محمد فائضی: ويژگی بارزی که در اهداف انقلاب اسلامی وجود دارد، پویایی همیشگی آنهاست. بدین معنا که آرمانهای مفروض در تفکر اسلامی، هیچگاه کهنه و فرسوده نمیشوند و خستهکننده نخواهند بود؛ چرا که بدنه اهداف اصلی نظام اسلامی در بستر پیشرفت جاری است. پیشرفت به خودی خود، نو شدن و ترقی را به ارمغان میآورد بنابراین چنین حرکت به سمت جلو و پیشروندهای در قالب ارزشهای آن، انتها ندارد و انسان را به پایان راه نمیرساند. دلیل آن نیز، مادی نبودن غایت این پیشرفت است، بلکه آن پیشرفتی که تقرب الهی را ممکن شود و آمال و آرمان آن به عبودیت ختم گردد، مطلوب خواهد بود؛ از این روست که ادعا میکنیم آرمانها و اهداف ما هیچگاه به بنبست اتمام نمیرسد و مرزهای توقف را شاهد نخواهیم بود: «فوق كل ذى علم عليم.» از سوی دیگر، مفهوم پیشرفت، یک گستره جامع از مفاهیم کلیدی و ارزشی است که هریک از آنها مجموعه پازل تحقق پیشرفت را تکمیل میکند. پیشرفت در عدالت، پیشرفت در معیشت عمومی، پیشرفت در دیپلماسی، پیشرفت در اخلاق اجتماعی و غیره، همه در این مجموعه جای میگیرند و لذا اجرایی شدن هر یک از این مقولهها، تحقق آرمان اصلی را به دنبال دارد. اما
چنین مفهوم کلیدی که بسترساز آینده انقلاب اسلامی است، چگونه میتواند بدون تصمیمگیریهای راهبردی و استراتژیک تبیین شود؟ به تعبیر رهبر انقلاب، پیشرفت جهشی احتیاج به تصمیمگیریهای بزرگ دارد. تصمیمگیریهای بزرگی که مبتنی بر روحیهای جامعنگر و جهادی باشد. چنین رویکردی، دو شرط لازم دارد. نخست، اتحاد فکری استراتژیک و پرهیز از تصمیمگیریهای شخصی است. تصمیمگیری بزرگ و راهبردی به معنای تصمیمگیری یک فرد با محوریت تفکرات شخصی و جهانبینی فردی او نیست و اصولا این نگرش در نظام فکری اسلام جایگاهی ندارد، بلکه جایگاه تصمیمگیریای درخور ارزش است که مبتنی بر رفتار تعاملگرایانه و چندجانبه باشد و نه اتخاذ رویکردی یکجانبه که اهداف را تحت الشعاع خود قرار میدهد. شاید بتوان گفت هر زمان که روند پیشرفت در حوزهای خاص در کشورمان کُند شده یا مطابق انتظار نبوده است، ردپای نگرش بالا را در آن یافتهایم. از سوی دیگر، لازمه دوم تصمیمگیریهای راهبردی، قاطعیت و اعمال اراده در مسائل جاری کشور است. حتی اگر اتحاد فکری بیابیم و نگاه چند جانبه نیز داشته باشیم، اما اگر قدرت تصمیمگیری قاطع و ایستادگی بر مواضع آن را نداشته باشیم، کاری
از پیش نخواهیم برد. چرا که هم مسئله مورد نظرمان معطل خواهد ماند و هم صاحبنظران در آن امر به رکود اظهارنظر کشیده خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید