کُری‌خوانی کِری قبل از ژنو ۲

کد خبر: 317576

وزیر خارجه آمریکا در آستانه نشست ژنو ۲ درباره سوریه گفت اگر «بشار اسد» درباره دولت انتقالی مذاکره نکند، بحران سوریه راه‌حل سیاسی نخواهد داشت؛ حال این سوال پیش روست که منظور «جان کری» از راه‌حل «غیرسیاسی» چیست؟

فارس: جهانی‌ترین شهر اروپا پس از مدت‌ها کش و قوس روز چهارشنبه بار دیگر میزبان نشست سوریه خواهد بود. نمایندگان حدود 30 کشور جهان قرار است در این نشست شرکت کنند. روز چهارشنبه وزرای خارجه کشورهای مدعو در شهر «مونترو» سوئیس اتراق و گفت‌وگو خواهند کرد تا ببینند می‌توانند راه‌حل مشترکی را برای بحران سوریه بیابند یا نه. دو روز پس از آن، یعنی روز جمعه، مخالفان و نمایندگان دولت سوریه بر سر یک میز حاضر می‌شوند تا درباره رسیدن به آتش‌بس چانه‌زنی کنند. هر چه که به روز برگزاری نشست نزدیک‌تر می‌شویم، سوالاتی مثل «چه کسانی نمایندگی مخالفان سوریه را خواهند داشت؟»، «تکلیف مشارکت ایران در ژنو چه می‌شود؟»، «چه راه‌حل‌هایی بررسی خواهند شد؟»، «اگر این نشست به شکست بینجامد چه خواهد شد؟» داغ‌تر می‌شوند. اما در فاصله کمتر از یک هفته مانده به روز برگزاری کنفرانس، آقای «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا اظهاراتی را ایراد کرد که می‌تواند بخشی از پاسخ به سوال آخر و ماقبل آخر در پاراگراف قبلی این گزارش باشد. کری گفت: «اگر رئیس جمهور سوریه درباره دولت انتقالی مذاکره نکند، بحران این کشور راه حل سیاسی نخواهد داشت.» حال این سوال مطرح می‌شود که اگر رئیس جمهور سوریه به این خواست آمریکا و دوستانش تن ندهد یا به هر نحوی نشست ژنو 2 به شکست کشیده شود، آقای کری و رفقایش چه خواب غیرسیاسی را برای مردم و کشور سوریه دیده‌اند یا خواهند دید. در حالی که برخی ناظران سیاسی معتقدند که با تحولات اخیر، سایه اقدام نظامی علیه سوریه از فراز این کشور رفته است، اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا در کنار نشانه‌های دیگری که در این نوشتار به آنها اشاره خواهد شد، حاکی از این است که گمانه و گزینه اقدام نظامی و امنیتی که آقای کری از آن به عنوان «راه‌حل غیرسیاسی» یاد می‌کند همچنان محتمل است. هر چند که این اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا به این مفهوم هم نیست که واشنگتن و متحدانش تا کنون از اقدامات امنیتی و حمایت از گروه‌های تروریستی برای براندازی در سوریه فروگذار بوده‌اند، اما نشان می‌دهد که در صورت ناموفق بودن کنفرانس ژنو 2 احتمال آن می‌رود که جبهه ضدسوری سناریوهای دیگری را هم در سر می‌پرورانند. اگر قرار باشد آنها کماکان در سوریه به نتیجه مطلوب خود نرسند، رقبایی نظیر ایران و روسیه جای پای خود را در سوریه و منطقه محکم‌تر خواهند کرد. بنابراین انتظار می‌رود جبهه مقابل طرحهایی را برای مقابله با این امر مدنظر داشته باشد. از جمله این طرح‌ها اقدام نظامی از خارج علیه سوریه است که دو هدف را دنبال می‌کند که یکی کوتاه مدت و فوری است و دیگری بلندمدت و اساسی. اگر هدف کوتاه‌مدت را براندازی دولت فعلی در دمشق متصور شویم، هدف بلندمدت جدا کردن