چرا روحانی چنین کابینهای را برگزید؟
دولتی مرکب از محمد علی نجفی و مصطفی پور محمدی و رحمانی فضلی و حجتی البته که ترکیب جدیدی است و شاید دولت اول هاشمی رفسنجانی را از این جیث بتوان شبیه آن دانست که نیروهایی از هر دو جناح در آن حضور داشتند. با این حال و با وجود حسن هایی که این ترکیب می تواند داشته باشد، این نگرانی هم وجود دارد که ...
دقت در چهره های معرفی شده به عنوان همکاران دکتر روحانی در دولت تدبیر و امید، بیش از هر چیز بیان گر عمل به وعده وی مبنی بر تشکیل دولت فراجناحی و معتدل است. گزینه های معرفی شده هم به لحاظ سابقه مدیریتی و هم به لحاظ مشی سیاسی خود به واقع معرف یک دولت میانه رو و معتدل خواهد بود. بدون تردید تندرو ها از هر دو سو بیشترین زاویه و دلخوری ها را از بابت معرفی این چهره ها خواهند داشت.
از میان گزینه های یاد شده محمد علی نجفی و محمود حجتی چهره های شناخته شده تر اصلاح طلب هستند و مصطفی پور محمدی و رحمانی فضلی هم چهره های شاخص اصول گرا هستند. بقیه افراد هم یا مستقل اند و یا خیلی به گرایشات سیاسی شان شناخته شده نیستند و بیشتر مدیران با سابقه و میانه روی هستند که سابقه همکاری با دولت های گذشته را داشته اند. از این منظر می توان گفت که حسن روحانی در انتخاب همکاران خود مولفه های مختلفی را مد نظر داشته که مهمترین آنها تشکیل دولت منسجم و مورد اعتماد مجموعه های سیاسی و نهادهای نظام است.
روحانی به خوبی دریافته است که در طول 4 سال دولت خود بیش از هر نهاد دیگر با مجلس مواجهه خواهد داشت. پیشبرد اهداف و برنامه های او و بخصوص استقرار آرامش و ثبات در کشور محقق نخواهد شد مگر با همکاری و برقراری تعامل مثبت با مجلس. تجربه دولت نهم و دهم بیش از هر چیز دیگری در مقابل دولت روحانی و البته مجلس شورای اسلامی است که اصرار به استفاده از حداکثر حقوق قانونی و عدم همراهی و مدارا با یکدیگر چگونه جلوگاه اختلافات و صحنه درگیری های حقوقی و سیاسی خواهد شد که هم دولت را در پیشبرد برنامه هایش ناکام می گذارد و هم مجلس را از رسیدن به آمال خود باز می دارد. دولت احمدی نژاد در اولین مواجهه خود با مجلس اصول گرا نتوانست رای اعتماد کامل بگیرد و تشکیل ناقص دولت سنگ بنایی در دولت شد که به صورت تغییرات و جابجایی ها تا آخرین ماههای عمر دولت ادامه یافت و تصویر گر دولتی غیر منسجم و ناهماهنگ شد.
از این منظر روحانی به خوبی واقف است که اولین گام موثر در برقراری تعامل با مجلس و استفاده از ظرفیت های پارلمان برای حل مشکلات کشور، گرفتن رای اعتماد بالا برای کابینه خود است. امری که طلیعه روشنی است برای ادامه یک مسیر طولانی. چهره های معرفی شده به نظر می رسد رضایت مجلس اصول گرا را بدنبال داشته باشد.
از وجهی دیگر و معطوف به گفتمان اعتدالی دکتر روحانی، رئیس جمهور با معرفی این چهره ها در حقیقت به گروه ها و جناح های سیاسی و همچنین نهادهای مختلف پیام می دهد که خط مشی دولت او میانه روی و پرهیز از تنش زایی است. او در اولین گام با انتخاب گزینه هایی که به تندروی شهره نیستند و از سویی دیگر بیشتر به مدیریت ها و سوابق مسئولیتی خود شناخته شده اند، مخواهد این پیام را بدهد که تندروها در دولت او جایی ندارند و تاکید کند که در دولت او ساختارشکنی و قانونگریزی و زیر سوال بردن ارزش ها و نادیده گرفتن آرمان ها و اصول جایی ندارد. در حقیقت او می خواهد کابینه ای را معرفی کرده که رضایت همه را در پی داشته باشد و با این روند تلاش کند که آنچه را که غرولندهای رادیکال ها می نامد راه به جایی نبرد.
در میان گزینه های معرفی شده شاید بیش از همه رحمانی فضلی وزیر پیشنهادی برای وزارت کشور، برای اصلاح طلبان تندرو محل بحث و البته انتقاد باشد. کما اینکه در برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی انتقادهای عجیبی به این انتخاب آغاز شده است. از نظر این عده وزارت کشور از جمله وزارتخانه های کلیدی و مهم است که جهت گیری های سیاسی دولت را در حوزه های مختلف پیش می برد. انتخاب یک اصول گرا هر چند معتدل و میانه رو برای طیف هایی از اصلاح طلبان خوش آیند نیست. اما در این انتخاب هم باید رگه های زیرکی و سیاستمداری دکتر روحانی را جستجو کرد. بدیهی است انتخاب گزینه ای اصول گرا برای وزارت کشور که بیشترین نقش را در تامین امنیت سیاسی دارد، کار دقیق و حساب شده ای از سوی دکتر روحانی است تا هر گونه امکان مانور را از تندروهای دو جناح بگیرد. چه آنکه در صورت حضور یک چهره اصلاح طلب در وزارت کشور چه بسا امکان ایجاد تنش های سیاسی یک بار دیگر فراهم می شد و دولت را درگیر حواشی می کرد.
اصلاح طلبان به کجا نظر دارند؟
از سویی دیگر به نظر می رسد اصلاح طلبان نیز بیش از آنکه به حضور در کابینه امید داشته باشند، مهیا شدن محیط بهتر برای فعالیت های مدنی چشم دارند تا در سایه این فضا بتوانند به بازسازی بهتر خود بپردازند و خود را برای حضور موثر تر در رقابت های پیش رو آماده کنند. این مقوله امری است که متاسفانه در میان اصولگرایان هیچ تلاشی برای نیل به آن دیده نمی شود. بنابراین عدم حضور دکتر عارف در کابینه دکتر روحانی بیشتر در این راستا ارزیابی و تحلیل می شود. البته این موضع را نباید یکسان دانست و باید منتظر ماند و دید که از تندروهای اصلاح طلب که عمدتا خارج از کشور هم هستند یا در برخی رسانه ها قلم می زنند نسبت به کابینه دکتر روحانی انتقاداتی تند داشته باشند.
در مجموع کابینه روحانی معرف ادعای او در اعتدال گرایی و میانه رویی و فراجناحی بودن است. دولتی مرکب از محمد علی نجفی و مصطفی پور محمدی و رحمانی فضلی و حجتی البته که ترکیب جدیدی است و شاید دولت اول هاشمی رفسنجانی را از این جیث بتوان شبیه آن دانست که نیروهایی از هر دو جناح در آن حضور داشتند. با این حال و با وجود حسن هایی که این ترکیب می تواند داشته باشد، این نگرانی هم وجود دارد که ترکیب یاد شده بتواند به درستی مدیریت و هدایت شود و تجلی گاه صداها و سازهای ناکوک نباشد. در عین حال می طلبد که به برخی شائبه ها درباره معدودی از وزرای پیشنهادی در فضایی به دور جنجال پاسخ داده شود . این مقولات به دکتر روحانی برمی گردد که طلیعه خوش کابینه را تا انتها با خوشی ادامه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید