خاطراتی از جلسات درس خارج رهبر انقلاب

کد خبر: 234136

ایشان علاوه‌بر دروس حوزوی مثل فقه و رجال كه شناخته‌‌شده است، در دیگر علوم هم اطلاعات بسیار گسترده‌ای دارند. مثلاً در ادبیات و شعر، تاریخ اسلام، تاریخ غرب و تاریخ جهان و نه‌فقط به صورت «تاریخ نقلی»، بلكه به صورت «تاریخ تحلیلی» كار كرده‌اند.

از سال ۱۳۶۹ شمسی، درس خارج آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای آغاز شده و تا كنون ادامه دارد. جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و... از مباحثی است كه تاكنون در درس خارج ایشان تدریس شده است. دكتر محسن اسماعیلی، رئیس دانشكده معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق علیه‌السلام در نخستین دوره درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور داشته است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب (khamenei.ir)، متن زیر، خاطرات و نكته‌هایی است كه این عضو حقوقدان شورای نگهبان از چند و چون این درس‌ها بیان كرده است: از ابتدای شروع درس خارج فقه آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۹ ـ كه با سالگرد شهادت امام صادق علیه‌السلام مصادف بود ـ توفیق حضور در این جلسات را داشته‌ام. آن روزها با توجه به این‌كه مدت كوتاهی از رحلت امام خمینی رحمه‌الله گذشته بود، ایشان علی‌رغم همه‌ی مشغله‌ها، بدون وقفه این درس را شروع كردند. معمولاً فقها درس خارج فقه خودشان را از «كتاب‌الجهاد» شروع نمی‌كنند، اما ایشان این درس را از «كتاب‌الجهاد» شروع كردند. این موضوع كاملاً مرتبط با مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی است و بسیاری از مسائل مستحدثه را نیز شامل می‌شود. ابتدا دو نكته را در جهت شناخت و معرفی هرچه بهتر چهره‌ی علمی و فقهی رهبر انقلاب اشاره كنم: ۱. معمولاً شخصیت علمی‌‌ كسانی كه مسئولیت‌های سیاسی و اجرایی را می‌پذیرند، تحت تأثیر شخصیت اجتماعی و سیاسی ‌‌ایشان قرار می‌گیرد و سنگینی سایه‌ی سیاست و امور اداری بر تمام جوانب زندگی آنان احساس می‌شود. حتی امام خمینی رحمه‌الله كه سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چند دهه استاد برجسته و شناخته‌شده‌ی حوزه‌ها بودند و در سطوح خارج، مجتهدان و مراجع بسیاری را تربیت كردند، شخصیت علمی و عرفانی‌شان پس از انقلاب تحت تأثیر مقام سیاسی و اجتماعی‌شان قرار ‌گرفت. رهبر معظم انقلاب هم همین‌طور هستند. یعنی از بُعد علمی و كارهای حوزوی ایشان كمتر سخنی به میان آمده است. ۲. دانش رهبر انقلاب منحصر در علوم رسمی حوزه و به‌طور خاص فقه و اصول نبوده و نیست. ایشان علاوه‌بر دروس حوزوی مثل فقه و رجال كه شناخته‌‌شده است، در دیگر علوم هم اطلاعات بسیار گسترده‌ای دارند. مثلاً در ادبیات و شعر، تاریخ اسلام، تاریخ غرب و تاریخ جهان و نه‌فقط به صورت «تاریخ نقلی»، بلكه به صورت «تاریخ تحلیلی» كار كرده‌اند. انتخاب موضوعات ایشان در درس‌های خارج، نشان‌دهنده‌ی دغدغه‌ی عمیقی است كه ایشان نبست به شرعی و فقهی بودن كامل اداره‌ی امور كشور دارند. مثلاً بحث جهاد از آن بحث‌هایی نیست كه خیلی تفصیل یافته باشد. متأسفانه فقهای شیعه هیچ‌گاه متصدی امور سیاسی ـ اجتماعی نبودند ولذا طبیعتاً به مواردی مثل جهاد كه جنبه‌های سیاسی-اجتماعی دارد، كمتر توجه شده‌ است. رهبر انقلاب توجه ویژه‌ای به این موضوع داشتند. مثلاً یكی از مباحث مربوط به ولایت فقیه كه در كتاب‌الجهاد هم آن را بحث می‌كنند، این است كه آیا «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت هم ممكن است؟ یعنی آیا جهاد ابتدایی مشروط به حضور امام معصوم علیه‌السلام است یا نه؟ این‌كه هر فقیه عادلی می‌تواند این كار را انجام دهد، مخالفینی دارد. حتی امام رحمه‌الله كه به ولایت مطلقه قائل بودند و در «كتاب‌البیع» و «تحریر‌الوسیله» تصریح كرده‌اند كه ولیّ‌فقیه از تمام اختیارات حكومتی امام معصوم علیه‌السلام برخوردار است (مگر مواردی كه استثناء شده باشد و دلیلی بر استثناء آن وجود داشته باشد) در كتاب تحریر‌الوسیله می‌فرمایند كه یكی از موارد استثناء، جهاد ابتدایی است و در این‌ تأمل وجود دارد كه فقیه در زمان غیبت بتواند «جهاد ابتدایی» بكند. از طرفی فقیه برجسته‌ای مثل مرحوم صاحب‌جواهر با جواز «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت مخالف بوده و یكی از استدلال‌های مهم‌ ایشان عدم امكان وقوع این مسئله است. یعنی اصلاً چنین چیزی واقع نخواهد شد كه فقیهی در زمان غیبت لشگر یا سلاح و تجهیزاتی داشته باشد و امكان جنگ و فرماندهی برای او پدید بیاید! اما به یاد دارم كه رهبر انقلاب در همین درس خارج، این احتمال را رد كردند و با دلایلی اثبات كردند كه جهاد ابتدایی در زمان غیبت و توسط فقیه عادل و باكفایت ممكن است و این را نظر أقوی ‌دانستند. * درس‌هایی مبتنی بر تحقیقات قبلی یكی از خصوصیات درس آیت‌الله خامنه‌ای این است كه از قبل، رئوس اصلی درس‌ها را می‌نویسند و من یادم هست كه «كتاب‌الجهاد» را كه درس می‌دادند، نوشته‌های خودشان همراهشان بود. به‌طور خاص یادم هست كه در مباحث جهاد به مناسبتی ایشان بحث از صابئین كردند كه آیا صابئین جزء اهل كتاب هستند یا نیستند؟ این از مباحث مشكله فقهی است. ایشان به‌طور بسیار مفصلی این بحث را مطرح كردند و این نشان از تسلط بر مبانی فقهی و تاریخی و مطالعات عمیق گذشته ایشان دارد. نكته دیگر آن‌كه درس‌های ایشان از یك پیوستگی معنی‌دار منطقی برخوردار است و ترتیب بحث‌های ایشان ابتكاری بوده است. ایشان به كیفیت جهاد كه رسیدند (فقها مبحثی دارند راجع به بحث كیفیت جهاد ‌و این‌كه چه كارهایی در جهاد جایز است و چه كارهایی حرام) به بحث «إلقاء سمّ» در بلاد مشركین پرداختند كه بحث معروفی هم هست. در همان سال ۱۳۶۹ ایشان نظر خودشان را در بحث سلاح‌های هسته‌ای اعلام كردند و القاء سم در بلاد مسلمین و استفاده از سلاح‌های مخرب و كشنده‌ی شیمیایی و هسته‌ای را به دلایل فقهی دارای اشكال دانستند و همان موقع ادلّه فقها را كاملاً بررسی كردند و به عنوان یك نظر فقهی جدی و نه یك شعار سیاسی و اجتماعی آن را ارائه دادند. ما الان بعد از بیست سال ملاحظه می‌كنیم كه ایشان دوباره بر همان مواضع تأكید دارند و هر وقت بحثی در این باره پیش آمده، ایشان تأكید فرموده‌اند كه از دیدگاه فقهی و شرعی با مسأله‌ی سلاح‌های هسته‌ای مشكل داریم. این از جهت ثبات در تصمیم‌گیری‌های ایشان هم مهم است. * تفریع فروع و ارتباط‌های بدیع نكته‌ی دیگری كه در این زمینه وجود دارد، حاكمیت «فقه حكومتی» بر درس‌های ایشان بود. در واقع به دلیل همان انزوای تاریخی‌ای كه بر فقهای شیعه تحمیل شده بود، در بیشتر موارد یك روحیه‌ی‌ فردگرایی بر فقه ما حاكم بود. فقه ما فقه فردگرا بود، ولی ایشان به دلیل روحیاتی كه داشتند، با یك نگاه حكومتی و به صورت سیستماتیك فقه را می‌دیدند و از این جهت می‌توانستند بین فروع مختلف فقهی ارتباط‌های جالب و بدیعی را برقرار كنند. این خصیصه یك آموزش و نظریه خوبی برای مطالعه فقهی است كه چگونه می‌شود تفسیر فقه با فقه كرد و با برقراری ارتباط میان فروع مختلف فقهی به نظریات جدید فقه حكومتی دست یافت؟ * پایبندی به فقه جواهری پایبندی ایشان به فقه جواهری بسیار جدی است. ایشان در مباحثی كه ارائه می‌كنند و اظهار نظرها كاملاً مقیدند كه به همان روش قدما بحث كنند. در واقع ایشان به فقه سنتی پایبند هستند و به سنّت اجتهاد تقید دارند. بعضی‌ها نظریات جدیدی را مطرح می‌كنند، اما نظرات آن‌ها از روحیه‌ی فقهی لازم برخوردار نیست. ایشان كاملاً به رعایت اصول و مبانی سنت اجتهاد پایبندی از خودشان نشان داده و تلاش می‌كنند كه تمام نظریاتی كه دارند، تنها در چهارچوب فقه جواهری ارائه شود. البته ایشان بارها هم طلاب جوان را سفارش و نصیحت‌ كرده‌اند به این‌كه در ارائه نظریات جدید شجاعت بیشتری از خودشان به خرج دهند. می‌گفتند شما طلبه‌های جوان حتماً در چهارچوب ضوابط و اصول شناخته‌شده‌ی فقط جواهری كار كنید، اما اگر در این چهارچوب فكر و تحقیق كردید، از ارائه‌ی نظر جدید إبایی نداشته باشید. حتی به خاطر دارم آن موقعی كه قرار بود مجله‌ای به صورت فارسی منتشر شود و تحقیقات فقهی طلاب جوان را به زبان فارسی و به زبان جدید ارائه كند، بسیاری از دوستانی كه در این زمینه مسئولیت داشتند و به دنبال راه‌انداختن این جریان بودند، نوعی نگرانی داشتند از این‌كه چه واكنش‌هایی را در حوزه خواهند دید. رهبر معظم انقلاب اما سفارش می‌كردند كه نگرانی نداشته باشید و از ایجاد چنین كرسی‌های آزاداندیشانه‌ای حمایت كردند تا شكل گرفت. ایشان می‌فرمودند كه حالا شما خیال نكنید كه هر نظری كه می‌دهید، باید منجر به صدور فتوا شود. شما یك مطلبی را می‌گویید و نفرات بعدی می‌آیند و آن را نقد و تحلیل و تكمیل می‌كنند تا إن‌شاءالله در آینده بتواند مبنای صدور فتوا قرار بگیرد. این ترویج آزاداندیشی و نوگویی در عین تقید به ضوابط و اصول سنت شناخته‌شده‌ی اجتهاد از خصوصیات درس ایشان بود و جرأت اظهار نظر جدید را به شاگردانشان القا می‌كردند. ایشان در روش فقاهت خودشان كاملاً پایبند به گذشتگان هستند و از سنت اجتهاد جواهری تخطی نمی‌كنند، اما این به معنی عدم توجه به لزوم برخی تغییرات در شیوه‌ی تدریس و شیوه‌ی تحصیل در حوزه نیست. ایشان، هم نسبت به ویرایش و پیرایش كتب درسی نظر داشتند و هم در روش تحصیل و تدریس بارها اعلام كردند. * مبانی اجتهادی در علم رجال از ویژگی‌های دیگر درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب كه كمتر به آن توجه می‌شود، «مبانی رجالی» ایشان است. انصافاً اجتهاد در رجال كمتر صورت می‌گیرد، ولی من این را در دروس ایشان دیده‌ام. یعنی كاملاً محرز است كه ایشان در علم رجال متبحر بوده و دارای مبانی خاص هستند. به عنوان نمونه در بحث پذیرش یا عدم پذیرش اصحاب اجماع، قاعده‌ی مشهور (أجمعة الإصابة على تصحیح ما یصحّ عنهم) یكی از مباحث دنباله‌دار علم رجال است، به این معنی كه آیا حرف فلان‌شخص (لا یرسل و لا یسند الا عن صفته) را می‌پذیریم یا نه؟ و آیا توصیف او و روایت او كافی است یا نه؟ من مكرراً می‌دیدم كه ایشان بر اساس مبانی كارشده‌ی علمی، اظهار نظر ثابتی راجع به اصحاب اجماع و برخی از كتب مورد بحث مثل جعفریات، اشعثیات و ... داشتند و معلوم بود كه كار عمیق و جدی در این حوزه‌ها كرده‌اند و اظهار نظرهای روشنی در این زمینه داشتند. * تحول‌گرایی به عنوان یك الگو نكته‌ی مهمی كه روی آن تأكید دارم، توجه ایشان به «تحول در امور حوزه» است. اشاره كردم كه ایشان در روش فقاهت خودشان كاملاً پایبند به گذشتگان هستند و از سنت اجتهاد جواهری تخطی نمی‌كنند، اما این به معنی عدم توجه به لزوم برخی تغییرات در شیوه‌ی تدریس و شیوه‌ی تحصیل در حوزه نیست. ایشان، هم نسبت به ویرایش و پیرایش كتب درسی نظر داشتند و هم در روش تحصیل و تدریس بارها اعلام كردند. انصافاً این تحولاتی هم كه در مدیریت حوزه‌ی علمیه در این سال‌ها اتفاق افتاده است، عمدتاً ناشی از تأكیدات، رهنمودها و پیگیری‌های ایشان است و همین كه حوزه دارای یك سیستم مدیریت مشخص شد و مراحل درسی و مراتب علمی مشخص پیدا كرد، از بركات توجه خاص ایشان به این مسائل است. * واكنش در برابر سؤالات و اشكالات نوع تدریس ایشان نیز جالب توجه است. بالأخره ممكن است كه در میانه‌ی درس كسی سؤالی بپرسد كه چه‌بسا بی‌ربط و نابجا باشد. این موضوع همیشه در درس‌های حوزوی اتفاق می‌افتد. اتفاقاً یكی از جذاب‌ترین بخش‌های درس نیز همین‌جا است كه استاد چه واكنشی از خود نشان می‌دهد. اولاً ایشان با سعه‌ی صدر كامل با نظر مخالف برخورد می‌كردند و با آرامش ویژه‌ای به سؤال‌كننده توجه می‌كردند كه خود این موضوع جرأت سؤال‌كردن و انتقادكردن در درس را به انسان می‌داد. البته در این گفت‌وشنودهای طلبگی از مطایبه‌ها و شوخی‌هایی كه در میان علما مرسوم است، زیاد صورت می‌گرفت و این خودش درس را باطراوات، شنیدنی و جذاب می‌كرد. یادم هست كه یكی از دوستان در درس حاضر می‌شد اما معمولاً مطالعه‌نكرده سؤالاتی مطرح می‌كرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سؤالات پاسخ می‌دادند. چند بار كه سؤالات رد و بدل می‌شد، به عنوان مزاح می‌گفتند: «حالا شما اجازه بدهید من آنچه را كه مطالعه كردم بگویم و شما چیزی را كه مطالعه نكردید باشد برای جلسه بعد.» یا به خاطر دارم كه در موردی به یك نفر گفتند: «حالا شما به حرف‌هایی كه من زدم فكر كنید، شاید خدا به دلتان انداخت كه حرف حق را بپذیرید.» یا مثلاً كسی اگر یك حرف خیلی عجیب و غریبی پای درس می‌گفت كه تا به حال فقها نگفته بودند و با موازین فقهی خیلی سازگار نبود، ایشان می‌گفتند: «اجماع همه‌ی فقها با فرمایشی كه آقای فلانی داشتند، شكسته شد» و این‌طور درس را شیرین و جذاب‌تر می‌كنند. * توجه به مسائل اخلاقی از دیگر نكات مهم دیگر، توجه ایشان به مسائل اخلاقی و معنوی است. معمولاً‌ درس ایشان با یك حدیث اخلاقی و یك موعظه یا نصیحت رفتاری شروع می‌شود. توجه ایشان به این مسأله بسیار مهم است. همیشه آغاز درس را به بیان تذكرات بسیار مهم اخلاقی و حوزوی اختصاص می‌دهند. فكر می‌كنم جمع‌آوری آن‌ها می‌تواند یك منشور طلبگی و حوزوی باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت