هگل خوانی در حج! / وقتی بودجه ارزی کفاف خرید عطر را نمی‌دهد/ محدود شدن اباحه‌گری با اثبات خدا

کد خبر: 276071

داستان دین و رابطه انسان با خدا را نمی توان در حد مسائل جزیی و حتی کلان عقلی فرو کاست و از رازآلودگی این رابطه غافل شد. نمی توان از حیرت و حیرانی بشر از فهم و درک این رابطه غافل شد. اقامه برهان عقلی برای وجود خدا، حس و تجربه دینی و فهمی از ابعاد ذاتی، فعلی و صفاتی خدا تماماً موضوعات مستقل و البته مرتبطی هستند که پیچ و خم ها و ظرایف خاص خود را دارند.

هگل خوانی در حج! / وقتی بودجه ارزی کفاف خرید عطر را نمی‌دهد/ محدود شدن اباحه‌گری با  اثبات خدا

دکتر عماد افروغ: خدای مهربان را شاکرم که در ماه شعبان و رمضان توفیق انجام عمرۀ مفرده را نصیب بنده کمترینش نمود و خدای رئوف و رحیم را شاکرم که در زمانی بخشی از سفر نامه خود با عنوان شراب ناب را تقدیم عزیزان مخاطب می کنم که در ماه مبارک رمضان، ماه دعا و نیایش و تقوا قرار داریم .

*****************************

امروز یکشنبه 16/4/92 است. نیمه های شب به اتفاق خانواده به مسجدالحرام رفتیم و پس از اقامه نماز جماعت صبح و تلاوت آیاتی از جزء 24 به محل اقامت برگشتیم. صبحانه مختصری خوردیم و آماده زیارت دوره شدیم. در این زیارت از قبرستان ابوطالب، جبل الحرا که در آن غار حرا واقع شده است، جبل الصور( محل پنهان شدن پیامبر (ص) به مدت سه شبانه روز)، عرفات و مشعر دیدار به عمل آمد. در هر موقفی توضیحی درباره موقعیت آن داده می شد. در مورد عرفات تعاریف و تعابیر مختلف از آن به دست داده شد، آشنایی آدم با حوا پس از هبوط در این منطقه، محل اعتراف به گناه و بخشیده شدن و آمادگی برای طواف در حج تمتع، نام کوهی که به شکل نعل اسب است، از جمله این تعابیر بود. در اینجا کوهی است به نام جبل الرحمه که گفته می شود خطبه حجه الوداع در اینجا خوانده شده است.

بعد از ظهر و قبل از رفتن به مسجدالحرام رئوس سخنرانی خود را تنظیم کردم. بعد از اقامه نماز مغرب به اتفاق پسرم، سری به مغازه های عطر فروشی و عنبر فروشی زدیم اما قیمت ها گران و خیره کننده بود. البته مغازه دار ضمن آنکه قطره هایی از عطر روی دست ما پاشید، بحث تخفیف ویژه را هم مطرح کرد. فی الحال بوی عطر را چشیدیم، خریدش باشد برای بعد. احتمالاً از ارز اختصاص یافته به حجاج مقدار ناچیزی به سفارش یکی از بستگان تهیه خواهم کرد.

**************************

امروز دوشنبه 17/ 4/ 92 است. امروز را نیز به اتفاق خانواده تصمیم گرفتیم روزه بگیریم، ساعت 3 نیمه شب چای و خرما به عنوان سحری خوردیم و راهی حرم شدیم. بر خلاف تصور اولیه و تیر ماه که به نظر روزه سخت می آید، روزه نه تنها سخت نیست که بسیارهم گوارا و دلچسب است.

شاید باورش سخت باشد اما این روزها در لابه لای زیارت و قرائت قرآن و رفتن به مسجدالحرام، مشغول مطالعه کتابی با عنوان هگل اثر فردریک بیزر با ترجمه خوب سید مسعود حسینی که چندی پیش نیز ترجمه لایب نیتس او را خواندم، هستم. در واقع در زمان مطالعه کتاب سخت و به تعبیر آندرو سایر نیاگارای لفاظی « دیالکتیک» روی بسکار بودم که تصمیم گرفتم آشنایی عمیق تری با هگل پیدا کنم و این چندمین اثری است که از او و درباره او می خوانم. این کتاب نیز متنی روان و ساده و البته بدون آسیب زدن به پیچیگی های محتوایی اندیشه هگل دارد. مطالعه بخش جهان بینی ارگانیک این کتاب و بحث کانت از ارگانیسم طبیعی و مواضع حداقل شکاکانه او، اگر نگوییم غیر غایتمدارانه ارگانیسم طبیعی او مرا به تحقیق در طبیعت شناسی قرآنی و ذی شعور و صاحب اختیار بودن طبیعت مصمم تر کرد.

*******************************

ساعت 10 صبح جلسه کاروان بود و حسب برنامه قبلی بنده عرایضی در خصوص فلسفه حج، برگرفته از یادداشت های قبلی و تجربیات خودم مطرح کردم. رازآلودگی مناسک حج، وجوه جمالی و جلالی حج و مغفول ماندگی وجه جلالی آن، تناظر طواف فرشتگان حول عرش الهی(بیت المعمور) و طواف آدم بر کعبه، داستان مدام هبوط و رجعت، وحدت وجود و یکی شدن با خدا و دیگری، نفی همه امتیازات و تعینات اجتماعی در مناسک حج، نمونه ای از میقات موعود و صحرای محشر، مصداق ان اکرمکم عندالله اتقیکم بودن آن، فرصتی برای درک پاسخگو بودن به اعمال، فرصتی برای فهم نعم المولی و نعم النصیر بودن خدا، فرصتی برای تذکر ولایت و نصرت الهی و تن ندادن به ولایت های وهم آلود و اعتباری، غفلت بشر و چرایی آن و داستان هشیاری و ناهشیاری بشر، تأثیر خودآگاه و ناخودآگاه مناسک روی ما و گزیده ای از وعده الهی و صفات بهشتیان از امهات بحث بنده بود.

بعد از جلسه به اتفاق خانواده به مسجدالحرام رفتیم. جزء 28 را قرائت کردم و بعد از شرکت در نماز جماعت، اندکی استراحت کردم و به اتفاق فرزندم از بخش فوقانی مسجد دیدن کردیم و سپس به محل اقامت بازگشتیم. استراحتی کردم و خواب عجیبی دیدم که منتظر تعبیرش هستم. وضعیت به گونه ای رقم خورده بود که دیگر از بسیاری افراد و مدعیان رسانه ای آنها هیچ خبری نبود.

********************************

امروز سه شنبه 18/4/92 است . سحری مختصری خوردیم و ساعت 9:45 راهی حرم شدیم. بعد از ورود به مسجد به قصد طواف مستحبی و به نیابت از پدر و مادر مرحومم وارد محوطه طواف شدم. به لطف خداوند مهربان، طواف دلچسب، دلنشین و انشاءالله مقبولی داشتم و به راحتی نیز در مقام ابراهیم نماز طواف به جا آوردم. بعد از انجام طواف جزء 29 و 30 قرآن هم تلاوت شد و پس از اقامه نماز ظهر و عصر به اتفاق خانواده گوشه ای از مسجد الحرام نشستیم و کمی بحث قرآنی کردیم و متعاقباً راهی محل اقامت شدیم. برای خرید سوغاتی دقایقی در اطراف محل اقامت پرسه زدیم و بنده به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان هدیه ناقابلی برای همسرم تهیه و به او تقدیم کردم. بعد از ظهرمان نیز به استراحت سپری شد. به اتفاق پسرم افطاری کردیم و به اتاق برگشتیم. بین افطار و استراحت شبانه فرصتی شد تا مجدداً مروری بر کتاب هگل داشته باشم. دیدگاه هگل در مورد دین و نگرش پر نوسان او از تبیین عقلی تا فرا عقلی دانستن دین و دایر مدار عشق تفسیر کردن آن همیشه برایم قابل تأمل بوده است. احساسم این است که در جاهایی عشق را در حد عشق های مجازی فرو می کاهد و از درک عشق های متعالی و حقیقی فاصله می گیرد. نباید از یاد برد که موضوع تحلیلی او از دین، مسیحیت و الهیات و تثلیث و اخلاق مسیحی است.

به هرحال از هگل بگذریم داستان دین و رابطه انسان با خدا را نمی توان در حد مسائل جزیی و حتی کلان عقلی فرو کاست و از رازآلودگی این رابطه غافل شد. نمی توان از حیرت و حیرانی بشر از فهم و درک این رابطه غافل شد. اقامه برهان عقلی برای وجود خدا، حس و تجربه دینی و فهمی از ابعاد ذاتی، فعلی و صفاتی خدا تماماً موضوعات مستقل و البته مرتبطی هستند که پیچ و خم ها و ظرایف خاص خود را دارند. فقط این را می دانم که گِره بسیاری از معضلات فکری و اجتماعی ما در گرو اثبات خدا، باور به او و فهمی دینی از افعال و صفات خداوندی است. اگر به تعبیری اباحه گرایی با محو خدا امکان پذیر می شود، با اثبات خدا و باور به او دایره اباحه گرایی بسیار محدود و ضیق خواهد شد.

امروز چهارشنبه 19/4/92 است...

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت