دفاع از دولت برای نقد اصلاح طلبان؟!

سرویس سیاسی«فردا»،محسن مهديان: همزمان با نزدیکی به انتخابات، اصلاح طلبان تلاش مي كنند اشتباهات فاحش اين دولت را گردن اصولگرايان بياندازد و اينطور وانمود كنند كه اصولگرايان نيز در كارنامه غيرقابل دفاع اين دولت سهيم هستند. اين ادعا كه شايد بطور رسمي در مناظره تلويزيوني شريعتمداري و اصغرزاده كليد خورد، تلاش دارد سرنوشت اصولگرايان را به اين دولت گره بزند و هدفش از طرح اين نعل وارونه، گريز از بي اعتباري ناشي از فتنه سال ۸۸ و عملكرد اصلاح طلبان است. اخيرا حسين شريعتمداري در سرمقاله روزنامه كيهان به اين ادعاي اصلاح طلبان پاسخ درخوری داده است. اما نكته مبهم و سوال برانگیز اين پاسخ، دفاع مجدد شريعتمداري از دولت دهم است. شريعتمداري در پاسخ خود به اصلاح طلبان تاكيد مي كند كه خدمات اين دولت نسبت به گذشته چنين و چنان بوده است و عصبانيت اصلاح طلبان از اصولگرائي به دليل ورود دولت به حياط خلوت رانتي جريان اصلاحات است. شريعتمداري پيش از اين نيز در يادداشتي ضمن مقايسه اين دولت با دولت هاي گذشته، همه انحرافات اعتقادي و تخلفات، رفتار ساختار شكنانه و قانون گريزانه اين دولت از جمله خانه نشيني ۱۱ روزه را مستحق تنها ۱۰ نمره منفي دانسته بود. واقعا سوال این است که جمع جبری تنها و تنها "تقابل با رهبری" و نه انحرافات اعتقادی و ساختار شکنی و قانون گریزی و اتهامات متعدد فساد و غیره، با فرض تلاش دولت برای آبادانی و توسعه، ۹۰ از ۱۰۰ است؟ به اين فهم، چنين نحوه استدلالي ضمن اينكه تاريخ را تحريف مي سازد و تراز ارزیابی رفتاری و عملکردی مسئولین را تغییر می دهد، عملا بازي در زمين اصلاح طلبان است و به تعبيري اثبات اين ادعا است كه اصولگرايان با اين دولت سر وسري دارند و هنوز پاي اين دولت ايستاده اند. كما اينكه بازتاب يادداشت جناب شريعتمداري نیز تائید همين سخن است. در رابطه با ادعاي اصلاح طلبان و پاسخ جناب شريعتمداري ذكر چند نكته ضروري است. ۱- نام اصولگرائي برخلاف جريان اصلاحات تنها يدك كشيدن يك عنوان سياسي نیست بلكه شاخص هاي اصلي اين جريان برگرفته از روح انقلاب و نگاه امام و رهبري است. به اين تعبير هرگونه رفتاري خارج از اين قاموس نامه خروج از اصولگرايی است و مردم نيز با هوشياري هر فرد يا جرياني را كه خلاف شاخص هاي حقيقي اصولگرائي عمل كند را كنار مي زنند. جريان اصولگرائي مدام در حال خالص سازي است. تجربه نیز موید این سخن است. بزرگانی بوده اند که امروز به سختی نامشان در میان اصولگرایان جا می شود. ۲- اصولگرايان در ايام انتخابات در ميان گزينه هاي موجود دفع افسد كردند و ضمن حمايت از گزينه مقبول مطالبات خود را نيز مطرح كردند و به همين دليل بود که هنوز جشن انتخاباتی دولتی ها تمام نشده بود که اصولگرایان نقد رفتاری و اخلاقی دولت را کلید زدند. نمونه اش هم اعتراض به انتخاب معاون اول و برخي جابجائي های مساله دار بود. طبيعي است كه دفع افسد به اين معنا نبود كه رئيس دولت دهم كانديداي واقعی جريان اصولگرا است. فتنه ۸۸ و فتنه گری دو کاندیدای جریان اصلاحات، نیز نشان داد که اصولگرایان تشخیص درستی دادند. ۳- رفتار دولت نهم و دهم از همان ابتدا مورد انتقاد اصولگرايان هوشيار و دلسوز قرار گرفت. رفتار ليبرالي دولت در حوزه اقتصاد و انحرافات عميق فرهنگي، بدعت ها و اصرار برقانون شكني در حوزه سياسي و ساختار شكني در مسائل اداري و بي نظمي و ولنگاري در حوزه مالي و خود رأیی در رفتار مديريتي و غيره از جمله انتقادات اصولگرايان بود. ۴- برخلاف برخي افراد كه همه اشكالات دولت را گردن جريان انحرافي مي انداختند و تلاش مي كردند رئيس دولت را از اين تخلفات و كم كاري ها و تقصيرها