مهر: فرق ميان صحت و قبولي نماز يك مطلب اصولي و فقهي مي باشد. نماز داراي دو مرحله است: مرحله صحت و مرحله قبول. مرحله صفت عمدتا به كميت عمل مربوط است و مرحله قبول به كيفيت آن.
صحت به دو صورت تعريف شده است؛ صحت يعني مطابق بودن"مأتي به" با "مأموربه" يعني آن عملي كه مكلف انجام مي دهد، مطابق باشد با آن چيزي كه به آن امر شده است. مثلا فرض كنيم نماز داراي چهارده جز و شرط داخلي است از نيت و قيام گرفته تا تشهد و سلام. اگر شارع مقدس به اين چهارده جز امر نموده است مكلف هم بايد همان را بدون كم و كاست انجام بدهد. اكنون اگر مكلف تمام چهارده جز و شرط را بي كم و كاست انجام بدهد، در اين حال گفته مي شود كه "مأتي به" مطابق با "مأمور به" است و در نتيجه صحت محقق مي شود. چون فرض بر اين است كه "مأمور به" چهارده جز است و مكلف هم تمام چهارده جز را به جا آورده است، پس نمازش صحيح است. تعریف دوم صحت به معنای "اسقاط القضاء" است، یعنی چون عمل انجام گرفت، ديگر تكرار آن، يعني دوباره انجام دادن اين عمل در وقت و يا در خارج وقت، لازم نيست. مثلا اگر كسي نماز را آنچنان كه بايد انجام داد، ديگر لازم نيست دوباره آن را تكرار كند، نه در وقت و نه در خارج وقت؛ يعني هم اعاده و هم قضا از او ساقط مي شود اما قبول يك مرحله بالاتر است. تعريف قبول قبول، يعني اين كه عمل مورد عنايت و پذيرش مولا قرار گيرد و در نتيجه از مولا اجر
و پاداش بگيرد. براي قبولي عمل، بايد عمل به كيفيتي انجام گيرد كه نظر مولي را تامين كند و مولا ازآن خوشنود شود. با توجه به اين مقدمه، براي آن كه نماز نشان قبول به خود بگيرد، بايد داراي آب و رنگ خاصي باشد و روح نماز كه همان حضور قلب است در كالبدش وجود داشته باشد. حضور قلب آن است كه نمازگزار هيچ آني در حال نماز از معبود خود غفلت ناشته باشد. از ابتدا تا انتهاي نماز بداند كه چه مي گويد و در برابر چه كسي قرارگرفته است و با كه سخن مي گويد. در روايتي آمده كه دو ركعت نماز كه با تامل و تدبر خوانده شود از يك شب عبادت با قلبي غافل بهتر است. (بحار الانوار/ج 84/ص 259) همچنین از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: متاسفانه در نمازهاي عموم مردم، تمام افكار و انديشه ها راه دارد. جز انديشه نماز و انديشه خدا. در حالي كه بايد در نماز همه چيز را فراموش كرد جز خدا، اما ما همه چيز را به ياد مي آوريم، جز خدا. حضور قلب و عدم حضور قلب به معرفت انسان وابسته است هر قدر معرفت و شناخت انسان به حضرت معبود بيشتر باشد توجه انسان زيادتر خواهد بود و هر اندازه معرفت كمتر باشد به همان اندازه و تناسب توجه كمتر مي شود و از آن جا كه معرفت و شناختي كه
آن حضرت داشته در ما نيست، لذا به هنگام نماز، خداي را حاضر و ناظر نمي بينيم.
دیدگاه تان را بنویسید