ذکر مصیبت وزیر سابق بر «هدفمندی»

کد خبر: 225579

محمد سلیمانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و وزیر سابق ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات در یادداشتی با عنوان " ذکر مصیبتی بر هدفمندی یارانه" به بیان دیدگاههای خود در این ارتباط پرداخته است.

شبکه ایران: متن این یادداشت به این شرح است: طرح توقف هدفمندی یارانه‌ها که یک فوریت آن در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده خسارتی جبران‌ناپذیر در پی دارد. از طرفی این شبهه وجود دارد که گروهی از نمایندگان که از اول با اجرای این طرح مخالف بودند و از شرایط بدست آمده در روز استیضاح وزیر ورزش و در هفته بهم‌ریختگی بازار ارز و افزایش سرسام‌آور قیمت ارز استفاده و طرح فوریت‌دار را مطرح کردند. در این ارتباط چند نکته زیر به نظر می‌رسد: 1- چرا شائبه این‌که افراد طراح اصلی طرح توقف، با هدفمندی یارانه مخالف هستند، بوجود آمده است؟ الف- رجوع به بحث‌های سال‌های 1387 تا 1390 این ادعا را نسبتاً ثابت می‌کند. ب - این افراد از جمله کسانی هستند که قانون تثبیت قیمت‌ها را در مجلس هفتم تصویب کردند؛ قانونی که در مقطع زمانی خود مشکلات و خساراتی برای کشور ایجاد کرد. اندیشه این افراد هیچگاه در مسیر هدفمند کردن یارانه نبوده است. ج - از لابلای صحبت‌های این افراد چنین برداشت می‌شود که اندیشه این افراد مخالف پرداخت هر نوع یارانه نقدی به مردم است. بسیاری معتقدند که مرور و سیر در گفته‌ها و موضع‌گیرهای این افراد این مطلب را کاملاً نشان می‌دهد. 2- نقاط برجسته طرح هدفمندی یارانه که در مرحله اول اجرا شد بسیار زیاد است که گزارش‌های بین‌المللی هم آن‌ها را تأیید می‌کند. البته بدیهی است این طرح هم مثل سایر پروژه‌ها دارای نواقصی است، در اجرا مشکل داشته و بعضی موارد خوب و درست اجرا نشده است. اما کدام طرح را می‌توان آدرس داد که کاملاً و صددرصد بر وفق مراد اجرا شده باشد‌؛ البته درباره این موضوعات باید جداگانه بحث شود، اما به چند نکته بارز اشاره می‌کنم: الف - این طرح باعث شد فاصله طبقاتی تا میزان قابل توجهی اصلاح گردد. ب - اجرای این طرح، بهره‌مندی ثروتمندان از یارانه‌ها را به نفع مستضعفین کاهش داد. گزارش‌های مختلف را مرور کنید. ج - این طرح عادلانه بوده و هست؛ چرا که بسیاری معتقدند بدون اجرای این طرح بیش از 80 درصد یارانه کشور به 20 درصد جمعیت می‌رسید و در صورت توقف آن وضع بدتر هم خواهد شد و ثروتمندان هر روز فربه‌تر و فقرا هر روز فقیرتر می‌شوند. د - این طرح نخستین طرحی است که در اجرای آن چیزی نصیب ملت شد؛ یعنی نخستین باری است که دولت به‌صورت مستقیم مبلغی نقدی به آحاد ملت پرداخت کرد. اگر تا کنون عمده دولت‌ها دست در جیب مردم داشتند ولی این بار دولت به جیب مردم پرداختی هر چند اندک کرد. شاید به همین دلیل عمده رقبای سیاسی و وابستگان ثروت و قدرت با اجرای آن مخالفند. 3 - عمده کسانی که از قشر مرفه هستند یا به مراکز قدرت وصلند، از مخالفین ریشه‌ای این طرح بوده و ادامه اجرای این طرح را به نفع حیات سیاسی و اجتماعی خود نمی‌بینند؛ لذا به نکاتی متوسل می‌شوند که ربط مستقیمی با این طرح ندارد. به چند مورد اشاره می‌کنم: الف - افزایش قیمت ارز و سکه ربطی به این طرح ندارد و همه به خوبی می‌دانند موضوع چیز دیگری است. ب - طبیعی است که با افزایش قیمت‌های انرژی افزایش نقدینگی (رخ می‌دهد) و ماهیت چنین طرح‌هایی افزایش نقدینگی است. نقدینگی باید مدیریت و هدایت شود؛ وگرنه پولدار شدن مردم که بد نیست. مشکل این است که مجلس در رابطه با هدایت نقدینگی تلاش نکرده و صرفاً معایب را بیان می‌کند. ج - این طرح درآمدی و هزینه‌ای است. در آمد از جیب مردم است و باید به خود آنها برگردد، نه این‌که مجدداً مدیریت گردد و به کانون‌های ثروت برگردد. مقدار مبلغ یارانه زیاد است و عدم توزیع صحیح آن موجب بی‌عدالتی گسترده‌تری می‌شود. بدیهی است با تعریف قانون می‌توان آن را مدیریت کرد و در نتیجه نباید صورت مساله پاک شود. د - ریشه افزایش گرانی‌ها در مسائل دیگری است. جالب است که خود طراحان توقف طرح هدفمندی یارانه‌ها بارها در مصاحبه‌های مختلف اظهار داشته‌اند که گرانی‌ها به دلیل سوء مدیریت دولت است. لطفاً به مصاحبه‌های این عزیزان در رابطه با گرانی مرغ، قیمت تضمینی خرید گندم و غیره در چهار ماهه اول سال مراجعه فرمایید. در نهایت همه ملت ایران می‌دانند که این طرح یک جراحی صحیح و الزامی در اقتصاد کشور است و توقف آن خسارت‌های زیادی به کشور وارد می‌کند. چند نکته زیر را ملاحظه و در آن تدبر نمایید: 1- این طرح دارای اثرات غیر مستقیم معجزه‌آسایی بوده است که طراحان توقف سهواً یا عمداً از کنار آن می‌گذرند. مثلاً مسئله سوخت را ملاحظه کنید. در سال قبل از اجرای طرح، مصرف بنزین در کشور به بیش از 73 میلیون لیتر در روز رسیده بود و با اجرای آن به حدود 60 میلیون کاهش یافت. در صورتی که تعداد خودروها حدود دو برابر شد. اگر این طرح اجرا نمی‌شد در سال 1391 باید نزدیک به 120 میلیون لیتر بنزین مصرف می‌شد. ملاحظه کنید قدرت تولید بنزین کشور نصف این مقدار است. تحریم می‌توانست مانع از واردات بموقع بنزین مورد نیاز گردد. در آن صورت قیمت بنزین به بالای 5000 تومان می‌رسید. الآن هم خطر این اتفاق وجود دارد. طراحان به این سؤالات کلیدی پاسخ دهند که اگر قیمت دلار بالای 3000 تومان بماند و مرحله دوم هدفمندی انجام نشود، آیا قاچاق بنزین گسترده نمی‌شود؟ و کشور در سال 1392 نیازمند بیش از یکصد میلیون لیتر بنزین نمی‌شود؟ آن موقع چگونه مابه‌التفاوت بنزین را وارد می‌کنند؟ و با چه قیمتی؟ و اگر نتوانند بموقع وارد کنند، قیمت بنزین در سال 1392 چقدر خواهد شد؟ اگر قیمت بنزین به بالای 2000 تومان رسید، این ما‌به‌التفاوت پول به جیب چه کسانی خواهد رفت؟ برای سایر مؤلفه‌های انرژی نظیر برق، آب، گازوئیل و غیره مشابه همین بحث را می‌توان انجام داد. 2- برای اصلاح یک طرح در حال اجرا نباید از ابزار توقف استفاده کرد. اگر این طرح متوقف شود، راه‌اندازی مجدد آن تقریباً غیر ممکن است و به صرف انرژی بسیار زیادی نیاز است؛ کمااین‌که شروع طرح از زمانی که دولت مصمم به اجرا شد، حدود چهار سال طول کشید! طراحان یادشان بیاید که در مصاحبه‌ها امکان شورش و تجمع مردمی داده می‌شد. این سیستم با همه نارسایی‌ها و اشکالاتش روی غلتک افتاده است و نباید آن را متوقف کرد. معلوم نیست دولت‌های بعدی زیر بار این مسئولیت خطرآور و با خطر زیاد بروند. مطمئناً اگر دولت بعدی دارای اندیشه‌ای از جنس طراحان توقف هدفمندی باشد، زیر بار اجرای این طرح نمی‌رود. این طرح را فقط یک دولت از جنس پابرهنگان انجام می‌دهد ولا غیر. این ادعا در حافظه رسانه‌ها و ملت شریف ایران بماند، امیدوارم دولت بعدی هم از جنس مردم پابرهنه و صاحب گفتمان امام و رهبری و عدالت‌پیشه باشد. عقل و منطق حکم می‌کند که اگر طرحی نارسایی‌ها و مشکلاتی دارد ولی اصل آن خوب و کارساز است، اصلاح گردد؛ نه این‌که صورت مسئله پاک شود. حیرت‌آور است کسانی که از اول با طرح مخالف بودند و بعضاً کارشکنی هم می‌کردند امروز فرصت تخطئه این طرح ملی و ناجی اقتصاد ایران را بدست آورده‌اند. شاید این طرح از جمله طرح‌های نادری است که همه روی آن به توافق رسیدند و مخالفین هم در ظاهر با آن همراهی کردند. حال چرا باید به دلیل مسئله ارز و سکه که همه می‌دانند ریشه‌اش چیست، عده‌ای به جان این طرح افتاده‌اند تا نابودش کنند. جا دارد نمایندگان محترم و معزز کار کارشناسی را بر رفتار فرصت طلبانه عده‌ای ترجیح دهند و فرصت بدهند طرح از زوایای مختلف بررسی گردد و نقص‌ها برطرف شود. توقف این طرح یعنی دیگر امکان اجرایی وجود نخواهد داشت. احتمال این‌که دولت بعدی زیر بار اجرای آن با این همه خطر برود صفر است، کما این‌که دولت‌های قبلی نرفتند. عدم کنترل مصرف انرژی سبب می‌شود وزارتخانه‌هایی نظیر نیرو زمین‌گیر و ورشکسته شوند. مصرف گاز، ‌بنزین و گازوئیل دو برابر و کشور نیازمند واردات این اقلام شود. تحریم ممکن است اجازه واردات به موقع را ندهد، آن وقت ملت ایران هم چوب را خورده است و هم پیاز را. هم قیمت بنزین و گازوییل چند هزارتومانی خواهد شد و هم سهمیه‌بندی‌ها شدیدتر و چیزی نصیب اقتصاد خانواده نخواهد شد، کشاورزی وابسته به انرژی دارای قیمت تمام‌شده چند برابری می‌شود و کشاورزان هم به خاک سیاه می‌نشینند؛ بنابراین هش دار از عجله بی‌مورد!! خداوند عقل و فکر و اندیشه، تأمل و صبر و بردباری، پایداری و مقاومت، کارشناسی و تدبیر و تعامل را آفریده تا انسان عجول نگردد. پس وای بر نمایندگان عجول. از همه این‌ها گذشته! وقتی دولت خودش نمی‌خواهد اجرا کند آیا دیگر این طرح موضوعیت دارد؟ که وقت مجلس و جامعه را بگیرد! با یک نشست می‌توان به تفاهم رسید تا دولت امسال اجرا نکند ولی ریشه طرح بماند و زده نشود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت