سخنی با دکتر مطهری/ آیا می توان بر حسب «شنیده ها» قضاوت کرد؟
بدیهی است که هر شایعه ای را نمی توان به عنوان امر صحیح بر زبان آورد و متاسفانه باید گفت که ایشان علی رغم همه سجایای اخلاقی و حریت نفس در این عرصه بدون مطالعه وارد شده اند و بر حسب یک شنیده جفایی را به نهادی انقلابی روا داشته اند که همه ما مدیون جهاد خاموش و عیان آن در عرصه های مختلف هستیم.
فارغ از این واکنش ها در باره«ذات» و «مفهوم» سخنان دکتر مطهری ملاحظات جدی ای وجود دارد که بیان آنها هم برای جامعه مفید است و هم برای ایشان و علاقه مندان به ایشان . ناگفته نماند که سایت فردا همواره از علاقه مندان و حامیان ایشان بوده و هست و در مطالب متعددی که درباره منش و روش ایشان درج کرده است این امر را عیان کرده است. اکنون هم به عنوان یک علاقه مند به ایشان لازم می بینیم در باب نطق دیروز ایشان ملاحظاتی را که وجود دارد بیان کنیم.نمونه های این امر را می توانید در اینجا و اینجا و اینجا ببینید...
شکی در این نیست که آقای مطهری «دلسوزانه» نقد می کند و نه از باب سیاسی کاری بلکه از حیث «تکلیف دینی» مواضع خود را بیان می کند . بدین معنی که ایشان شاقول و مقیاس سیاسی برای بیان مواضع خود به کار نمی گیرد و محاسبه سود و زیان نمی کند و هر آنچه را «احساس» کند که «تکلیف اوست» بر زبان می آورد. این امر نکته بارزی است که هم محسناتی دارد هم معایبی. مشخص است که عامل بودن به تکالیف مکتبی امری ممدوح است . اما چه تضمینی وجود دارد که هرآنچه ما «احساس» کنیم «تکلیف» است واقعا تکلیف باشد؟
ازهمین منظر است که می توان و باید به نقد سخنان ایشان نشست .
وضعیت عفاف و حجاب و چند نکته
در مورد وضعیت و عفاف و حجاب در جامعه موضع ایشان در نطق دیروز در مجلس این بود:« احمدی نژاد و مشایی مسئله حجاب را قبول ندارند و مخالف نظریه اسلام در مورد حجاب هستند. ما یا باید فلسفه غرب را در مسئله حجاب بپذیریم و یا احکام اسلام را و نمی شود بینابین را قبول کنیم. احمدی نژاد و مشایی زیرکانه مسئله حجاب را به اینجا رسانده اند که تحریک جنسی را در جامعه آزاد کرده اند، این مسئله موجب پدید آمدن عقده های روانی در میان جوانان شده است پس اینان باید به فکر ایجاد کاباره ها و کلوپ ها نیز باشند.»
مهمترین نکته ای که ما طی سالهای گذشته از دکتر مطهری شنیده ایم انصاف سیاسی و رعایت این امر در نقادی است . ازهمین منظر می توان به ارزیابی این سخنان نشست. مهمترین نکته این است که آیا وضعیت فعلی حجاب و عفاف در جامعه یکسره معلول عملکرد دولت است و به عبارتی «ریشه» بی حجابی در کشور محسوب می شود؟در اینکه رفتار های دولت تجری و بی اعتنایی در این باب را دامن زده شکی نیست. به نظرمی رسد در نقد دولت نباید با اسلوب و روش حامیان آن عمل کرد. سخن گفتن ازاین اینکه «اینان باید به فکر ایجاد کاباره ها و کلوپ ها نیز باشند» نه در شان آقای مطهری است و نه اساسا صواب است که از تریبون مجلس به به گوش ملت برسد.
از آن گذشته مشکل بدحجابی یا بی حجابی امری است که به طور مشخص از صدر مشروطه و به طور عیان از عهد رضاخانی آغاز شد و تاکنون هم ادامه دارد و برآمده از یک بینش و فکر غلط در باره تجدد و نو شدن است. بنابراین بهترین راه مقابله با آن محو و تلاش برای از عیار انداختن این بینش است نه آنکه برخورد های مقطعی را سرلوحه قرار دهیم یا آن را به عنوان یک مسئله سیاسی نمود دهیم.
دخالت نهادهای انقلابی
نکته دیگری که ایشان در صحن مجلس به آن اشاره کردند ادعای دخالت سپاه در انتخابات بود. امری که بارها از زبان «دیگران» شنیده می شد و شگفت آور بود که از زبان فرد مکتبی ای مانند دکتر مطهری شنیده شود.
بدیهی است که برای بیان هر ادعایی باید برای آن برهان و دلیل آورد و برحسب شنیده ها نمی توان در این باب نظر داد و قضاوت کرد. اینکه شنیده می شود در فلان شهر سپاه در امر انتخابات نظرش بر فلانی است امری است که در همه انتخابات «شنیده» می شود و عمدتا برخی نامزدها برای آنکه خود را ولایی تر و مثبت تر جلوه دهند اقدام به پخش این گونه شایعات می کنند تا بگویند چون خیلی اصلح اند اینچنین شده است! تا امروز اما حتی یک دلیل عینی و واقعی از این سخن ارائه نشده است و همواره این امر در حد یک شنیده و شایعه نادرست باقی مانده است.حال آیا صحیح است این سخن از صحن علنی مجلس بیان شود تا محمل سوء استفاده های کلان ضدانقلاب فراهم آید و آنان که زخم خورده از مشارکت بالای مردم در این انتخابات بودند مستمسکی برای مانور تبلیغاتی به دست آورند؟
بدیهی است که هر شایعه ای را نمی توان به عنوان امر صحیح بر زبان آورد و متاسفانه باید گفت که ایشان علی رغم همه سجایای اخلاقی و حریت نفس در این عرصه بدون مطالعه وارد شده اند و بر حسب یک شنیده جفایی را به نهادی انقلابی روا داشته اند که همه ما مدیون جهاد خاموش و عیان آن در عرصه های مختلف هستیم.
به هر روی علاقه ویژه به فرد مکتبی ای مانند آقای مطهری باعث شد که این چند سطر نگارش یابد . حریت انقلابی و احساس تکلیف ایشان همواره مورد ستایش است و از همین رو است که شنیدن چنین سخنانی از ایشان مایه تعجب است .اما باید توجه داشت که در نقد این سخنان هم نباید افراطی ظاهر شد و جانب انصاف را رها کرد و به تعبیر رهبری حکیم به صرف یک خطا فرد را از همه صلاحیت های آن ساقط نمود . باید با نگاهی معطوف به اصلاح و نه دفعی به نقد این سخنان نشست و مشفقانه به این برادر مکتبی هشدار داد که نکند که «احساس تکلیف فردی» و «درک شخصی » قضاوت هایی را باعث شود که فرد را از ورطه انصاف و حریت دور کند.
دیدگاه تان را بنویسید