سوریه از جبهه مقاومت و روسیه است. صرفنظر از اهداف فوق، گزارش پیش رو به نشانه‌هایی می‌پردازد که حاکی از مردود نبودن گزینه نظامی هستند. هر چند که این نشانه‌ها لزوما به معنای حتمی یا نزدیک بودن حمله نظامی خارجی به سوریه نیست و فقط آن را به عنوان یکی از گمانه‌های محتمل مطرح می‌کنند. ارتش 100 هزار نفری خلیج فارس حدود یک ماه پیش بود که «متعب بن عبدالله بن عبدالعزیز»، رئیس گارد ملی عربستانی در حاشیه مانور نظامی در این کشور اعلام کرد که ریاض تشکیل یک ارتش 100 هزار نفری با مشارکت کشورهای حاشیه خلیج فارس را بررسی می‌کند. هدف این طرح که با مخالفت‌هایی از جانب عمان مواجه شد، دفاع از کشورهای حاشیه خلیج فارس عنوان شد. اما طبیعی است که هدف آن تشکیل بلوک قدرتی در منطقه است که نه تنها در زمینه امنیتی، بلکه اقتصادی و سیاسی ایفای نقش کند و مقابله با نقش و جایگاه ایران هم می‌تواند از جمله برنامه‌های ابتدایی این اتحاد باشد. بر اساس طرح فوق، سعودی ها مسئولیت تأمین 50 تا 75 هزار نفر از آن را بر عهده خواهند داشت و قرار است این نیروها در ریاض مستقر شوند و آموزش ببینند. از طرفی 25 و 50 هزار نیروی این ارتش مشترک از کشورهای دیگر خواهند بود که باید در خاک عربستان آموزش ببینند. هر چند انتشار خبر چنین طرحی قبل از نشست ژنو، می تواند به اهرم چانه‌زنی در مذاکرات با دولت سوریه تبدیل شود، اما همچنین می‌توان متصور بود که ارتش 100 هزار نفری در صورت جدی بودن و تحقق، علیه اهداف مشخص نظیر ارتش سوریه به کار گفته شود. لژیونرهای نظامی اگر قرار باشد اقدامی نظامی علیه کشوری مانند سوریه انجام گیرد، غلبه بر ارتش این کشور فقط با استفاده از ارتش‌های کلاسیک شاید به راحتی امکانپذیر نباشد. هر چند که شاید سهم کشورهای عربی یا منطقه‌ای دیگر در هر گونه اقدام نظامی، هم‌اندازه سهم آمریکا و اسرائیل نباشد. سناریوهای مختلفی برای حمله به سوریه می‌تواند مطرح شود. اینکه اسرائیل شروع کننده جنگ باشد و توسط آمریکا پشتیبانی شده و در ادامه به واشنگتن و کشورهای غربی و منطقه‌ای دیگر واگذار کند یا با آنها همکاری کند. برخی کشورها هم اگر در زمینه میدانی و عملیاتی کمرنگ‌تر باشند، می‌توانند در زمینه تامین منابع مالی حمله مشارکت کنند. اینکه ارتش‌های کشورهای دیگر به چه نحوی به سوریه می‌توانند حمله کنند، مطلبی است که می توان آن را در گزارشی جداگانه بررسی کرد. اما هر گونه اقدام نظامی همراه با ساماندهی، تقویت و تجهیز تروریستهای مسلح به ویژه خارجی خواهد بود که می‌توان از آنها به عنوان لژیونرهای نظامی برای حمله به سوریه یاد کرد. این گروهها می توانند در قالب نیروهای واکنش سریع اقدام کنند و توسط نیروهای امنیتی و عملیاتی کشورهای غربی آموزش‌های تکمیلی را دیده و ساماندهی شوند. طبق برآوردهای انجام شده، پیش بینی می‌شود که استعداد این طرح در کمک به هرگونه حمله، تامین 50 هزار نیروی مسلح باشد. دپوی مهمات در اسرائیل اوایل سال جاری بود که «چاک هیگل»، وزیر دفاع آمریکا از قرارداد 10 میلیارد دلاری کشورش برای فروش تسلیحات به اسرائیل، عربستان و امارات متحده عربی خبر داد. بر اساس اظهارات وی قرار بود آمریکا موشکها و جنگنده‌های پیشرفته در اختیار اسرائیل قرار دهد. حال این شاید بخشی از پروژه انتقال یا فروش تسلیحات به سرزمین‌های اشغالی و برخی از کشورهای منطقه باشد. اینکه آمریکا تسلیحات دیگری را هم در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد یا نه که رسانه‌ای نشده است، مسئله‌ای قابل تامل است. ژنرال‌های اسرائیلی پاشنه‌های کفششان را برای جنگ می‌کشند حدود یک ماه پیش بود که مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات در تل‌آویو گزارشی را منتشر کرد و نوشت که ژنرال‌های اسرائیل خود را برای جنگی کوتاه و محکم آماده می‌کنند. این گزارش هدف این حمله را حزب‌الله و نابودی موشک‌های آن عنوان کرد. هر چند که عده‌ای هم غزه و جنبش حماس را از جمله اهداف دیگر اسرائیل می‌دانند. خرید تسلیحات بیشتر و جابجایی‌ها و تحرکات در مرزهای شمالی سرزمین‌های اشغالی از یک طرف، و افزایش تبلیغات در زمینه توان موشکی تل‌آویو از طرفی دیگر این گمانه را تقویت می‌کند که ارتش اسرائیلی خود را برای یک جنگ دیر یا زود آماده می‌کند. انتظار آن می‌رود که با توجه به تحولات اخیر مصر و کنار زدن اخوان المسلمین از صحنه سیاسی این کشور، اسرائیل هم انگیزه بیشتری برای فشار و اقدام علیه حماس کسب کرده باشد. پس با این توصیف می‌توان حماس را یکی از اهداف محتمل اقدام نظامی اسرائیل دانست. اما اگر اسرائیل و آمریکا بخواهند به سوریه حمله کنند، با موانعی روبرو هستند که از جمله آنها حزب‌الله لبنان است. به نظر می‌رسد اسرائیل با همکاری برخی کشورهای عربی طرحی را در این زمینه در پیش گرفته است؛ اینکه از یک طرف حزب‌الله و نیروهای امنیتی لبنان را از یک طرف توسط نیروها و گروه‌های مسلح تکفیری درگیر کند و از طرفی دیگر اقدامی نظامی را از خارج در پیش گیرد. چرا که با وجود مانعی مانند حزب‌الله لبنان و موشکهای پیشرفته آن، اسرائیل پس از هر گونه اقدام نظامی علیه سوریه، شبه موشک‌های حزب‌الله را بالای سر خود خواهد دید. کلام آخر همانگونه که پیشتر در این گزارش ذکر شد، مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، صرفا نشانه‌هایی مبنی بر محتمل بودن گزینه نظامی علیه سوریه بودند که به قول آقای کری در صورت شکست مذاکرات ژنو می‌تواند به عنوان گزینه «غیرسیاسی» علیه سوریه به کار گرفته شود. بهانه آن هم اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا بود که در سخنان خود به چنین موضوعی اشاره کرد. هر چند که برخی ناظران سیاسی و امنیتی بر این باورند که در سایه برگزاری کنفرانس ژنو 2 احتمال حمله به سوریه در حال حاضر به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است. موضوع دیگر قابل بحث این است که حتی اگر احتمال حمله به سوریه کم هم نباشد، معلوم نیست که در صورت اقدام نظامی علیه دولت دمشق، برنامه غربی‌ها و اسرائیل آنطوری که طراحی شده پیش برود؛ مرور روند تحولات دو سال گذشته سوریه خود شاهد این مدعاست. به ویژه اینکه سوریه هم در کنار خود حامیانی مثل ایران، روسیه و حزب‌الله را دارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت