وحدت و انقلاب اسلامی

کد خبر: 245144
حجت الاسلام احمد مبلغی: در تطبیق بین این دو مناسبت مهم یعنی هفته وحدت و آغاز دهه مبارک فجر، می شود به خصایص مشترکی دست یافت و از این خصایص مشترک نتیجه گیری هایی نیز بدست داد. خصیصه اول این است که هر دو بیان گر یک تحول تاریخی هستند یا به تعبیر دقیق تر هر دو نامی هستند با باری از یک معنای واجد تحول در مقطعی از تاریخ. دهه فجر تحول بزرگی بود در یک مقطع مشخص از تاریخ و هفته وحدت هم نامی است برای یک تصمیم مهم و بزرگ که جمهوری اسلامی در یک مقطع به این تصمصم رسید و با نهادن این نام در یک هفته و ماه خاص، پیام بزرگی را ارائه کرد مبنی بر اینکه شیعه و سنی باید بدنبال وحدت عمیق تر باشند بر محور پیامبر گرامی اسلام (ص). دهه فجر و هفته وحدت، هر دو نام هایی هستند گزینش شده که ناظر به یک تحول تاریخی هستند با پیش زمینه های اجتماعی و تاریخی.

خصیصه دوم اینکه؛ هر دو به دنبال انسجام اجتماعی هستند. دهه فجر خود محصول یک انسجام بود و پیام انسجام اجتماعی را سر داد و هفته وحدت هم به صورت صریح و شفاف پی گیر ایجاد یک انسجام است میان دو گروه بزرگی که تشکیل دهنده امت اسلامی هستند.

هر دو مناسبت نسبتی ویژه و جدی با اسلام دارند. پیام دهه فجر همانگونه که از نامش پیداست تشکیل جمهوری اسلامی و نسبتش با اسلام روشن است. هفته وحدت هم که وحدت بین شیعه و سنی است بر اساس یک فریضه دینی و اسلامی است.

ربط دیگری که میان این دو وجود دارد این است که هر دو از فضای فرقه ای و طائفه ای و تمرکز بر یک فرقه عبور کرده اند. اینجا انقلاب شیعی نام نگرفته بلکه انقلاب اسلامی است. درست است که ملت ایران اکثرا شیعه هستند اما به هر حال این انقلاب هوشمندانه و بر اساس اندیشه اسلامی به دنبال آن نبوده که به سمت پوشش دهنده فقط شیعیان برود. وحدت اسلامی هم پیداست که بنای رفتن به سمت فضای فراگیر به نام امت اسلامی را دارد.

اینها خصلت هایی است که این دو را به هم ربط می دهد و بین آنها مشترک است. ولی از یک منظر دیگرمی توان گفت که هفته وحدت نقطه تکامل بخش و تعین بخش نیز هست. چون از حیث وقوع تاریخی، ایجاد این مناسبت بعد از انقلاب اسلامی است و در حقیقت به مثابه یک نقطه تکاملی و تعیین بخش برای انقلاب اسلامی محسوب می شود. تکاملی از این جهت که ایجاد آن یک گام به پیش است در راستای تحقق اهداف و خواسته های آن انقلاب مردمی و اسلامی و این تکامل تلقی می شود. از طرف دیگر جنبه تعیین بخشی دارد به این معنا که به یکی از اندیشه های و مبانی پایه ای انقلاب اسلامی عینیت بخشید. وحدت شیعه و سنی هم در اندیشه انقلاب و انقلابی ها بود و هم در عرصه عمل آنها در کنار هم و دوشادوش در صحنه مبارزه بودند. ایجاد این هفته در حقیقت تعین بخشی و ضرورت بخشی برای حرکت در مسیر تحقق آن را مضاعف کرد. لذا از این جهت ایجاد هفته وحدت خیلی اهمیت پیدا می کند.

اما نکته مهم دیگر این است که ما از اندیشه های تعیین و تشخص نایافته در انقلاب اسلامی کم نداریم و اینها نیازمند حرکت ها و تحولاتی از سنخ نام گذاری هفته وحدت هستند تا لباس تعیین و یا شروع برای تعیین یابی را بر تن بپوشند. این اندیشه ها طبیعتا باید در یک مرحله پیشینی دقیق بازشناسی شوند، از یکدیگر تفکیک شوند و نوع تحولات یا مناسبت ها یا اندیشه هایی که می تواند به آنها تعیین و تشخص ببخشد انجام بگیرد. در غیر اینصورت آن اندیشه ها به صورت خام و دست نخورده و پنهان و یا آشکار اما بدون تاثیر و استفاده فقط در فضای کلی انقلاب اسلامی حضور دارند.

ما برای تعیین بخشی به اندیشه های انقلاب اسلامی- آن بخش از اندیشه ها که هنوز تعین نیافته است- نباید صرفا به ایجاد یک تحول بسنده کنیم. مثلا برای تحقق همین وحدت شیعه و سنی اگر چه هفته وحدت تلاشی لازم در ایجاد توجه به این اندیشه و اجتماعی سازی آن بوده است ولی این مقدار یا ایجاد تحول به تنهایی کافی نیست. در مسیر وحدت باید تحولات اساسی تر از سنخ نام گذاری هفته وحدت و کامل تر و برجسته تر از آن و متناسب تر از آن با زمان و شرایط جدید فراهم آوریم. چون گاهی یک مناسبت قدرت ایجاد تشخص را ندارد و صرفا می تواند کلید یا شروعی باشد که اندیشه را از حالت مخفی بیرون بیاورد. وحدت اسلامی در جهان امروز به تنگناهایی گرفتار آمده است. جهان امروز اسلام ابعاد فرهنگی و سیاسی پیدا کرده و در هر دو طرف متعصبانی وجود داردند که با حرکت های اجتماعی یا تکفیر و تفسیرهایشان یا فحش ها و ناسزاهایشان اوضاع شیعه و سنی را تیره و تار و مکدر می کنند. طبیعی است که هفته وحدت بتواند نقش تنبه بخش داشته باشد یعنی یک عامل توجه و آگاهی دهنده باشد ولی فراتر از آن، مناسبت های کلان دیگری- که ابعاد بین المللی تر دارند- و ابتکاراتی که رفتارهای نادرست در جوامع اسلامی را بتواند اصلاح کند نیاز داریم واگر نه اکتفا کردن به هفته وحدت ( که البته خیلی مهم است) و برگزاری یک کنفرانس و همایش جواب لازم را نمی گیریم. اینها برای یک پروژه عظیمی که می خواهد در سراسر جهان اسلام رابطه ها را تنظیم کند ، مناسبات را به صورت اسلامی و انسانی میان شیعه و سنی برقرار و به ابعاد و لایه های جامعه نفوذ و وجوه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را به صورت منظومه وار در مسیری مشخص و سالم قرار دهد، کافی نیست. طبیعتا باید ابتکارات بیشتری داشته باشیم.

مدرس حوزه و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد