سرویس سياسي «فردا»؛ در آستانه سفر رئيس جمهور و هيئت همراه به نيويورك و داغ شدن تنور گمانه زني ها در خصوص ديدار روحاني و اوباما در سازمان ملل برخي از گروه هاي تندرو سياسي به تب و تاب افتاده اند و با نوشتن نامه
به اوباما و جمع كردن امضاء در نامه اي ذليلانه و به دور از عرف ديپلماتيك از اوباما خواسته اند كه بدون هيچ گونه پيش شرطي قبول كند تا با روحاني ديداري داشته باشد. در اين نامه كه بيشتر به يك نامه عاشقانه - دلداده براي معشوق مي ماند- چند گروه سیاسی گمنام که خود را اصلاح طلب نامیده اند اوباما را با عنوان جالب « رئيس جمهور محترم و فهيم ايالات متحده آمريكا» خطاب و سلامي بلند بالا به رئيس جمهور آمريكا تقديم كرده اند. اصلاح طلبان در بخش ابتداي نامه خود آورده اند: « بهنام خدا / حضور رئیسجمهور محترم و مردم فهیم ایالات متحده آمریکا / با سلام؛ سلامی به سبزی مراتع و بیشههای پرگل شمال ایران و طراوت وصفناپذیر جنگلهای تونگا در آلاسکا؛ و با درودی به گرمای ریگهای کویر مرکزی ایران و به رنگ دلنشین حیات در بیابانهای سرخگون
آریزونا…[!]» در ادامه اين نامه آمده است: «هنوز هم خاطرات تلخ و تأسفبار وقایع یازده سپتامبر از اذهان مردم ایران محو نشده است، حادثهای تأسفبار از سرگذشت قربانیان خشونتهای غیرانسانی که در جریان آن، مردم مسلمان و متمدن ایران با افروختن شمعهای همدردی و همدلی در خیابانها و میادین شهرها، این رخداد تلخ را به سوگ نشستند و بدینسان با نمایش درک والای خود، امیدی وصفناپذیر را در قلبها خلق کردند تا شاید تابوی شوم دشمنیهای دو ملت چون کوه یخ ذوب شود و دیوارهای بلند بیاعتمادی فرو ریزد...» جالب اينجاست كه در اين نامه این افراد خود را نماينده مردم ايران نيز دانسته اند و از قول ملت شريف ايران نوشته اند: «مردم ایران ضمن درک تمامی محدودیتها و مشکلات پیشرو و با وجود خاطرات تلخ وقایع سال88 در مسیر حرکت به سوی فردایی روشن و برخوردار و با اتکای بر عقلانیت و دوراندیشی خود، وارد انتخاباتی تعیینکننده شدند تا با انتخاب گزینه عقلانیت و اعتدال و تغییر برخی رویکردهای تند و خشن، در پی اعتلای بیش از پیش جایگاه منطقهای و جهانی خود گام بردارند و از پس هزاران سال تمدن و اعتبار جهانی ایران، پیامآور صلح و دوستی برای تمامی ملل
جهان باشند...» اقدام منفعلانه و هيجان زده برخي از احزاب اصلاح طلب در اين برهه زماني از آنجا قابل تامل است كه هيئت ايراني در شرايطي وارد نيويورك مي شود كه ايران اسلامي در حيطه بين الملل به عنوان يكي از بازيگران تاثير گذار شناخته مي شود، حال آنكه اين نامه ايران را در موضعي ضعيف نشان مي دهد كه محتاج رابطه با آمريكاست و از سوي ديگر طرف مقابل را در جايگاه برتري قرار مي دهد كه چندان ميل به ارتباط مستقيم با ايران ندارد. اين درحالي است كه اوباما چندي پيش در نامه اي به حسن روحاني براي مذاكره در زمينه مساله هسته اي ايران ابراز تمايل كرده بود و بيان داشته بود كه پنجره ديپلماسي براي حل و فصل مسائل في ما بين باز است. نكته قابل توجه اين نامه اين است كه در اين نامه با فراموشي وقايع و فجايعي كه آمريكايي ها در نقاط مختلف جهان به بار آورده اند بازهم دست روي مساله يازده سپتامبر گذاشته و با ناديده گرفتن تمامي فجايعي كه آمريكايي ها بخصوص با تجهيز صدام حسين براي شركت در جنگ عليه ايران به بار آورده اند، تنها كشته شدگان حادثه يازده سپتامبر را قربانيان خشونت هاي غير انساني دانستند! این نامه منعفلانه در حالي مطرح مي شود كه رهبر
معظم انقلاب با اشاره به مفهوم « نرمش قهرمانانه» به دولتمردان توصيه كردند كه در برخورد با طرف غربي خود در عرصه بين الملل با اقتدار كامل حاضر شوند و بيهوده بر روي موارد جزئي كه سودي به حال ملت ايران ندارد، پافشاري نكنند. در این زمینه رهبر انقلاب تأکید دارند که به هیچ وجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست... اما در روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا جزء کارهای دائمی و برنامههای همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح کنیم... باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم (آیتالله خامنهای، بیانات در ۳۱ شهریور ۱۳۸۳). بسياري از كارشناسان و افراد شاخص سياسي مفهوم « نرمش قهرمانانه» را يك مفهوم تكنيكي و نه راهبردي و استراتژيك دانسته اند كه در گذشته هم از سوي رهبر انقلاب مطرح شده بود. دولتها مطمئناً در سیاست خارجی خود اهدافی را تعیین نموده و سعی مینمایند بر اساس یک استراتژی مناسب، به آن اهداف دست پیدا کنند و چشم پوشي از موارد جزئي و حاشيه اي براي رسيدن به اهداف بزرگ تاكتيكي است كه همواره در طول تاريخ بزرگان از آن به صورت بهينه بهره برده اند و اين
مفهوم به فن اداره سيات خارجي تعبير شده است.
دیدگاه تان را بنویسید