حق مردم است عمل بخواهند نه شعار/ صدای من را ضبط کنید تا سندی برای تعهد باشد/ مدیریت را در جبهه آموختم
* صدای من را ضبط کنید، مردم نباید بعد از ریاستجمهوری از من بشنوند که اجازه نمیدهند من کار کنم، هر روز چوب لای چرخم میگذارند. حق ندارم بگویم قانون اساسی ظرفیت لازم را برای کار ندارد. حق ندارم قانون اساسی را سلیقهای عمل کنم.
* امروز ملت ما هدف بزرگی دارد و خود را برای یک حماسه بزرگ سیاسی آماده میکند.
* همیشه حرف زدن برایم کار سختی بوده چون بنده زندگی من بیشتر بر عمل مبتنی بوده است .
* حرف هایی که می زنم به عنوان یک امانت نزد ملت ایران بماند و با این با مردم کار خواهم داشت و شما هم با این حرف ها با من کار خواهید داشت.
* آنروز که رئیس پلیس شدم، پلیس وضعیت خوبی نداشت و مردم هم نگاه آنچنانی که باید داشته باشند به پلیس نداشتند و فاصلهها زیاد بود. اولین روزهایی که آمدم خواستم حرف بزنم اما احساس کردم شاید کسی حرفهایم را نشنود، لذا به سراغ نخبگان رفتم. وقتی انها را دعوت کردم، حس کردم دوست ندارند در محیط پلیس ملاقات کنند، لذا من به سراغ آنها و دفاتر آنها رفتم. احساس کردم شاید آنجا هم دوست ندارند. رفتیم جایی که نه متعلق به آنها بود و نه متعلق به پلیس. لذا جای دیگری انتخاب کردیم و آنجا با هم به مشورت پرداختیم.
* بر این باورم که امروز رئیسجمهور نیازمند این نیست که فقط شعار بدهد و حرف بزند. لازم نیست که نظریه پرداز باشد و به مسائل نظری بپردازد. امروز توقع از رئیس دولت این است که با کارش و اقدامش و خدمتش با مردم سخن بگوید.
* وظیفه دارم به عنوان یک شهروند و ایرانی از همه روسای جمهوری که تلاش کردند و زحمت کشیدند تشکر کنم. این حق آنهاست و حتما مردم قدردان زحمات آنها هستند ولی واقعیت این است که هر چند این اقدامات انجام شد ولی بضاعت کسانی که در دولت بودند، نتوانست منزل و کفایت این ملت بزرگ را داشته باشد.
* زندگی من همیشه با کار گره خورده است. آنروزی که در روستا به مدرسه رفتم، اولین بار در کلاس سوم دبستان، بین زنگ تفریحها، با شیرینی محلی که به بقیه دانشآموزان میفروختم زندگی خود را تامین میکردم.
* بعد از انقلاب توفیق حضور در دفاع مقدس را پیدا کردم. خیلی چیزها را آنجا یادگرفتم. یادگرفتیم چگونه کار کنیم. برادری و محبت و ایثار و گذشت را یاد گرفتیم.
* به فرموده امام، جنگ یک نعمت و دانشگاه بود. آنجا همه باورها را با پوست و گوشت و استخوان لمس کردیم.
* یاد قالیباف از شهیدان برونسی و همت و داود کریمی و علمالهدی و فهمیده و خرازی و باکری.
* بعد از جنگ هم کار و تلاش و فعالیت ادامه داشت ولی در برخی جاها تغییراتی ایجاد شد. در رفتارها بعضا اتفاقاتی افتاد که یک بخش بیشتر به شعار و لفاظی گذشت و یک بخش هم از باورها فاصله گرفت.
* وقتی رهبری بنده را به عنوان فرمانده نیروی هوایی معرفی کردند، احساسم این شد که یک مدیریت جهادی و بچه رزمنده که باورهای اسلامی دارد، اگر هوا و فضا را نشناسم چطور میخواهم به خود اجازه بدهم که با همکارانم کار کنم. با سختی تلاش کردم تخصص را بیاموزم و آنروز ایستادم که با پرواز آشنا شوم. در شهرداری تهران هم با همین نگاه آمدم.
* امروز شاهدید که همین چند روز قبل پروژه بزرگ اتوبان امام علی که 35-40 سال روی زمین مانده بود، بهرهبرداری شد حال آنکه خیلیها میگفتند عملی نیست ولی ما در 22 ماه ساختیم.
