پاس گل‌هایی که اصولگرایان به روحانی می دهند

کد خبر: 279871

این «کاسبین فتنه» همانهایی هستند که در انتخابات ریاست جمهوری هم دوگانه «سازش- مقاومت» را بدون توجه به غیر واقعی بودن و تبعات بعدی آن راه انداختند ومردم را به تحریم بیشتر ارجاع دادند و به هیچ وجه فکر نکردند فردای انتخابات اگر رقیب پیروز شد- که شد- آیا به معنای آن است که مردم ایران سازش را به مقاومت ترجیح داده اند؟

پاس گل‌هایی که اصولگرایان به روحانی می دهند

سرویس سیاسی«فردا»: احمد توکلی در بیان موافقت مشروط خود با کلیت دولت آقای روحانی جمله ای بر زبان آورد که نگاه واقع بینانه او را به عنوان یک اصول گرای معقول و دغدغه مند برجسته می کند. او ضمن بیان دلایل دفاع خود از کلیت دولت تصریح کرد که به هر حال این آقای حسن روحانی است که رئیس جمهور است و کابینه تشکیل می دهد. کابینه آقای علی لاریجانی یا حداد عادل نیست ( نقل به مضمون). این جمله در حقیقت واکنشی بود به برخی انتقادها از آقای روحانی در چینش افراد کابینه اش. برخی نمایندگان در جلسات رای اعتماد به گونه ای سخن گفتند و از روحانی گلایه مند بودند که گویی هم پیمان او بوده و بیانیه رسمی در حمایت از کاندیداتوری روحانی داده بودند و حال روحانی خلف وعده کرده و در تعیین کابینه خود نظرات آنها را لحاظ نکرده است! گویا اینان فراموش کرده اند که یک «ساکت فتنه»! رای آورده است و بر اثر ندانم کاری اصولگرایان آنها انتخابات را به خود باخته اند. بنابراین بدیهی است که واقع بینانه و عاقلانه انتظارات حداکثری مبتنی بر اصول گرایی تشکیلاتی نباید از روحانی داشت. هر چند که افراد اصولگرایی را که او آنها را برگزیده است شرایط را به نحوی سامان داده که در هشت سال حاکمیت دولت احمدی نژاد اصولگرایان اینقدر سهم در در دولت نداشتند.

فارغ از این امر بدیهی است اشتباه استراتژیک اصولگرایان تاکید بی منطق بر فتنه سال 88 بود. یادآوری داستان فتنه در مجلس شورای اسلامی و برجسته کردن آن آنقدر پررنگ بود که بخش اعظم مخالفت مخالفان با کلیت کابینه را به خود اختصاص داد و کمتر در خصوص رئوس برنامه های ارائه شده رئیس جمهور و وزرا بحث و بررسی شد. هر انسان آگاه و معتقد به نظام می داند که قطعا حضور فتنه گران و کسانی که به اصل نظام و انقلاب اسلامی اعتقاد ندارند نه در دولت که در هیچ مسئولیت و مدیریتی نباید ورود پذیرفته نیست. این مختص نظام ما نیست در سایر کشورها هم همینگونه است و مخالفان با اصل نظام تصدی مسئولیت های مهم را ندارند. اما اینکه علم فتنه فتنه را بلند کنیم و خود قاضی شویم و همر کس را دوست داشتیم با چوب فتنه برانیم هم عمل صحیحی به نظر نمی رسد.

به هر حال نظام اسلامی از گذر سه دهه عمر با برکت خود نهادها و دستگاههای مختلف قانونی را در درون خود نهادینه کرده که قاعدتا باید امور از طریق و مجاری این دستگاهها و نهادهای قانونی اداره شود. دستگاه قضایی و اطلاعاتی و امنیتی مسئول برخورد با فتنه و فتنه گران بوده و هستند. بهتر آن است که برداشت ها یا آمال و خواسته های خودمان را در خصوص افراد آنهم در چنین صحنه هایی بر زبان نیاوریم و اتکا و اعتماد کنیم به قانون. به هر حال 4 سال از آن ماجراها گذشته و دستگاههای یاد شده به راحتی می توانند درباره نسبت افراد با نظام و انقلاب قضاوت کنند.

