دکتر حجت كاظمي: بعد از گذشت يك دهه از آخرين توافق ايران و غرب در ماجراي هستهاي؛ توافق ژنو گام مثبت، مهم و روبه جلويي است كه ميتواند بسترساز حركتهاي بعدي به سوي حل نهايي اين موضوع و عادي شدن مسئله باشد.جمهوري اسلامي ايران و غرب در سند چهار صفحهاي امضا شده توافق كردهاند كه برنامه 6 ماههاي را به اجرا بگذارند كه معناي عملي آن اجراي يك پروژه«محدوديت در برابر محدوديت»است.در اين قالب جمهوري اسلامي ايران پذيرفته است كه به صورتي داوطلبانه ضمن پرهيز از گسترش برنامه هستهاي، برخي از محدوديتها را در برنامههاي خود اعمال كند.در مقابل غرب نيز پذيرفته است كه ضمن پرهيز از گسترش دامنه تحريمهاي اعمال شده؛برخي از تحريمها را لغو و رويكرد سهلگيرانهتري درخصوص اعمال تحريمها داشته باشد.اين توافق محدوديت در برابر محدوديت قرار است گام اول حركتي به سوي توافقي جامع و كامل باشد كه در آن طرفين مسائل فيمابين را به صورت كامل حل ميكنند.درخصوص اين توافق چند نكته قابل اشاره است: - از چشمانداز موقعيت كنوني و مسائل مطروحه در پرونده هستهاي ايران،توافق ژنو؛«يك توافق خوب» براي ايران تلقي ميشود؛ همانطور كه براي غرب نيز يك
«توافق خوب» است.لذا طرفين موفق به تعريف چارچوبي شدهاند كه صحبت از پيروزي و شكست بازيگران در مورد آن صدق نميكند.دادهها و ستاندههاي طرفين متوازن و برابر است و مهمتر از همه آنكه دو طرف ماجرا موفق به تعيين چارچوبي زمانمند و نسبتا قابل راستي آزمايي براي آينده شدهاند كه بسيار مهم و حياتي است.اين بدان معناست كه در چارچوب ترسيم شده همواره امكان راستي آزمايي اقدامات طرفين وجود دارد و بنابراين گامهاي داوطلبانه از سوي طرفين قابل بازگشت خواهد بود. - درخصوص بحث حق غنيسازي و تصريح آن در متن توافقنامه،تا حدي اختلاف تفسير وجود دارد.تفسير ايران،فرانسه و روسيه از متن توافقنامه دال بر آن است كه حق غنيسازي براي تهران به رسميت شناخته شده است؛ حال آنكه آمريكاييها در چارچوب تفسير هميشگي خود از بند چهار «انپيتي» معتقدند كه حقي براي ايران تصريح نشده است.فارغ از بعد تفسير بردار توافقنامه كه تابعي از يك دعواي تاريخي درخصوص حق غنيسازي كشورهاست؛تصريح بر ادامه غنيسازي ايران و بهتبع آن عدم تاكيد بر ضرورت توقف غنيسازي از سوي ايران؛تاييديهاي است بر تفسير جمهوري اسلامي ايران از متن توافقنامه؛هرچند كه آمريكاييها تلاش
دارند تا موضوع تصريح بر«حق»بودن غنيسازي را به آينده و تفاهم نامه نهايي موكول كنند. - چنانكه گفته شد آنچه در ژنو به دست آمده است؛ گام اول از يك فرايند است كه طبعا دشواريهاي آن در مرحله اجرا مشخص خواهد شد. بازخواني تاريخي پرونده هستهاي ايران و نيز ساير پروندههاي پيچيده بينالمللي نشان ميدهد كه در مرحله اجرايي توافقنامههاي امضا شده، معمولا دشواريهايي بروز ميكند كه بياعتماديها را دامن زده و باعث واگشتهاي تندي در مسير حركتي ميشود. به ياد داريم كه در ماجراي توافق سال 2003 جمهوري اسلامي ايران و سه كشور اروپايي،در مسير آنچه فرايند اعتمادسازي خوانده ميشد؛ عدم اجراي تعهدات از سوي طرف غربي باعث شد تا ايران اقدامات داوطلبانه خود در راستاي تعليق غنيسازي را متوقف سازد.