* امروز وقتی شهر را تمیز میبینید و مایه افتخار است به خاطر مدیریتی است از فرهنگ جهادی.
* خداوند به عمل خوب و عمل صالح پاداش میدهد نه صرفا حرف خوب. حق مردم است از ما عمل بخواهند نه شعار.
* امروز همه ما میدانیم که ما چه مشکلاتی داریم. مشکلات متنوع و پیچیده داریم. البته این را هم از امام و فرهنگ اسلامی یادگرفتیم که در کنار همه سختیها حتما امید به آینده داشته باشیم. ولی این را هم با همه وجودمان لمس میکنیم که ما نیازمند یک همدلی و یک همبستگی ملی برای حرکت عظیم هستیم.
* اختلاف طبقاتی جوری شده که در همین تهران افرادی هستند که گرسنه سر به بالین میگذراند. برخی شبها افرادی بالغ بر 2500 نفر هستند که جایی برای خواب ندارند. هرچند جا به اینها دادیم و در زمستان گذشته برخی شبها بالغ بر 3000 نفر را اسکان میدادیم.
* برخی اوقات شرمندگی یک پدر در مقابل خواستههای اندک فرزندانش را میبینیم. برخی دختران پول جهیزیه ندارند.
* مردم میبینند که نفت 20 دلار که فروخته میشه وضعیت اقتصادی به نحوی است و وقتی 100 دلار به این قیمت اضافه میشود نه تنها وضع اقتصادیشان بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود. مردم از خود میپرسند چرا باید اینگونه باشد؟
* برخی مسئولان کارها را زمین میگذرانند و از هم تعریف میکنند و وقتی هم میبینند کارها روی زمین مانده برای جلوگیری از آبروریزیشان تبانی میکنند. فرهنگ عذرخواهی مسئولان در کشور وجود ندارد.
* شرایط کشور به گونهای است که حق آزمون و خطا و خودرایی نداریم و باید متکی به خرد جمعی حرکت کنیم. حق ندارند پا روی قانون بگذارند و باندبازی کنند.
* صدای من را ضبط کنید، مردم نباید بعد از ریاستجمهوری از من بشنوند که اجازه نمیدهند من کار کنم، هر روز چوب لای چرخم میگذارند. حق ندارم بگویم قانون اساسی ظرفیت لازم را برای کار ندارد. حق ندارم قانون اساسی را سلیقهای عمل کنم.
* افراد با گرایشهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب و اصولگرای منتقد در شهرداری حضور دارند. آیا مردم دیدهاند که ما در شهرداری دعوایی داشته باشیم؟ و بودجه را با تاخیر ارائه کنیم؟ علت این است که ما دغدغهای جز رفع مشکل مردم نداشتیم و 100 درصد برنامهها را عملیاتی کردیم. ما باندبازی نکردیم.
* رئیس دولت آینده باید کارنامه مشخص و شفاف داشته باشد. ما فرصت آزمون و خطا نداریم. نباید به گونهای باشد که ندانیم چه میشود.
* تا انسجام درونی و دولتی کارآمدنداشته باشیم، امکان ندارد در سیاست خارجی موفق شویم، چه بخواهیم مقاومت، چه بخواهیم مقابله و چه بخواهیم مذاکره کنیم، نیازمند انسجام هستیم.
* امروز که اینقدر ضعف مدیریت و عدم پیگیری کار و کنترل کار و نخبگان را از تصمیمسازی و تصمیم گیری خارج کردن، بیشتر به ما در موضوعات مختلف آسیب زده است؛ مردم ما دوست دارند که عزت خود را حفظ کنند.
* هرگز عزت خود را رها نخواهیم کرد، اسلام اجازه نمیدهد که عزتمان را بدهیم و به جایش مشکل نان و اقتصاد را درست کنیم. تجریه نشان داده که دشمنان وقتی عزت را میگیرد، نه تنها نان و اقتصاد هم نمی دهد، بلکه داشتهها را هم می گیرد.
* باید با روحیه جهادی مشکلات را حل کرد و این ظرفیت در کشور وجود دارد و نباید اجازه بدهیم که برق امیدی که در چشمان یکایک مردم وجود دارد، از بین برود.
* باید موتور متحرک تغییر در ابعاد مختلف زندگی مردم وجود داشته و به روند خسته مدیریت در کشور، پایان دهد.
مشروح سخنان قالیباف متعاقبا ارسال می شود...
دیدگاه تان را بنویسید