چرا خدا ما را امتحان می کند؟

کد خبر: 246754

یکی از اموری که سبب تکمیل و تهذیب نفس و تصفیه اخلاق و تهییج قوا و نیروهای نهفته وجود انسان می شود و در حکم نیروی محرکه دستگاه موجود انسان است، شداید و سختیها و مصیبتها است.

مهر: امتحان اگر به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد درباره خداوند صحیح نیست، بلکه امتحان خدا به این معناست که به وسیله آن هر کسی را به کمالی که لایق آن است می رساند. یکی از اموری که سبب تکمیل و تهذیب نفس و تصفیه اخلاق و تهییج قوا و نیروهای نهفته وجود انسان می شود و در حکم نیروی محرکه دستگاه موجود انسان است، شداید و سختیها و مصیبتها است. در آیات قرآن و روایات زیاد این مضمون به چشم می خورد که خداوند فلان پیغمبر یا فلان بنده صالح دیگر را در معرض بلاها و شداید قرار دارد، یا این مضمون که خداوند شداید و بلاها را مخصوصا متوجه کسانی می کند که مورد لطف و رحمت خاصه او هستند یا این مضمون که شداید و سختیها تحفه های الهی است. مثلا در حدیث است: خداوند یاد می کند و مورد نوازش قرار می دهد بنده مومن را به وسیله فرستادن یک سختی و مشکل، آن طور که یک مرد در وقتی که در مسافرت است با فرستادن یک هدیه خاندان خود را یاد می کند و مورد محبت و نوازش قرار می دهد. (کافی ج 2 ص 255) یا در حدیث وارد شده خداوند وقتی که بنده ای را دوست بدارد، او را در شداید غرق می کند. (کافی ج 2 ص 253) این سوال ابتدا به ذهن هر کسی می آید که چگونه لطف و محبت و رضایت خداوند از کسی اقتضا می کند که او را با شداید و مشکلات مواجه کند؟ لازمه مهر و محبت فراهم کردن موجبات خوشی و آسایش است نه موجبات سختی و عدم آسایش. باز یک نوع تعبیر دیگری در زبان قرآن و سنت هست که سوال دیگری پیش می آورد و آن تعبیر امتحان است. خداوند بندگان را به وسیله شداید و بلایا امتحان می کند یعنی چه؟ مگر خداوند از باطن مردم بی خبر است که می خواهد با امتحان چیزی را بفهمد؟ مگر نه این است که در قرآن مجید آمده که هیچ ذره ای و هیچ حرکتی و جنبشی بالاخره هیچ امر کوچک و بزرگی درعالم هستی نیست مگر آنکه معلوم و مکشوف حق متعال است؟ پس امتحان یعنی چه؟ یک وقت چیزی را مورد امتحان قرار می دهند برای اینکه مجهولی را تبدیل به معلوم کنند. برای این کار شیئی را به عنوان میزان و مقیاس به کار می برند. مثل اینکه متاعی را در ترازو می گذارند تا بفهمند که وزن واقعی آن چقدر است. ترازو فقط وسیله توزین است اثرش فقط این است که وزن واقعی جسم را معلوم می کند. ترازو خود تاثیری در زیاد کردن یا کم کردن آن جسم ندارد. امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست. امتحان معنی دیگر هم دارد و آن از قوه به فعل آوردن و تکمیل است. خداوند که به وسیله بلایا و شداید امتحان می کند به معنی این است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می رساند. فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی کند که وزن واقعی و حدود درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود؛ امتحان می کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم می شود امتحان می کند و مشکلات و شداید به وجود می آورد که آنکه می خواهد به بهشت برود، در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سرجای خود بماند. حضرت علی (ع) فرمود: نگویید خدایا به تو از فتنه ها و مایه گرفتاریها پناه می برم زیرا هیچ کس نیست که با گرفتاری ها مواجه نباشد؛ بگویید خدایا از فتنه های گمراه کننده، از جنبه های گمراه کننده فتنه ها به تو پناه می برم. فلسفه بلایا و شداید و سختیها و اثر آنها در وجود آدمی معلوم می شود؛ معلوم شود که به حکم قانون و ناموس خلقت بسیاری از کمالات است که جز در مواجهه با سختیها و شداید جز در نتیجه تصادمها و اصطکاک های سخت جز در میدان مبارزه و پنچه نرم کردن با حوادث جز در روبرو شدن با بلایا و مصائب حاصل نمی شود. نه این است که اثر شداید و سختیها تنها ظاهر شدن و نمایان شدن گوهر واقعی است به این معنی که هر کس یک گوهر واقعی دارد که رویش پوشیده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت