بالاتر بودن حج از جهاد منهای شهادت / وقتی بازدید از مسجد امیرالمؤمنین (ع) ممنوع است!
اگر حج فقط جنبه عبادی و تقرب محض داشت و در گشتن صرف در اطراف احجار خلاصه می شد، این عمل در جاهلیت نیز بود. این تعبیر که احجار کعبه سود و زیانی نمی رسانند به طور مکرر در بیانات اهل بیت(ع) آمده است تا زایران کعبه بدانند که در کنار «کعبه گل»، آن «کعبه دل» که اصل ولایت و رهبری است محفوظ اس
دکتر عماد افروغ: خدای مهربان را شاکرم که در ماه شعبان و رمضان توفیق انجام عمرۀ مفرده را نصیب بنده کمترینش نمود و خدای رئوف و رحیم را شاکرم که در زمانی بخشی از سفر نامه خود با عنوان شراب ناب را تقدیم عزیزان مخاطب می کنم که در ماه مبارک رمضان، ماه دعا و نیایش و تقوا قرار داریم .
*******************
در شراب ناب (2) وعده داده بودم به خلاصه ای از مطلب پر بار حضرت آیت الله جوادی آملی با عنوان «کعبه گِل و کعبه دل» اشاره کنم. به تعبیر ایشان ذات اقدس اله کعبه مراسم حج را هم مظهر جمال خود و هم مظهر جلال خویش قرار داده است. تولی عبادی حج، نشانه جمال خدا و تبری سیاسی آن نمونه جلال حق می باشد[ شاید به همین دلیل باشد که مستحب است در نماز طواف در رکعت اول سوره توحید و در رکعت دوم سوره کافرون خوانده شود]. ایشان با استناد به روایتی از امیر تبری، حضرت علی (ص)، حج را محور تواضع و فروتنی بندگان خاص می دانند. همان طوری که فرشتگان حافّین حول عرش اند[ و تَرَی الملئکَهَ حافّین من حَول العرش یسبّحون بحمد ربهم و قُضِی بینهم بالحق و قیل الحمدلله رب العالمین، سوره زمر، آیه 75]، زایران بیت الله نیز طایفان حول کعبه و بیت خدا هستند و همان طوری که انبیا منادیان حق اند و فرشتگان منادیان رحمت، زایران و مهمانان بیت الله نیز کاری که انبیا و فرشتگان می کنند در حج انجام می دهند. ایشان ضمن اشاره به نام حج و نمود آن در قرارها و قراردادها و ذکر مثال هایی در این مورد، به مهمانی چهل شبه موسای کلیم (ع) [اربعین لیله] اشاره می کنند. این قرار اربعین از آغاز ذیقعده شروع شده و تا دهم ذیحجه به طول می انجامد که مصادف با مهمترین مراسم حج و زیارت است. خدای سبحان درباره رسالت موسی (ع) می فرماید: ما به موسی کلیم (ع) پیام فرستادیم که مردم خود را نورانی کن و برای این کار، امت خود را به ایام خدا متذکر کن. وظیفه مردمی که بخواهند نورانی شوند، صبّار و شکور بودن است. برای تأسیس یک حکومت نور، صابر و شکیبا بودن کافی نیست، بلکه باید صبّار و شکور بود: ان فی ذلک لایات لکلّ صبار شکور، پس این موهبت یعنی تورات در مراسم حج نصیب کلیم حق (ع) شد.
ایشان در ادامه به فضیلت حج و عظمت زمان دهه اول ذیحجه اشاره می کنند و اینکه هیچ زمانی به عظمت این دهه و ازکی از آن نمی باشد و حسب روایت بالاتر دیگر، ما من ایام العمل الصالح فیها احب الی الله عزوجل من ایام العشر. کلمه «احب» پربارتر از ازکی و اعظم است. ایشان حتی جهادی که به شهادت نینجامد را هم مرتبت با اعمال دهه اول ذیحجه نمی دانند، اما حساب شهادت جداست.« مجاهدی که با نثار جان و ایثار مال برود و برنگردد، او حساب دیگری دارد». چنین مجاهدی در هر زمان به شهادت برسد به آن زمان و تاریخ، فخر می دهد و در هر زمین بیارَمَد، به آن سرزمین شرف می بخشد. اینکه در فرهنگ ما گفته اند: زیارت وارث و عاشورا را به طور مکرر تلاوت کنید، برای آن است که در مضمون آنها آمده است که سرزمین شهادت، سرزمین طیب است. شهید، هم روزگار و زمان و زمانه خود و هم سرزمین خویش را مرهون خود می کند.
ایشان با طرح یک سؤال به راز بالاتر بودن حج از جهاد غیر معطوف به شهادت اشاره می کنند: آیا تنها مسئله عبادی حج است که حتی از جهاد منهای شهادت بالاتر است یا آن بار سیاسی که در حج تعبیه شده او را اینگونه گرانبار کرده است. برای پاسخ به این سؤال به دو رویداد مهم در ذیقعده و ذیحجه اشاره می کنند، یکی 25 ذیقعده که سخن از دحوالارض و پیدایش سرزمینی که زیر بنای حرم خداست، به میان می آید و دیگری نزول سوره برائت و ابلاغ تبری به دست امیر تبری، حضرت امیر (ع) که در دهه ذیحجه رخ داده است. دیگران فکر می کردند که این سوره می تواند به وسیله صاحبان سقیفه قرائت شود، ولی همان وحیی که تبری را آورد، دستور ابلاغ آن را نیز چنین صادر کرد: این تبری را باید یک انسانی که مظهر تولی و تبری است ابلاغ کند و ای پیامبر! آن شخص باید خود تو و یا کسی که جای تو و همتای تو است، باشد. از این رو وجود مبارک امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع) که نفس رسول اکرم (ص) است:« و انفسنا و انفسکم» عهده دار تبلیغ سوره تبری از مشرکین شد. این حوادث نشان می دهد که زمان حج از جهات یاد شده فضیلت دارد، چون هر زمانی را متزمن آن شرف می دهد و هر مکانی را متکن آن فخر می بخشد.
اکنون روشن شد که چرا حج چنین پاگاه عمیقی دارد و چرا همه انبیا سعی می کردند که پیام خود را از کنار کعبه به گوش جهانیان برسانند. اگر حج فقط جنبه عبادی و تقرب محض داشت و در گشتن صرف در اطراف احجار خلاصه می شد، این عمل در جاهلیت نیز بود. این تعبیر که احجار کعبه سود و زیانی نمی رسانند به طور مکرر در بیانات اهل بیت (ع) آمده است تا زایران کعبه بدانند که در کنار «کعبه گل»، آن «کعبه دل» که اصل ولایت و رهبری است محفوظ است.
امام باقر (ع) فرمود: مردم موظف اند که اطراف این سنگ ها بگردند اما بعد از طواف به بارگاه ولای ما بار یابند و مودت و نصرت و آمادگی خود و « حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر را به ما عرضه کنند، آنگاه حضرت این آیه کریمه را قرائت فرمود: فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم. پروردگارا! دل های گروهی از مردم را به فرزندان من مشتاق کن. این آیه در قبال سوره کریمه حج دو پیام دارد، یعنی مردم که از نقاط دور و نزدیک به حرم خدا مشرف می شوند، موظف اند دو کار انجام دهند: اول اینکه با بدن دور آن سنگ هایی که «لا تضر و لا تنفع» است بگردند و دوم اینکه با جان، گرد حرم ولای اهل بیت و علی و اولاد او (ع) طواف کنند. به تعبیر آیت الله جوادی آملی، دین خدا پسند دینی است که با کمال نعمت و تمام ولایت آمیخته باشد. پس نه تنها «من تمام الحج لقاء الامام»، بلکه «من تمام الاسلام لقاء الامام».
****************************
ساعت پنج بعد از ظهر طبق قرار از چند مسجد بازدید به عمل آوردیم. اولین مسجد غَمامه نام داشت که به معنای ابر سیاه است. اینجا به نقل از روحانی محترم کاروان، مسجدی است که پیامبر (ص) به خواست مردم نماز باران می خوانند و با پیدایش ابر سیاه، باران فراوانی مدینه را فرا می گیرد، به گونه ای که اینبار مردم از ایشان می خواهند که دعایی بکند که باران به خارج مدینه منتقل شود. ظاهراً پیامبر اعظم (ص) در اینجا بعد از فوت نجاشی پادشاه حبشه برای او نماز میت خوانده اند. بعد از اقامه دو رکعت نماز در این مسجد راهی بازدید از مسجد امیرالمؤمنین (ع) شدیم که مشاهده کردیم درب مسجد بسته است و دو نفر طلبه سعودی به ما گفتند ممنوع است. پیش خود گفتم: شکر خدا که نگفتند حرام است! اینجا نیز مسجدی بوده که امام علی (ع) در آن نماز می خواندند.
امروز یکشنبه 9/4/92 است...
دیدگاه تان را بنویسید