تبرئه سازند، اصولگرايان صادق و شجاع و باتجربه به دور از مصلحت سنجی های قبیله ای و قومی، ضمن انتقاد از حضور افراد منحرف در دولت، از همان ابتدا انگشت اتهام خود را سمت شخص رئيس جمهور نشانه گرفتند. بزرگنمائی جریان انحراف توهمی بود که امروز با سکوت مشائی و میدان داری شخص رئیس جمهور بر همه اثبات شده است. ۵- اصولگرايان بر خلاف "اصلاح طلبان راه راه" كه دکان رنگرزی راه انداخته بودند و تمام تلاش خود را براي ماله كشيدن بر ضعف ها و اشكالات رفقای صاحب منصبشان مصروف ساخته بودند، با حريت و ‌آزادگي مثال زدنی نسبت به آنچه در دولت مي گذشت هشدار دادند و اطلاع رساني كردند و اين يكي از بزرگترين تفاوت هاي جريان اصولگرائي و اصلاحات است كه مردم نيز در انتخابات هاي گذشته با رای خود نشان دادند كه به اين مهم توجه دارند. ۶- پايگاه اجتماعي احمدي نژاد و آراي او متعلق به جريان معتقد به آرمان هاي انقلاب و رهبری بود. طبيعي است كه فاصله گرفتن از اين آرمانها به خودي خود وي را از اين پايگاه مردمي خارج مي سازد كه همين نيز اتفاق افتاد. امروز هيچ جريان اصولگرائي وجود ندارد كه ذيل نام رئيس دولت دهم به عنوان يك اصولگرا امضا بزند. ۷- گناه اين دولت نمي تواند به پاي جريان اصولگرائي نوشته شود و علت نيز كاملا روشن است. آن زمان كه اصلاح طلبان بعد از چندين شكست انتخاباتي ناچار گوشه گیر و پرده نشین شدند و آن زمان كه اصلاح طلبان همه فعاليت سياسي خود را صرف به خیابان كشيدن مردم کردند و بعد هم به سبب فرار برخي از ياران گرمابه و گلستان خود به دامن ضدانقلاب و زنداني شدن برخي ديگر از رفقاي قهوه خانه ای خود مجبور به عزلت نشینی شدند و زبان درکشیدند، اصولگرايان در مجلس و جاهاي ديگر تند ترين و صريحترين مواجهه اصلاحي را با دولت داشتند. ۸- جنس انتقادي كه به اين دولت مي شود بي شباهت به نقدي كه اصولگرايان به اصلاح طلبان داشتند و دارند، نيست اما همه نقدشان نيز از اين زوايه نيست. برخي رفتارهاي اين دولت دنباله روي از همان سياست هاي اصلاح طلبان است كه نمونه آن ولنگاري های فرهنگي و ویژه خواری های رانتی و ساختارشکنی های سياسي و بهم ریختگی های مالی و عوام گرائی های تبلیغاتی و غیره است. اما گناه بزرگتر اين دولت اين است كه همان رفتارهاي دولت اصلاحات و سازندگي و به مراتب بدتر از آن را تحت لواي انقلاب و اصولگرائي كرده است و از اين جهت حتما چندين برابر خطاکارتر است. دولت نهم و دهم نيز نشان داد كه در عمل تفاوت چنداني با دولت هاي سازندگي و اصلاحات ندارد. خدمات و آباداني در اين دولت بدون ترديد قابل مقايسه با دولتهاي گذشته نيست. اما خطاهائي نيز در اين دولت صورت گرفت كه آن نيز قابل مقايسه با گذشته نيست. در اين باره حرف بسيار است كه بماند به وقتش. آدرسي که جناب شريعتمداري مي دهد از همين حيث اشتباه است. حسين شريعتمداري براي پاسخ دادن به اصلاح طلبان گویا ناگزیر شده است تا از اين دولت حمايت كند. به اين فهم اين تحليل هم تحريف تاريخ است و هم غير واقع و هم غير ضروري و هم اينكه اين چيزي نيست جز بازي كردن در پازلی كه اصلاح طلبان چیده اند. براي نقد اصلاح طلبان نيازي نيست به شكل غيرواقعي اين دولت را باد كنيم و مجور باشيم براي همه تخلفات آشكار و بدعت هاي جبران ناپذيرش تنها ۱۰ نمره كم كنيم. شكننده بودن اصلاحات با بزرگنمایي كاريكاتورگونه دولت تصوير نمي شود؛ چه آنکه انحرافات اعتقادي و رفتاري جريان اصلاحات بر كمتر فرد منصفی پوشيده است. اصولگرائي هيچ نسبتي با دولت نهم و دهم نداشته و ندارد و يكي از مهمترين رقباي خود در انتخابات آتي را نيز همين جريان خطرناك مي داند كه در لباس اصولگرائي رفتاري ساختارشکن تر از اصلاحات دارد.