با «ارتجاع» نمی توان جلوی «ابتذال» را گرفت
این دوستان با همان منطق اخباری گرایانه و اشعری مسلکانه ای که جریان انحراف کنونی را به قدرت رساتده و نقدهای منتقدان اصولگرا از سالهای 84 به بعد را با شدیدترین توهین ها و تخریب ها پاسخ می دادند، می خواهند «اشتباه» خود را جبران کنند،غافل از اینکه در حال ارتکاب اشتباهی فاجعه بار تر از اشتباه اول هستند و با ملکوک کردن چهره حامیان گفتمان انقلاب راه را برای همان هایی باز می کنند که فیلم های مسئله دار فعلی دستپخت آنها است.
سرویس فرهنگی «فردا»: حواشی پدید آمده در خصوص فیلم های اخیر را باید نتیجه ضعف مدیریت و فقدان کفایت لازم در مدیران فرهنگی متصدی این امر دانست. امری که به راحتی می شد در یک پروسه مدیریتی حل و فصل شود، نقل محافل فرهنگی و خانوادگی شده و به کف خیابان ها کشیده شده است .مدیران فرهنگی هم از پس پنجره های تار گرفته اتاقشان با لبخند به نظاره این هیاهو نشسته اند تا عیار مدیریت و ایضا هوش سیاسی شان عیان شود.
بدیهی است که حق اعتراض مدنی به این فیلم ها محفوظ است و حق دفاع از این فیلم ها در چارچوب همان حقوق مدنی محفوظ تر. بنابراین عربده کشی مخالفان و یقه درانی موافقان فقط تلاش برای تهیه کلاهی سیاسی است از نمدی که بی کفایتی مدیران ارشاد آن را فراهم کرده است و یقینا جلوی بحث های سازنده درباره این سنخ رویکردها را در سینما می گیرد.
شاهد مثال جلسه ای است که در فرهنگسرای رسانه برگزار شده است. در سوی موافقان این فیلم،مسعود فراستی نشسته است که از سرشناس ترین منتقدان سینمای ایران است و مورد غضب طیف روشنفکران همین سینما. وی به هر دلیلی اکنون اعتقاد دارد فیلم جیرانی فیلم خوبی است. این نظر با نظرگاهی که ما در مورد این فیلم داریم متفاوت است. اما این تفاوت نظر باعث نمی شود که قرابت نزدیک ترین متنقد به اردوگاه تفکر بومی و ملی در سینما با خود را که همواره نقدهای بنیادین اش را بر سینمای فرتوت و شبه روشنفکری ستوده ایم،از یاد ببریم. فراستی به هر دلیلی موافق این فیلم است و باید عالمانه نظرش را نقد کرد.
در سوی دیگر یعنی مخالفان در این جلسه ،حضراتی به عنوان نماینده گفتمان انقلاب اسلامی حضور داشتند که رفتارشان تطابقی با نظم فکری انقلاب اسلامی نداشت. توهین و تحقیر مخالفان و از موضع بالا سخن گفتن آن هم با یک منطق متصلب و خشک که فقط لعابی از شرعیات و مقدسات دارد یقینا بهترین هدیه به شبه روشنفکرانی است که می خواهند منتقدان این روزهای سینمای ایران را مشتی عقب افتاده متحجر نشان دهند. بی شک وقتی که کسی قرار است درباره ابتذال در سینمای ایران سخن بگوید و به نقد آن بنشیند هم باید بن مایه های معرفتی این ابتذال را بشناسد و هم درباره سینما چیزهایی بداند و ایضا درباره فضای اجتماعی و هویت ملی ایران هم چیزهایی بداند. دوستان ما گویا گمان کرده اند در میتینگی سیاسی حضور دارند که این گونه کلیات به هم بافته و با فریاد و پرخاش می خواهند مخالف را از میدان به در کنند.
انگ بی دینی و آدم نبودن به کسی که از مهمترین منتقدان سینمای غیر ملی در این کشور است نشان می دهد که این دوستان با همان منطق اخباری گرایانه و اشعری مسلکانه ای که جریان انحراف کنونی را به قدرت رساتده و نقدهای منتقدان اصولگرا از سالهای 84 به بعد را با شدیدترین توهین ها و تخریب ها پاسخ می دادند، می خواهند «اشتباه» خود را جبران کنند،غافل از اینکه در حال ارتکاب اشتباهی فاجعه بار تر از اشتباه اول هستند و با ملکوک کردن چهره حامیان گفتمان انقلاب راه را برای همان هایی باز می کنند که فیلم های مسئله دار فعلی دستپخت آنها است.
باید به این برادران عزیز یادآور شد که امروز شما حاصل کردار سیاسی خود را به نظاره نشسته اید . یکی از نتایج دفاع متصلب و جزمی از دولت مورد علاقه تان، ساخت فیلم هایی است که مهاجرانی هم جرات مجوز دادن به آنها را نداشت . بنابراین مشخص است که «ارتجاع» دوای درد «ابتذال» نیست. درمان ابتذال فکر بصیر و عمل حکیمانه می خواهد....
دیدگاه تان را بنویسید