نواصولگرایی؛ اجبار، نه انتخاب/ تنها ورشکستگانِ سیاست از انتقاد میهراسند
با کشتیهای شکسته و به گِل نشسته، مقصدهای خیلی نزدیک را هم نمیتوان نشانه گرفت؛ نواصولگرایی خونِ تازه میخواهد، همچنان که «دوم خرداد» با چنین توش و توانی پشت سرگذاشته شد و تجربه تاریخی، به درد همین روزها میخورد.
چرا باید این شکست را بازخوانی کرد؟ چون تنها ورشکستگانِ دنیای سیاستاند که حاضر نیستند گوشهایشان را به روی حرفهای منتقدانه و تُند بگشایند؛ چون آنها ترجیح میدهند دلشان را به وعدههای الَکی خوش کنند و امیدوار باشند میتوانند چند وزیر متمایل به اصولگرایان را در کابینه آینده جای دهند؛ چون از تعیین جای دقیق در صحنه سیاست میهراسند و حاضر نیستند هزینه اقداماتشان را بپردازند؛ چون فکر میکنند با زایل کردن اصلیترین گفتمانِ انقلابی جمهوری اسلامی، پیروز صحنه بودهاند و حالا کارشان را باید تا نابودی کامل آن، تکمیل کنند؛ چون میخواهند اشتباهاتشان را نبیند و آدمی که حاضر به پذیرش خطاهایش نباشد، هیچگاه راه درست را نخواهد پیمود.
اصولگرایی به مثابه یک جریان سیاسی (و نه گفتمانی مسلط و مطلوب)، وزن و اعتبار خود را از مدتها پیش از دست داده بود؛ از همانروزی که در مجلس جدید، فراکسیون اصولگرایان از سوی اکثریت، اقلیت خوانده شد؛ از همانروزی که رئیس فعلی دولت، خود را از خط و ربط اصولگرایان جدا کرد و عمده اصولگرایان هم ترجیح دادند که درباره اعمال و رفتار آن سکوت کنند؛ از همانروزی که دایههای مهربانتر از مادر، پایشان را در کفش خُلصسازی کردند و آنقدر آنرا بیرون نیاوردند که در شورای شهر تهران، حتی نتوانستند یک صندلی را از آن خود سازند؛ از همانروزی که نظریه وحدت، در توهم حذف رقیب به کناری گذاشته شد و همه ساز خودشان را کوک کردند؛ از همان روزی که برخیها ایده و تحلیلشان را با سرعت چرخیدن یک ماشین مسابقه تغییر دادند و همه را دچار گیجی کردند؛ از همانروزی که میشد بازیسازی غیرسیاسیها را برای صحنه سیاست دید و حدس زد که بازی غیرمترقبهای در پیش است.
حالا در آستانه دورهای جدید، رمز برخاستن، خواندن بازیهای پنهان و نیفتادن در دام تحلیلهای تکراری است؛ تعیین دقیق نقاط ضعف، شناسایی رقبا، بازآرایی توانها و منابع غیرسیاسی، بررسی همهجانبه نیازهای مخاطبان و امکانسنجی برای تثبیت حرفها و ایدههایی نو، ضرورتهای چنین عرصهای است. با کشتیهای شکسته و به گِل نشسته، مقصدهای خیلی نزدیک را هم نمیتوان نشانه گرفت؛ نواصولگرایی خونِ تازه میخواهد، همچنان که «دوم خرداد» با چنین توش و توانی پشت سرگذاشته شد و تجربه تاریخی، به درد همین روزها میخورد.
دیدگاه تان را بنویسید