مي دانيم كه پرونده هستهاي ايران با تعدد حضور بازيگران طرف مذاكره؛حضور بازيگران اخلالگر مصمم و كينه توز،ابهامات حقوقي و اختلاف در تفسير مفاد حقوقي،گره خوردن موضوعات با سياست داخلي كشورها به ويژه در ايالات متحده،شكلگيري يك نظام تحريم و نيز رويههاي اجرايي تحكيم شده روبه روست؛لذا ميتوان انتظار داشت كه طي 6ماه آينده شاهد اختلافاتي در روند
اجراي توافقنامه باشيم.ايران بازيگري است كه مبتني بر اجماع داخلي و با چشماني باز مجموعهاي از تعهدات را پذيرفته است و حتي پيش از اين توافقنامه اخير، اقدامات اعتمادساز خود را آغاز كرده است.آنچه باعث نگراني در ماههاي آينده است عدم اجراي تعهدات از سوي طرف غربي است كه تجربه نشان ميدهد به دلايل متعددي ممكن است چندان در بند اجراي تعهدات متقابل خود نباشد. نبايد فراموش كرد كه از اين پس كشورهاي عربي خليجفارس، اسرائيل،لابيهاي قدرتمند حاضر در پايتختهاي غربي،كنش گران تندروي مستقر در كنگره آمريكا و رسانههاي بينالمللي خواهند كوشيد تا در فرايند شكلگرفته اخلال ايجاد كنند و مانع از تحكيم مسير تفاهم باشند.در اين ميان آنچه بيش از هرچيزي چونان پادزهري در مقابل كارشكنيها عمل خواهد كرد؛تداوم اراده سياسياي است كه منجر به تفاهم صورت گرفته در ژنو شد.اراده سياسي هم چون نيرويي قوام بخش عمل ميكند كه قوت آن ميتواند موانع را كنار زده و راه تفاهمهاي موثرتر را فراهم كند.از سوي ديگر ضعف و سستي در اين اراده ميتواند باعث عملكردي نااميدكننده شود كه پيامد آن بازگشت به قبل باشد. - توافق ژنو در حالي به دست آمده است كه تنشهاي
ميان جمهوري اسلامي ايران و غرب و در راس آن آمريكا به نحو بيسابقهاي اوج گرفته بود.رهبران دو كشور در اين موقعيت تصميم سياسي تاريخياي براي معكوس كردن اين فرايند تشديد يابنده اتخاذ كردند كه داراي ارزش تاريخي بالايي است.جمهوري اسلامي ايران نشان داده است كه تحميل را نخواهد پذيرفت؛ ولي در عوض داراي اراده سياسي مشخصي براي ورود به گفتوگوهاي چندجانبه و دوجانبه با غرب براي حل مسائل است.تجربه نشان ميدهد كه زبان تكريم و سخن گفتن از منظري برابر و متوازن،منجر به نتايج بهتري در تعامل با ايران شده است تا به كارگيري زبان زور.جان كري در صحبت روز گذشته خود در جايي عنوان كرد كه 10 سال پيش و در حالي كه ايران تنها 164 سانتريفيوژ نصب شده داشت؛ فرصت تفاهم از دست رفت و اكنون ايران داراي 19هزار سانتريفيوژ است.مطابق آنچه جك استراو در خاطرات خود ميگويدآن فرصت به خاطر عدم صداقت و كارشكني مجموعهاي از سياستمداران تندرو و غيرمسئول در واشنگتن از دست رفت و ماجرا در مسير ديگري افتاد.6 ماه آينده بايد همچون آزموني براي ارادهها در پايتختهاي غربي تلقي شود؛ چرا كه تاريخ نيز در مورد اين تجربه قضاوت خواهد كرد.
دیدگاه تان را بنویسید