باید توجه داشت که علی رغم همه تبلیغات افراطیون طی چهار سال گذشته، اکنون فردی رای آورده است که با هیچ متر و معیار این حضرات نمی خواند. طبق استاندارد های برخی او ساکت فتنه محسوب می شود!. از سوی دیگر خاتمی که از او به عنوان یکی از سران فتنه یاد می شود از وی حمایت می کند. بنابراین مشخص است که بر اثر عملکرد ابلهانه برخی افراطیون مبحث فتنه حساسیت اجتماعی عامی را به وجود نیاورده است. اگر این حساسیت وجود داشت به محض حمایت خاتمی از روحانی او او باید از حیز انتفاع ساقط می شد که نشد و در عوض رشد رای هم داشت! بنابراین مشخص است که منطق افراطیون چگونه می تواند که موضوع مهم امنیت ملی را در افکار عمومی به حاشیه براند.البته منطق افراطی چنین قضاوت های واقع گرایانه ای را بر نمی تابد و بر اساس منش فرقه ای و تکفیری خود - نه فهم عقلانی و دینی از این امر- مدام «فتنه -فتنه» کنند در حقیقت پاس گلی تاریخی به جناح مقابل می دهند و هم حساسیت اجتماعی را بر خود افزایش می دهند و هم بر استحکام تشکیلاتی روحانی و اصلاح طلبان کمک می کنند.

این «کاسبین فتنه» همانهایی هستند که در انتخابات ریاست جمهوری هم دوگانه «سازش- مقاومت» را بدون توجه به غیر واقعی بودن و تبعات بعدی آن راه انداختند ومردم را به تحریم بیشتر ارجاع دادند و به هیچ وجه فکر نکردند فردای انتخابات اگر رقیب پیروز شد- که شد- آیا به معنای آن است که مردم ایران سازش را به مقاومت ترجیح داده اند؟

اصرار بلاوجه بر این دوگانه در انخابات گذشته فجایعی را به بار آورد که ترس مردم از اصولگرایان فقط یکی از تبعات آن بود و باید در آینده به صورت مفصل به آن پرداخت . در آن مقطع آقای روحانی از این شعا به احسن وجه بهره برد و با شعار رفع تحریم ها به میدان امد و دوگانه «سازش- مقاومت » را محملی برای طی طریق سیاسی خود کرد و از این پاس گل به خوبی بهره برد.

این طیف در طول 4 سال گذشته چهره های دیگری از خود مجموعه اصول گرا را نیز مورد بی مهری و حملات و هجمه های ناثواب قرار داده اند که همانگونه که اشاره شد ماجرای قم و بی حرمتی به رئیس مجلس یک نمونه از این رفتارهاست. این نیروها در حال حاضر هم دوباره دوگانه دیگر فتنه و غیر فتنه را بر می سازند بدون توجه به تبعات و نتایج آن بدون توجه به بازتاب های رسانه ای که می تواند در داخل و خارج از کشور داشته باشد. همانگونه که دوگانه سازش- مقاومت آنها بخش هایی از مردم را در انتخابات ریاست جمهوری نسبت به اصول گرایان نگران کرد و نتیجه را به نفع آنها رقم نزد، حالا هم با فتنه فتنه کردن دوباره همان اتفاق را تکرار می کنند. بعید نیست با برجسته کردن مساله فتنه موارد و نقدهای علمی و مدیریتی که بر کابینه دکتر روحانی ممکن است وجود داشته باشد مورد غفلت قرار گیرد و همه چیز به داستان فتنه ختم شود.

در حقیقت بواسطه استفاده های ابزاری که برخی از نیروهای سیاسی از فتنه داشته اند، دیگر برجسته کردن فتنه از سوی آنها لوث شده و بعید است همکاران آنها در بهارستان را با خود همراه کند. این دسته اما به نظر می رسد جزو همانهایی هستند که خود را موظف به انجام تکلیف می دانند و نتیجه برایشان مهم نیست. اینها بر خلاف نظر رهبر معظم انقلاب بین تکلیف گرایی و نتیجه گرایی هیچ پل ارتباطی ندارند. نتیجه تکلیف گرایی آنها در انتخابات ریاست جمهوری ضربه بزرگی بر پیکره اصول گرایی زد و حالا مشخص نیست نتیجه تکلیف گرایی آنها در این صحنه منجر به چه خواهد شد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت