چگونه باید «دلار» را مدیریت کرد؟

کد خبر: 230390

بهتر است به جای ایجاد «جوّ روانی» و درمان «مُسکن‌وار» برای کاهش طولانی مدت نرخ ارز، سیاست‌های ارزی و پولی مورد بازبینی قرار گرفته تا یک درمان علمی و کارشناسی برای التهاب‌های ارزی در نظر گرفته شود. از این رو پیشنهاد می‌گردد مسئولان محترم پولی- بانکی کشور در حال حاضر به ثبات نسبی بازار، «غره» نشوند و از روزهای کنونی به عنوان روزهای ثبات فراگیر نام نبرند.

سرویس اقتصادی «فردا»: درباره سیاست های پولی و مالی دولت در این روزها انتقادات و پیشنهادات گوناگونی مطرح می شود. در این میان پایگاه مطالعاتی برهان با نگاهی متفاوت به این امر پرداخته است که نباید به افت کوتاه مدت قیمت ارز دلخوش ماند . متن کامل این تحلیل را در ادامه می خوانید.
****************************
قیمت دلار چند روزی است که تقریباً با نوسانی متعادل‌تر نسبت به روزهای گذشته روبه‌رو شده است. برخی می‌گویند ارزان شدن دلار آغاز شده است و قیمت این روزهای دلار نوید روزهای ارزان‌تر از ارقام فعلی را می‌دهد. دولتی‌ها هم از فرصت این روزها به خوبی استفاده کرده و پشت سر هم به مردم قول می‌دهند که دلار ارزان‌تر از این ارقامی که هم‌اکنون هست خواهد شد؛ اما آیا به واقع اقتصاد ایران در روزها، هفته‌ها و ماه‌های آینده شاهد دلار ارزان‌تر از ارقام فعلی خواهد بود؟ اگر این گونه هست این رقم چه عددی است؟ آیا اصلاً امکان ارزان شدن چشم‌گیر دلار برای اقتصاد ایران در ماه‌های آینده وجود دارد.
بنابراین در این یادداشت کوتاه سعی بر آن شده تا با ارائه‌ی دلایل اقتصادی و غیراقتصادی و برخی شواهد عینی در اقتصاد ایران ثابت شود که نرخ دلار در چند ماه آینده به احتمال فراوان به قیمت‌های قبلی باز نخواهد گشت، از این رو باید اقتصاد ایران دلار را در دامنه‌ی 2500-3000 تومان بپذیرد و مسئولان نیز برای رقم یاد شده برنامه‌ریزی کنند. این نکته بدان جهت یادآوری می‌شود که مسئولان اقتصادی کشور طی ماه‌های اخیر بارها اذعان کرده‌اند که دلار به زودی با سقوط مواجه می‌شود و یا اینکه قیمت واقعی دلار این نیست که هم‌اکنون در بازار وجود دارد و حتی به فعالان اقتصادی قول داده‌اند که در ماه‌های آینده اقتصاد ایران با قیمت دلار کمتر از این‌ها روبه‌رو خواهد بود.
بنا بر این اظهارنظرها و ادعاهای مسئولان، این سؤال در اذهان عمومی شکل می‌گیرد که مسئولان محترم اقتصادی با کدام ادله و شواهد پیش‌بینی می‌کنند که نرخ دلار سقوط چشم‌گیری خواهد داشت؟ آیا سیاست خاص اقتصادی را در پیش گرفته‌اند؟ آیا قرار است سیاست پولی- ارزی کشور تغییر خاصی کند؟ یا فقط مانند گذشته وعده‌هایی از سر ناچاری از سوی مقام‌های اقتصادی داده شده است؟ از این رو بهتر است رو راست باشیم و حقایق را بگوییم تا نه مردم به سمت سفته‌بازی و دلالی سکه و ارز برگردند و نه فعالان اقتصادی منتظر قیمت‌های جدید دلار و ... باشند.
1. آیا درآمدهای ارزی کشور کاهش پیدا نکرده است؟ مسئولان اقتصادی کشور لطفاً به این سؤال پاسخ دهند که آیا درآمدهای ارزی کشور در ماه‌های اخیر کاهش پیدا کرده است؟ یا نه؟ آیا با افزایش تهدیدها و تحریم‌های گسترده‌ی غرب احتمال افزایش درآمدهای نفتی و ارزی کشور وجود دارد؟ پس مقام‌های محترم اقتصادی با چه استدلالی می‌گویند نرخ دلار به زودی کاهش می‌یابد و باعث به وجود آمدن انتظارات خاصی در میان فعالان اقتصادی و مردم می‌شوند. مسئولان محترم اقتصادی خود به خوبی می‌دانند که در بازار ارز ایران صادرات نفتی به عنوان مهم‌ترین بخش صادرات ایران و مهم‌ترین منبع کسب درآمدهای ارزی است؛ از این رو در مجموع نحوه‌ی مدیریت درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت توسط دولت و بانک مرکزی نقش ویژه‌ای در بازار ارز و تعیین نرخ ارز دارد.
بنابراین باید توجه داشت که قدرت مانور سیاست‌های دولت و بانک مرکزی در عرضه‌ی ارز تا حد بالایی به وضعیت درآمدهای نفتی و ذخایر ارزی وابسته است. در واقع زمانی که درآمدهای نفتی در سطح بالایی قرار دارد و ذخایر ارزی انباشت شده است، دولت از نقش مسلط در بازار ارز برخوردار است و می‌تواند با تغییر عرضه‌ی ارز، نرخ آن را به دلخواه خود تغییر دهد اما زمانی که درآمدهای نفتی کاهش یابد و ذخایر ارزی نیز در وضعیت مناسبی نباشند، قدرت مانور دولت برای عرضه‌ی ارز و کنترل نرخ ارز کاهش می‌یابد و نرخ واقعی ارز در چنین دوره‌هایی افزایش خواهد یافت. بررسی نرخ واقعی ارز در سال‌های اخیر نیز این امر را تأیید می‌کند.(1)
در دوره‌هایی که درآمد نفتی در سطح بالایی نبوده و ذخایر ارزی نیز از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده‌اند، قدرت مانور دولت و بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز بسیار پایین بوده و نرخ ارز از افزایش قابل توجهی برخوردار شده است. بنابراین با این اوصاف چگونه می‌توان ادعا کرد که قیمت دلار طی ماه‌های آینده روند کاهشی به خود بگیرد. نکته‌ی قابل توجه اینکه شخص آقای رئیس‌جمهور در نشست خبری که در اوایل مهر ماه با خبرنگاران رسانه‌های گروهی داشتند به تشدید تحریم‌ها توسط غرب اشاره کرده و حتی در پاسخ به سؤال خبرنگاری درباره‌ی بازار ارز تأکید کردند «برخی خود می‌دانند که ما چگونه نفت می‌فروشیم و پول را به داخل کشور انتقال می‌دهیم...»
بدون شک مردم نیز به خاطر دارند که در همان جلسه آقای احمدی‌نژاد به عنوان نخستین مقام رسمی جمهوری اسلامی تشدید تحریم‌ها و گسترده شدن حلقه‌ی محاصره‌ی اقتصادی غرب ضد جمهوری اسلامی را تأیید کرد (اذعان به مشکلات فروش نفت ایران و نقل و انتقال ارز به داخل کشور). بنابراین چگونه دوستان اقتصادی دولت نوید ارزان شدن دلار را به مردم و فعالان اقتصادی می‌دهند؟! در کنار اظهارنظرهای رئیس جمهوری محترم، سخنگوی اقتصادی دولت نیز چند روز قبل از اظهارنظرهای دکتر احمدی‌نژاد تلویحاً کاهش درآمدهای ارزی دولت را تأیید کرد و گفت: «درآمدهای نفتی کشور با توجه به فشارهای گسترده‌ی غرب کاهش داشته است.»
در این میان «محمدرضا باهنر» عضو هیئت رئیسه‌ی مجلس شورای اسلامی نیز در اظهارنظرهایی که رسانه‌ای هم شد خبر از کاهش فروش 1.5 میلیون بشکه‌ای نفت ایران داد و گفت: «فروش نفت ایران به 700 هزار بشکه در روز تقلیل پیدا کرده است.» در هر حال اظهارنظرهای مقام‌های دولتی مؤید این موضوع است که کاهش فروش و درآمدهای نفتی موضوعی جدّی است که می‌تواند در آینده مخاطرات فراوانی را بر اقتصاد ایران تحمیل کند. حال چگونه می‌توان در اقتصاد ایران که مهم‌ترین منبع کسب درآمدهای ارزی، صادرات نفت است با کاهش درآمدهای نفتی، ارز کافی وارد بازار کرد و نرخ دلار را کاهش داد؟!
2. میزان اطمینان مردم به بازارهای دیگر؟ آیا هم‌اکنون مردم و فعالان اقتصادی به اقتصاد ایران و رفتارهای دولتمردان اعتماد دارند؟ آیا به نظر نمی‌رسد بازدهی و سودآوری سایر بازارها در برابر بازار ارز و سکه جذاب‌تر است؟
هم‌اکنون اتفاق جالبی در اقتصاد ایران افتاده و آن اینکه پول‌هایی که تا دیروز به سمت بازارهای دیگر می‌رفت حال به سمت بازار ارز و سکه روانه شده است. بدون شک بیش از 50 درصد حجم تقاضاها هم‌اکنون برای بازار ارز کاذب و غیرواقعی است، اما باید به این نکته توجه داشت که تقاضاکننده فقط به سود فکر می‌کند و بس!
پس نباید تنها از مردم توقع داشت تا به راحتی از بازارهای پرسودی مانند ارز و سکه خارج شوند. در حال حاضر افزون بر کسانی که تقاضای واقعی برای ارز دارند آن‌هایی که قصد سفته‌بازی دارند نیز وارد بازار شده‌اند و قصد خروج از این بازار را هم ندارند؛ البته دلیلی هم برای خروج خود نمی‌بینند، چرا که بازار خرید و فروش دلار هم‌اکنون به عنوان پرسودترین و پر بازده‌ترین بازار در 6ماه نخست سال 91 شناخته شده است. آمار دیگر که البته نا اطمینانی مردم را به بازارهایی به غیر از ارز و سکه گواهی می‌دهد، نگهداری 20 میلیارد دلار ارز در خانه‌های مردم و ذخیره‌سازی سالانه‌ی 120 تن طلا در خانه‌های ایرانی‌هاست. این 2 رقم نشان می‌دهد جذابیت و سودآوری بالای این 2 کالا (طلا-ارز) هم‌اکنون در صدر قرار گرفته و تا محرک‌های جدیدی توسط دولت به فضای اقتصادی ارائه نشود این 2 بازار همچنان یکه‌تازی خواهند کرد.
3. آیا وضعیت سیاسی کشور در تعیین نرخ دلار دخالت دارد؟ بدون شک نظام ارزی و نرخ ارز زمانی می‌تواند برای یک اقتصاد مفید واقع شود که بین شرایط اقتصادی و سیاسی کشور تناسب و تعادلی به وجود آید، وگرنه قیمت ارز هزینه‌های دست‌یابی به اهداف اقتصادی را برای کشور افزایش می‌دهد. بنابراین شرایط سیاسی کشور یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده در انتخاب نظام ارزی بهینه و نرخ ارز برای هر اقتصادی به شمار می‌آید. ثبات سیاسی، تفکر سیاسی حاکم، تعامل بخش خصوصی و دولتی، ساختار تصمیم‌گیری، روابط خارجی و غیره از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌های سیاسی یاد شده در انتخاب نظام ارزی بهینه و نرخ ارز بسیار مهم و اساسی است.
وضعیت سیاسی کشور نیز در حال حاضر نشان می‌دهد، هم‌اکنون اجماعی در کانون‌های سیاسی کشور وجود ندارد. اغلب گروه‌های سیاسی هم‌اکنون با یک‌دیگر دارای اختلاف‌های بنیادین بسیار اساسی هستند. درگیری‌های سیاسی در کشور نیز گسترده شده و تنازع‌ها بین گروه‌های حاکم به شدت افزایش پیدا کرده است. افزون بر هشدارهای مقام معظم رهبری درباره‌ی خطرهای تشنج‌آفرینی و نیاز فضای جامعه به آرامش تقریباً شرایط سیاسی کشور به نوعی غیرعادی گزارش می‌شود. انتخابات ریاست جمهوری 92 نیز نزدیک است و بیم آن می‌رود تا برخی از نزاع‌های سیاسی میان کاندیداهای احتمالی آغاز شوند و شرایط سیاسی کشور را نا اطمینان جلوه دهند. در هر حال سخن گفتن از کاهش نرخ ارز در حال حاضر نه به صلاح اقتصاد ایران است و نه امکان‌پذیر خواهد بود.
پس بهتر است به جای ایجاد «جوّ روانی» و درمان «مُسکن‌وار» برای کاهش طولانی مدت نرخ ارز، سیاست‌های ارزی و پولی مورد بازبینی قرار گرفته تا یک درمان علمی و کارشناسی برای التهاب‌های ارزی در نظر گرفته شود. از این رو پیشنهاد می‌گردد مسئولان محترم پولی- بانکی کشور در حال حاضر به ثبات نسبی بازار، «غره» نشوند و از روزهای کنونی به عنوان روزهای ثبات فراگیر نام نبرند، این نوشته بر آن نیست تا خدای ناکرده شرایط را بحرانی و نابسامان جلوه دهد، بلکه تلاش بر آن است تا به سیاست‌گذاران و مقام‌های محترم اقتصادی یادآوری کند که هر چه زودتر از این آرامش نسبی بازار به نحو احسن استفاده کرده و ابزارهای خود را برای ثبات فراگیر و طولانی مدت مدنظر قرار دهند.
پی‌نوشت:
1. کتاب اقتصاد ایران در تنگنای توسعه
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت