العالم: "أمين حطيط" نویسنده روزنامه الثوره سوریه در بخشي از اين مقاله نوشت: نبرد پاكسازي القلمون نبردي با نتايج تضمين شده به نفع ارتش سوريه خواهد بود و خلاصه كلام اين كه در اين نبرد، از احتمالات خبري نيست و ارتش سوريه بر اساس "راهبرد اسد" پيروز قطعي ميدان خواهد بود. از نظر نظامي و ميداني نبرد القلمون دست كم دو هدف مهم ذيل را محقق خواهد كرد: نخستين هدف به امنيت دمشق و هدف دوم به نقش لبنان در امدادرساني به گروه هاي مسلح مربوط مي شود. به اين ترتيب پاكسازي القلمون، امنيت دمشق را احيا مي كند و آن را از خطر دور مي سازد و به تروريست ها اجازه نمي دهد از كمك هاي پشتيباني برخوردار شوند.از سوي ديگر پاكسازي القلمون باعث امن شدن منطقه بين دمشق و حمص و عاري شدن اين منطقه از هرگونه تهديد تروريستي جدي مي شود. در خصوص نقش لبنان هم بايد بدانيم كه پاكسازي القلمون به معني تكميل آنچه در القصير آغاز شد، خواهد بود. زيرا ارتباط موثر بين لبنان و سوريه و نيز عامل تاثير گذار بر منطقه مركزي سوريه از حمص تا ريف دمشق، از محوري 85 كيلومتري است كه در نبرد القصير 30 كيلومتر آن پاكسازي شده، 15 كيلومتر آن هم دور از دسترس تروريست ها بوده و
تنها 40 كيلومتر باقي مانده است كه تروريست ها از طرق آن از لبنان به سوريه تردد مي كنند و اين منطقه "القلمون" نام دارد. بنابراين با پاكسازي اين 40 كيلومتر، جبهه 85 كيلومتري با لبنان به روي تروريست ها بسته خواهد شد و در نهايت به نقش لبنان عليه سوريه پايان دادن مي شود و تروريست ها با توجه به تدابير تركيه براي مقابله گزينشي با برخي گروه هاي تروريستي، با پاكسازي القلمون به شدت تحت تاثير قرار خواهند گرفت. اما اين همه ماجرا نيست بلكه مساله مهم تر بعد از پايان نبرد القلمون، نقش عربستان است. زيرا گروه تروريستي كه در منطقه القلمون فعاليت مي كند، گروهي وهابي به نام "جيش محمد" است كه توسط "بندربن سلطان" رئيس سازمان اطلاعات عربستان با هدف تحقق روياهاي اين كشور تشكيل شده است و با پاكسازي القلمون تمام روياهاي عربستان برباد خواهد رفت. در نهايت بايد اذعان كرد كه نبرد القلمون روياي تشكيل هلال وهابي اخواني را ناكام خواهد گذاشت و بدون ترديد پس از آن پيروزي نهايي محقق خواهد شد. حطيط ادامه داد كه ارتش سوريه تاكنون توانسته است مناطق مختلفي را پاكسازي كند و اينك در صدد پاكسازي روستاها و شهرك هاي القلمون يا به عبارتي در تدارك
ورود به نبرد موسوم به "نبرد القلمون" است؛ نبردي كه رسانه هاي بين المللي نيز روي آن تمركز كرده اند و كار به جايي رسيده است كه برخي تصور مي كنند اين نبرد، نبردي سرنوشت ساز و پايان دهنده به جنگ است. اين نويسنده درگيري هاي القلمون را درچارچوب نبردي ارزيابي كرده كه به خنثی کردن طرح آمريكا براي تقويت اخوان المسلمين با همكاري تركيه و قطر و هلال وهابي به رهبري عربستان و حمايت كشورهاي حوزه خليج فارس و همچنین وادار کردن ایران به ورود به یک درگیری منطقه ای را خنثي كرد. حطیط افزود : در مرحله نخست آمريكا تا حدودي موفق شد خواسته خود را محقق كند و هلال اخوان را تشكيل دهد، زيرا تنها در 6 ماه توانست 3 كشور عربي را در شمال آفريقا هدف قرار دهد و زمينه به قدرت رسيدن اخوان را در آن فراهم كند. اما اين برنامه استعماري پس از مدتي با گره مقاومت سوريه مواجه شد و سوريه و محور مقاومت پس از پي بردن به ماهيت اين طرح پليد استعماري با قاطعيت در برابر آن ايستادند. سوريه و محور مقاومت توانستند پس از 2 سال نبرد و رويارويي قهرمانانه مانع اجراي كامل مرحله نخست طرح استعماري در منطقه شوند.آنها توانستند چنان فضاي منطقه اي و بين المللي ايجاد
كنند كه به تدريج در سايه آن آنچه را استعمارگران به عنوان مرحله نخست طرح پليد خود در شمال آفريقا پي ريزي كرده بودند، از بين ببرند. به اين ترتيب تاج و تخت اخوان فروپاشيد و هلال آنها با سقوط حكومت جديد مصر كه عليه مقاومت سوريه اقدام كرده بود، از بين رفت و مقاومت سوريه ثابت كرد كه تحويل اين كشور به دست اخوان، امري محال است. با سرنگوني حكومت اخوان، اولويت هاي طرح استعماري دگرگون شد و مرحله دوم يعني تشكيل هلال وهابي در اولويت قرار گرفت. با تغيير ترتيب اولويت ها، عربستان سعودي وارد مقر فرماندهي ميداني شد و قطر و تركيه با شكست اخوان در تشكيل هلال اخوان كنار رفتند. در سايه اين وضعيت ناگوار كه براي اخوان بوجود آمد، باراك اوباما رئيس جمهوری آمريكا شخصا براي آغاز برنامه نجات طرح استعماري خود به منطقه آمد و براي تحقق اين امر تهديد به حمله نظامي مستقيم كرد. اما اين تهديدها هم در مقابله با طرف هايي كه به حق و حاكميت و آزادي خود ايمان دارند و بر اساس طرح موسوم به "راهبرد اسد" عمل مي كنند، بي نتيجه بود. بدون شك سوريه و محور مقاومت دستاوردهاي قابل توجهي در نبرد با متجاوزان به دست آورند و به نتايجي دست يافتند كه دشمن را به
شگفتي واداشت و باعث شد طرف هاي درگير در اين طرح، شكست طرح استعماري را بپذيرند و جستجوي راه هاي خروج از اين تنگنا را ضروري بدانند تا دست كم خسارت هايشان بيشتر نشود. از سوي ديگر طرف هاي منطقه اي كه ابزاري بيش نيستند، سعي كردند تا با تغيير اولويت ها روند امور را تغيير دهند؛ بنا بر اين در صدد تشكيل هلال وهابي و جايگزيني آن به جاي اخوان برآمدند؛ آنها اميدوار بودند كه بتوانند دو هلال اخواني و وهابي را با هم ادغام و هلال وهابي گسترده اي تشكيل دهد. اما دروغپردازي و روياهاي واهي عربستان علي رغم هزينه هاي هنگفت، نقش بر آب شد و شكست هاي پي در پي به تكفيري ها و وهابي ها وارد كرد. به تدريج بين همين گروه ها درگيري هاي شديدي به وجود آمد زيرا ارتش حرفه اي سوريه و كميته هاي مردمي، توانستند تروريست ها و گروه هاي مسلح را در مناطق مختلف شكست دهند و اين مناطق را يكي پس از ديگري از وجود تروريست ها پاكسازي كنند.
دیدگاه تان را بنویسید