توسعه جمهوریت

کد خبر: 282970

محمد غرضی : صد سال پیش کشور دارای تقسیمات محروسه بود و هر منطقه محروسه توان سیاسی، تولید و تبادل داشت. در این تقسیمات مسئولیت حکومت مرکزی تعریف و اعزام حاکم به مناطق بود. در این مدل مقررات براساس عرف بود و حداکثر ظلم حکومت مرکزی ظالم بودن یا عادل نبودن حاکم بود.

در ظرف صد سال گذشته کلیه امور در دست دولت مرکزی متمرکز و تمامی ابعاد زندگی با تصمیم‌گیری قدرت سیاسی شکل می‌گرفت؛ تهران هم در این مدل مرکز قدرت سیاسی، ‌اقتصادی و اداری شد. نتیجه اینکه تمام استعدادهای کشور در تهران جمع می‌شوند و قدرت سیاسی نمود اصلی اقتدار در تهران رخ می‌نماید و جمعیت تهران و حواشی به 20 میلیون نفر می‌رسد. در این وضعیت که دریایی از قدرت، ثروت و تبادل رانت موج می‌زند، هر کس در تهران صاحب یک آپارتمان باشد، ثروتمند است.

اکنون به شرایط کنونی بازگردیم. اخیرا گفته شده که دولت 3 نفر را مامور تعیین استانداران کرده است. این البته همان روش گذشته است که در بازه 33 سال 330 استاندار عوض شدند، یعنی هر سال ده استاندار بوده و عمر استانداران بطور متوسط کمتر از سه سال و گاهی به زیر یکسال رسیده است.

در کوران رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری خواستار توسعه جمهوریت شدم و گفتم که امور را در این راستا پیگیری خواهم کرد تا در هر استان مردم استاندار خود را تعیین کنند و آن استاندار 4 سال و تا یک دوره دیگر هم بتواند با رای مردم استاندار بماند. نتیجه این کار آن خواهد بود که مردم با استاندار همراه می‌شوند و هر اتفاق خوب و بد به گوش استاندار می‌رسد؛ علاوه بر این مردم با کسی که مورد تائیدشان قرار گرفته، روبرو می‌شوند و مطالبات خود را طرح می‌کنند و کمتر فساد استانی می‌کشند زیرا یک رئیس‌جمهور استانی با اقتدار به مردم خدمت می‌کند.

اما در حال حاضر اینگونه نیست و استاندار خود را مامور دولت می‌داند؛ بالاخص دولتی که با رای نصف بعلاوه یک رای بر سر کار آمده، از رقبا دلواپسی دارد و با بخشی از جامعه کار می‌کند که به دولت فعلی رای داده‌اد. این دولت مواظبت می‌کند که بخش دیگر وارد قدرت سیاسی نشود و... لذا استان آباد نمی‌شود.

با نگاهی به تجربه صد سال گذشته درمی‌یابیم که کل کشور از آبادانی افتاده و فقط تهران و دو سه شهر دیگر بزرگ شده‌اند.

پیشنهاد این است که مردم استاندار خود را تعیین کنند تا قدرت سیاسی در کل کشور تقسیم شود و ظرف صد سال آینده، استعدادهای سیاسی مورد اعتماد مردم امور را در استان بدست گیرند و به مردم نیز پاسخگو باشند. در این شرایط مردم استان حس می‌کنند که در قدرت سیاسی شریکند و خودشان مسئول آبادانی استانند، بنابراین تعداد قابل ملاحظه‌ای از مردم مواظبت خواهند کرد که امور براه صحیح برود و فطرت استان زنده شود؛ آنچه را که استان می‌تواند، تولید کند و آنچه را که نمی‌تواند، نکند.

به تدریج خودکفایی داخلی از طریق تربیت نیروی انسانی ماهر جهت تولیدی که در استان میسر است، شکل می‌گیرد و تولید پشتوانه اجتماعی پیدا می‌کند و زندگی تداوم گرفته و استان در راستای حوادث قد علم می‌کند. بدین ترتیب ظرف صد سال آینده 30 تهران خوب و متعادل و دوام دار دارای قدرت سیاسی محلی و ابعاد فرهنگی زیبا بدون تعارض‌های تحمیلی خواهیم داشت. در کنار آن رقابت توسعه‌ای بین استانی شکل می‌گیرد و هر جا استعدادی درخشید، در جای دیگر کپی می‌شود؛ دانشگاه‌ها نیاز محلی را برآورده می‌کنند و موفق می‌شوند انسانی تربیت کند که با تکنولوژی، نیاز استان را برطرف کند. در این شرایط است که صنعت برپایه علم و نیاز استان شکل می‌گیرد و دوام می‌آورد.

به یاد دارم که رییس پیشین سازمان نظام مهندسی استان عزیز سیستان و بلوچستان به من می‌گفت که دو سه هزار معدن در استان شناخته شده، ولی باعث غصه است که مردم عزیز استان شاغل علمی این فن نیستند. اگر استاندار از مردم باشد، این استعدادهای طبیعی و فطری پشتوانه اجتماعی پیدا می‌کند و کشور به سرعت آباد می‌شود.

براین اساس پیشنهادم به هیات سه نفره این است که مسیر درست این است که به جای اینکه مامور (استاندار) بفرستید و روش گذشته را دنبال کنید و کارتان بی نتیجه بماند، استعدادهای درون استان را با رای مردم پیدا کنید و پشتیبانی کنید تا استعدادها زنده شوند. در این شرایط مسئولیت به عهده قدرت سیاسی محلی است و هم بار دولت نیز سبک می‌شود، اما با اعزام مامور گرفتاری‌ها بیشتر می‌شود و توانایی دولت صرف رفع اختلاف‌های اشخاص می‌شود و استان همچنان غیرآباد خواهد ماند.

به عنوان کسی که سی سال پیش در خوزستان استاندار بودم و به عنوان یک گزارشگر که وضعیت آبادان، هندیجان و شوشتر در خوزستان عزیز را دیده، می‌گویم که وضعیت این استان از قبل بهتر نیست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت