سرویس سیاسی«فردا»: دکتر محمد باقر قالیباف در یادداشتی به مهمترین نیاز امروز عرصه سیاست ایران پرداخته است. در این یادداشت قالیباف با اشاره به منش اخلاقی مرحوم دکتر حسن حبیبی به شرح مبانی سیاست ورزی اخلاقی در جامعه دینی پرداخته است .این یادداشت در سایت شخصی وی درج شده است.
***************************
چند روزي است كه دكتر حسن حبيبي كه از ميان ما پر كشيده و در جوار بارگاه الهي امام (ره) آرام
و قرار گرفته است. در مراسم ختم ايشان همه آمده بودند. سياسي و غير سياسي، اصلاح طلب و اصولگرا، مسئولين اسبق و سابق و كنوني، خواص و عوام و ... همه از رفتن چنين شخصيتي متاثر و متاسف. به راستي راز اين همه مجذوب بودن در چيست؟ دكتر حسن حبيبي در سپهر سياست ايران الگوي ولايتپذيري، عقلانيت، اعتدال، عدالت، متانت، اخلاص، حسن خلق، صبر و خدمت صادقانه و بيادعا بود. مجموعه اين ويژگيها بود كه دكتر حبيبي را به الگوي سياستورزي مبتني بر اخلاق در جامعه ما تبديل كرد و همه را بر گرد او جمع مي كرد. همه سياسيون گمشده سپهر سياست ايران يعني اخلاق در سياست را در او ميجستند و چنين ويژگيهايي بود كه مقام عظماي ولايت ايشان را مؤمنی صادق و پارسا و خدوم ناميد. در چنين نگاهي است كه امور براي رضاي خدا و با توكل به او انجام ميگيرد و همه چيز از اوست و واسطهها تنها اسبابي هستند كه خداوند بر سر راهمان قرار داده تا گرهگشاي زندگي دنيوي بندگان
باشند. در تفكر اسلامي پايبندي به اخلاق در امور سياسي بخش جداييناپذير انديشه اسلامي است. اگر مومن نميتواند در زندگي فردي امر غير اخلاقي مرتكب شود در حوزه سياست نيز به طريق اولي قادر و مجاز به چنين كاري نيست و تفكيك اخلاق در حوزه فردي و حوزه اجتماعي و سياسي غير ممكن است؛ چون هدف نهايي زندگي دنيايي قرب الهي و سعادت اخروي است و هدايت مردم به سوي سعادت نيز جز با پايبندي سياست مداران، سياستورزان و مسئولين به اصول اخلاقي در سياست ممكن نيست و همه گفتارها، رفتارها و كردارمان بايد در اين راستا باشد. در عصر جديد نيز امام خميني (ره) يكي از سياستمداراني بود كه با عملكردش اخلاق را از حصار خلوت فردي بيرون كشيد و به عرصه سياست و حكومتداري تزريق كرد و عطر آن را در فضاي جامعه ايراني پراكند. در چنين گفتماني است كه اگر فردي يا گروهي در فكر حذف و يا تخريب رقبا بر آيد و مصلحت خود و گروهش را بر مصلحت مردم و نظام اسلامي مقدم دارد و حتي اگر به نام خدا و به بهانه مصلحت انديشي براي مردم، نظام، انقلاب و اسلام، اخلاق را در مسلخ نفس خود قرباني كند به خسران دنيوي و اخروي گرفتار و همه اعمال و عبادات خود را به نابودي كشانده و بي شك
به اسلام، مردم و انقلاب لطمه زده است.
دیدگاه تان را بنویسید