آیینهای شاد و متنوع نوروز در برخی استانها
یک هنرمند عرصه تئاتر گفت: آیینهای شاد و متنوع نوروز، ریشه در فرهنگ اصیل هر منطقه از ایران دارد.
ایسنا: "حسین جزءجوادی" اظهار کرد: آمدن نوروز و نو شدگی سال و تجدید حیات رستنیها و رویش دوباره گیاهان و نباتات را مردم با راه انداختن پیکهای نوروزی و کاشتن و رویاندن دانههای گیاهی و آتش زدن بوته و خار و شاخههای خشک و مرده درختان در شب چهارشنبهسوری اعلام میکنند و اینها جزو آن دسته اعمالی هستند که آیین نامیده میشوند. جزءجوادی تصریح کرد: آیینها یک سری اعمالی هستند که در زمانی معین انجام میشوند و در اصل موسمی هستند و مراسم نوروز را فقط در نوروز انجام میدهیم. این کارگردان تئاتر، خاطرنشان کرد: مراسم آیینی متشکل از کُنشی با ماهیت بسیار نمادین و استعاری است. همچنین آیینها مکانمند هم هستند، یعنی در مکانهای خاص انجام میشوند. در آیین، اعمالی را انجام میدهیم و لباس نو میپوشیم. این هنرمند تأکید کرد: به همین دلیل همواره یک نسبتی بین آیین و نمایش وجود دارد. آیینها آموزش میدهند، حرمتگذاری کرده و افق فرهنگی ایجاد میکنند. نزدیکترین عنصر به آیین، نمایش است. آیینها در بسیاری موارد، شالوده نمایشی دارند، زیرا جملگی آنان ترکیبی هستند که برای تماشا به وجود آمدهاند، چیزی که باید دیده یا شنیده شود و با تماشاگرانی حاضر، تماشاگرانی که بسیاری از ویژگیهای مخاطب نمایش را در خود دارند. وی افزود: اینکه عدهای وظیفه تماشا را بر عهده دارند، حضور افرادی را در مقام اجرا کننده این آیینها در قالب نمایشی ناگزیر میسازد. نمایشهای نوروزی که اسطوره ستیز میان مرگ و حیات، ناتوانی و توانایی، ایستایی و پویایی را که نمادی از مرگ سال کهنه و فرا رسیدن سال نو با حیات تازه و تجدید آفرینش رویش است، نمایش میدهند. جزءجوادی، گفت: جشن نوروز آیین و آدابی دارد. نیایش و نمایشهایی دارد که مشهورترین شادیآور و پیشآهنگ نمایش نوروزی "حاجیفیروز" است که نسبت به سایر شادیآوران نوروزی وجههای شناخته شدهتر و محبوبتر نزد ایرانیان دارد. وی افزود: حاجی فیروز با پیراهن و شلواری قرمز رنگ و کفش یا گیوه نوک تیز منگولهدار و کلاه دراز منگولهدار صورتش را سیاه میکند و راه میافتد و با یک دایره زنگی در دست، شعرهای شادیآور میخواند و مژده رسیدن بهار و نوروز را میدهد. جزءجوادی با اشاره به رسوم اقوام مختلف ایران در استقبال از نوروز، خاطرنشان کرد: نوروزخوانی یکی از این آیینها است که در آن دستههای فردی یا جمعی آوازخوانهای محلی که پیک پیشرس نوبهار هستند با آواز به در خانههای مردم میروند و با گرفتن هدایایی از صاحبخانه رسیدن نوروز و نوبهار را با آوازهایی بدیع تبریک و تهنیت میگویند. این هنرمند تصریح کرد: نوروزخوانی یکی از آداب و رسوم مقدماتی مازندرانیهاست که قبل از آغاز فصل بهار و در آخرین ماه زمستان توسط گروهی از نوروزخوانها در روستاها معمولاً شبهنگام با در دست داشتن یک چراغ، برای دیدن راه و یک چماق برای دور کردن سگها در کوچهها حرکت میکنند. گروه نوروزخوانها غالباً از سه نفر تشکیل میشود که یکی از آنها "سرخوان" است که شعر میخواند و بیشتر شعر نوروز و سال نو را اینگونه شروع میکنند."فصل بهاران آمده، گل در گلستان / مژده دهید ای دوستان نوروز سلطان آمده" این کارگردان تئاتر با اشاره به رسم مردم آذربایجان گفت: در آذربایجان "تکمچی" در کوچهها به راه میافتاد و بچهها نیز پشت سر تکمچی با او همنوا میشدند: "سیزین بو تازه بایرامیز موبارک / آییز، ایلیز، گونوز، هفتهئز موبارک" وی افزود: واژه "تکم" در زبان ترکی ترکیب یافته از دو بخش تکه (به فتح تا و کاف) به معنی بز نر و ضمیر ملکی "م" است که معنی "بز نر من" را میدهد. به کسی هم که تکمگردانی میکند "تکمچی" گفته میشود. تکم، عروسک چوبی کوچکی است به شکل بز که با پارچههای رنگی، زنگوله، سکه و آینه زینت مییابد. چوبی باریک به زیر شکم عروسک متصل است که انتهای این چوب هم از سوراخ وسط صفحهای چوبی میگذرد. تکمچی به وسیله این چوب، تکم را به رقص درآورده و ریتم و ضربی هماهنگ از برخورد تکم بر صفحه چوبی ایجاد میکند. تکمچی با خواندن اشعاری، فرا رسیدن بهار را به مردم بشارت داده و مردم نیز در قبال این شادمانی، هدیهای به تکمچی میدهند. وی تأکید کرد: نکته جالب توجه در این آیین، استفاده از عروسک بز است که رابطه تنگاتنگی با مفهوم شروع فصل بهار دارد. بز در فرهنگ باستانی ایران نماد باروری، زایش و پیشاهنگی است. در اشعار تکمچی، به موضوعات و مناسبتهای مختلف دینی و اجتماعی اشاره میشود. این هنرمند ابهری در ادامه با اشاره به آیین استقبال از نوروز در ابهر، گفت: در شهر ابهر نیز یکی از مراسمی که با اجرای آن مژده بهار را میدادند، "کوسّه و صنم" بود که 30 روز مانده به عید اجرا میشد و اعضای گروه طی 10 روز به همه خانهها سر میزدند و با این حرکت مردم به ویژه بچهها به شادمانی میپرداختند و آمدن آنها را خوشیمن میدانستند و طبق رسمی کمکهای نقدی و جنسی که داشتند به آنها میدادند. وی افزود: کوسّهها لباسی از پوست گوسفند میپوشیدند و کلاهی پوستی بر سر میگذاشتند و دور کمر خود چندین زنگوله آویزان میکردند. صنم نیز لباسی زنانه بر تن میکرد و با سایر اعضای گروه که وارد خانهها میشدند با نوای دف و دایره کوسّه و صنم باهم به شادی میپرداختند. وی با اشاره به رسوم مردم ایران در شهرهای مختلف، تأکید کرد: نمونه دیگر آیین "غول و کاسآغا" است که نماینده بازیهای شادیآور است و در گیلان اجرا میشود، در این رسم نبردی میان سرما و گرما یا سیاهی و سفیدی یا نیکی و بدی که همگی بنمایههای اسطورهای دارند در میگیرد و در حالت نمایشی یکی بر دیگری پیروز میشود. وی افزود: آیینی به نام "عمه گرگا" در سمنان اجرا میشود که در آن مردم خود را به شکل حیوان درمیآورند و با تعریف سمبلهای حیوانی به ایفای نقش میپردازند. همچنین در کنار این آیینها، ورزشهای سنتی هم در شهرهای مختلف برپا میشود، مانند خراسان که کشتی گرفتن جزو سنتهای نوروزی مردم است. این هنرمند خاطرنشان کرد: این اعمال که از آنها با نام آیین یاد میکنیم، نشانگر فرهنگ غنی و قدمتدار سرزمین ایران است. سرزمینی که به راستی مظهر زیبایی و بستر رنگها و نژادهای مختلف است، به طوری که اقوام گوناگونی با ویژگیهای متفاوت و آداب و رسوم گوناگون دور هم جمع شده و نوروز را جشن میگیرند. این هنرمند تئاتر، تصریح کرد: وظیفه فعالان فرهنگی و هنری به ویژه هنرمندان عرصه تئاتر است که با آگاهی از این آیینهای دیرینه، هرچه بیشتر در جهت حفظ و اشاعه آنها تلاش کرده و موجبات رونق نمایشهای بومی را فراهم آورند.
دیدگاه تان را بنویسید