پنج شباهت جبهه كربلا و جبهه غزه
محرم امسال همراه شد با تجاوز وحشيترين حيوانات انسان نما، لشكريان شيطان حاضر اسرائيل، به غزه مظلوم، كه هنوز زخم هاي جنگ 22 روزه را بر پيكر خويش التيام نداده بود،
وبلاگ حکمت ما در آخرین پست خود نوشت: محرم امسال همراه شد با تجاوز وحشيترين حيوانات انسان نما، لشكريان شيطان حاضر اسرائيل، به غزه مظلوم، كه هنوز زخم هاي جنگ 22 روزه را بر پيكر خويش التيام نداده بود، و عجيب تر اينكه، دشمن وحشي تر شده از قبل ، در مقابل غزه خسته تر از قبل، زودتر از پا در آمد و اين بار كارش به بالاي 10 روز هم حتي نكشيد... مي توان به راحتي فهميد باز هم كربلاي حسين(ع) و نهضت خونين عاشورا، سندي ديگر را به ثبت رسانيد كه اقليت هر وقت با خدا باشد،بر هر اكثريتي غلبه مي كند، و غزه امروز با الگو گيري از كربلاي حسين(ع) ،شمر زمان را به ذلتي دچار كرد،كه تا مدتها بايد كارشناسان غربي اين شكست و علل آن را تحليل و تفسير كنند... شباهت هايي در جبهه غزه و اسراييل؛ و در جبهه حسين(ع) و يزيد هست كه با الگو گيري از سخنان آيت ا.. اعرافي؛ امام جمعه محترم ميبد، و رئيس جامعه المصطفي العالميه و تطبيق نظر شخصي با غزه، اشاره اي كوتاه مي كنم... پنج عامل تعيين كننده در سرنوشت جنگ، نسبت به واقعه كربلاي 61 هجري وجود داشت، كه دقت كردن در آن، بينش جديدي به رويمان باز مي كند... مورد اول: كه در لشكر يزيديان بود و در لشكر امام حسين(ع) وجود نداشت، پشتوانه نيرو بود، كه در تاريخ لشكر كفر به ده ها هزار نفر شناخته شده است و لشكر حسين(ع) را تعدادي اندك و زير صد نفر تشكيل مي دادند... مورد دوم: روحيه و پشتوانه فكري هر دو لشكر بود. به علت پيوستن نيروهاي بيشمار از مردمي كه تا ديروز دوست امام حسين(ع) بودند،و امروز در مقابلش بودند، روحيه لشكر يزيديان بسيار بالاتر از لشكري بود كه ريزش آن بي نهايت بوده است. مكه شهري است كه حسين(ع) را رها و فقط نصيحتش كرد كه اين سفر به كشتن تو مي انجامد،كوفه اي كه فقط حسين (ع) را به مسلخ كشيد و حتي به جبهه دشمنش نيز نيرو گسيل داشت، و حتي كساني كه تا قبل از واقعه همراه امام بودند نيز ، رهايش كردند... مورد سوم: تجهيزات جنگي بود كه در لشكر يزيديان از هر نوع سلاح آن روز كه شامل نيزه، گرز، شمشير و اسب و تيروكمان است؛ موجود بود و در حالي كه سربازان لشكر حسين(ع) حتي همه اسب نيز نداشتند، وشمشير تنها وسيله جنگي آنها بود... مورد چهارم: جنس و بافت جمعيت لشكريان بود، لشكر يزيديان، را همه سربازاني مهياي جنگ شده، تشكيل مي دادند، در حالي كه لشكر حسين(ع) پر بود از زن و كودك و مرداني كه سن و سالشان از 13 سال بود تا بالاي 90 سال و قصدشان جنگ نبود، حتي سيدالشهدا(ع) تا لحظه شهادت نيز چشمش به خيمه و ناله و گريه زنان و كودكانش بود... مورد پنجم: پشتوانه تداركاتي بود،كه لشكر يزيد، مسلط بر آب بود و تغذيه نيز مي شدند، در حالي كه لشكر حسين(ع) را از آب خوردن نيز منع كرده بودند و آنقدر در تنگنا بودند كه طفل شش ماهه نيز با قطره اي سيراب نشد و جوابش تير سه شعبه شد... با همه اين مواردي كه ذكر شد، بايد اضافه كرد كه لشكر يزيد تشكيل شده بود از شر مطلق، از انسان هايي ترسو، بي بصيرت، منافق، و همه تباهي هايي كه يكسره گرد هم آمده بودند، و خود اين موضوع باعث وحشي تر شدن و بي قيد و بند بودن اين لشكر نيز مي شد... و در مقابل لشكر امام حسين(ع) تشكيل شده بود از همه پاكي ها، از اخلاص، تقوي، شجاعت و ... كه آنها را به هر كاري در مقابل دشمن خويش وادار نمي كرد. اما با همه اين گزينه هايي كه گفته شد، طبيعتاً بايد لشكر بزرگ يزيد، لشكر امام(ع) را نيست و نابود كند و صدايش را براي هميشه و تا ابد ساكت كند، اما چرا نهضت عاشورا با اين شرايط، به پيروزي بزرگي دست يافت كه هنوز و پس از صدها سال، هر روزش زنده تر از ديروز شده است، و كفر جهاني را در هر جبهه اي كه در مقابل لشكر خدا قرار گرفته است، نابود كرده است و طعم تلخ شكست را به آن چشانده است....؟ غزه امروز نيز در مقابل لشكري ايستاد كه هر 5 گزينه گفته شده را در لشكر دشمن و مسلط بر خويش نظاره مي كرد. در مقابل دشمني كه پر شده است از همه سياهي ها و تباهي ها... تعداد جنگجوها اصلاً با هم قابل قياس نبودند روحيه جنگي اسرائيل نيز بسيار بالاتر از غزه بود، زيرا همه آنها كه در ظاهر بايد دوست غزه باشند، رهايش كردند و به جمعيت كفر پيوستند، و مخصوصاً اعراب كه ذلت خود را در مقابل اسرائيل باز نشان دادند از لحاظ تجهيزات نيز، نمي توان موشك هاي ساده مقامت را در مقابل بمب ها و هواپيماهاي جنگي و ناو ها و سلاح هاي عجيب و غريب اسرائيل يكي كرد بافت جمعيت در حال نبرد نيز بسيار مهم است، در حالي كه همه لشكر كفر را سربازاني ورزيده و تا بن دندان مسلح تشكيل مي دهند،در جبهه غزه پر است از زن و كودك و نوجوان وپير... از لحاظ آب و غذا نيز ، غزه مدت هاست كه در محاصره است و همه دنيا به آن شاهد هستند... اما در جبهه غزه كه الگوي كوچكي است از كربلاي حسين(ع) و نهضت عاشورا، يك عامل تعيين كننده هست كه عقل دشمن از درك آن عاجز و ناتوان است ، وآن ايمان به خداست، و اينكه با توكل به او و در راه او قدم برداشتن بي شك همه معادله هاي ظاهري را بر هم مي زند... بي شك غزه امروز را نمي توان به هيچ مصداقي شبيه كرد الا كربلا، و با ديدن موقعيت مكاني غزه در مقابل اسرائيل و تحليل گزينه هاي عنوان شده، هيچ عقلي نمي تواند معجزه عاشورا و كربلا را در عصر حاضر انكار كند...
دیدگاه تان را بنویسید