوديهايي بود كه در رقابت با ايران حاضر بر هر نوع هزينهاي هستند.به عبارت ديگر تركها در اين ماجرا به دام سعوديها افتادند و راهبردي
را اتخاذ كردند كه مصداق مشخص آن چيزي است كه تاكمن از آنها با عنوان«سياستهاي مغاير با منافع خود» ياد ميكند. -بحران سه ساله سوريه؛بسياري را درگير خود كرد و به صورتي طبيعي بحرانهاي خود را به كشورهاي ديگر صادر نمود.در محيطي كه هر حادثهاي از نوعي«اثر پروانهاي»برخوردار است؛صادر شدن بحران سوريه به كشورهاي لبنان، عراق،تركيه و ساير كشورها امري طبيعي بود.تركها طعم تلخ سياستگذاري غلط خود را چشيدهاند و براي سالها درگير آن خواهند بود.سربرآوردن كردهاي مستقل در سوريه،لانه كردن احتمالا هميشگي سلفيها در سوريه،استقرار ميليونها پناهجو سوري در مناطق جنوبي تركيه،شكراب شدن رابطه علويها با تركيه و حزب عدالت و توسعه و تضعيف موقعيت حزب در منازعات داخلي فرآوردههاي شيريني از ورود به بحران سوريه نبودند. -اكنون و در شرايطي سياست تركها در سوريه مورد تجديدنظر قرار ميگيرد كه سوريه به ويرانهاي از كشتار و نابودي بدل شده و تروريسم سلفي ميدان دار بخش مهمي از تحولات خاورميانه است.شكست سياست دخالت در سوريه وقتي در شكست سياست آنكارا براي حمايت از حكومتهاي تحت كنترل اخوانالمسلمين در خاورميانه قرار داده شود؛نشان ميدهد كه
فتحالله گولن مشاوره درستي به رهبران حزب عدالت و توسعه داده است. آنچه در خاورميانه امروز ميگذرد بيش از هر كسي منافع اسرائيل و عربستان را تامين ميكند.آيا سخنان گل مقدمهاي بر تجديدنظر در سياست آنكارا براي مداخله در منازعات خاورميانه است؟
دیدگاه تان را بنویسید