سرویس سیاسی «فردا»:
دکتر علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی قابل تامل و عبرت آموز از منش کسانی سخن می گوید که با ادعاهای آنچنانی، وقتی با پرسش معرفتی و اخلاقی در باب چگونگی پاسخ دهی در روز جزا در مورد دروغ ها و تخریب هایشان مواجه می شوند ،همه چیز را با خنده و شوخی برگزار می کنند.بی هیچ توضیح اضافه ای متن این یادداشت را که در هفته نامه پنجره درج شده باهم می خوانیم:
1. جمعه پیش در صحن حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری و در پایان نماز جمعه با جوان رشید و خوشرویی مواجه شدم که اصرار به بیان سئوالات خویش و دریافت پاسخ از اینجانب داشت؛ در ذکر ایرادات خود با استناد به ادعاهای دو سایت خاص خبری، نکاتی را تکرار میکرد که پس از شنیدن پاسخهای مربوطه و معلوم شدن نادرستی مطالب مطروحه در این سایت ها به یکباره با طلب حلالیت، خواستار گذشت بنده از غیبتها و تهمتهایی شد که از سراعتقاد ولی با اطلاعات نادرست بیان داشته بود. 2. چندی قبل هنگام بازگشت از اهواز در هواپیما با یکی از نامزدهای اصولگرا که از دوستانم - ولی به زعم خودش رقیب بود- بهطور اتفاقی همراه شدم؛ در مسیر از سر خیرخواهی به ایشان گفتم که چرا بدون اطلاعات، نکاتی را بیان میکنید که غلط است وحتما اسباب مؤاخذه و عذاب الهی را فراهم خواهد کرد. در ادامه و در پاسخ به سئوال وی درباره هزینه کرد انتخاباتی جبهه متحد و شیوه تامین هزینه ها مطالب شفافي را بيان و ذکر کردم که هزینه های اصلی کار از طریق مجموعه ها و گروههای این جبهه تامین میشود و با اعلام آنها، عدد صدمیلیون سهم یکی از جمعیتهای فعال در جبهه را نیز به عنوان کمک این جمعیت ذکر
كردم. این اطلاعات، توسط این نامزد محترم با کمال تعجب در سخنرانیها و مقالات خویش با مبنای افشاگری!!! و به عنوان دریافت پول توسط بنده از یک نهاد عمومی مطرح گردید، عجيب اينكه علیرغم تذکر حضوری بنده به وی در خصوص کذب بودن ادعای ایشان، هنوز به عنوان سندی برای اثبات حرف های بی اساس خود بهره می برد و هرچه که بنده دروغ بودن این ادعا را اثبات می کنم باز با تکرار آن توسط ایشان مواجه می شوم! جالبتر اینکه اخیراً ایشان در مذمت تخریب، مقالهای نوشته و در انتهای آن با نام بردن از بنده، تکرار این ادعای غلط- که شخصاً به ایشان نادرستی آن را گفته بودم- را نیز به سطر كشيده بود. 3. قبل از انتخابات دور اول مجلس نهم در مسیر اسلامشهر، یاد یکی از همکاران مجلسی ام افتادم که اینک به اصطلاح رقیب ما است و برای عرض خسته نباشید و خداقوت به وی تلفن زدم و بعد از سلام، علت تماسم را پرسید که به وی گفتم میخواستم حالتان را بپرسم و ایشان ذکر کرد که در دانشگاه امیرکبیر مشغول سخنرانی است. بعداً یکی از دانشجویان حاضر در جلسه که از قضا نسبتی با اینجانب دارد گفت که همزمان این همکار عزیز، مشغول انتقاد از بنده و بیان مواردی بود که البته نسبتی با
اینجانب نداشت. در غذاخوری مجلس خدمت این همکار عزیز رسیدم و گفتم چرا مواردی را بیان می کنید که اطلاع درستی درباره آن ندارید؛ بعداً در قبر و قیامت گرفتار میشوید. پاسخ ایشان به مزاح این بود که در روز حشر شما آنقدر مشکل دارید که در درگاه خدا حسابرسیتان طول بکشد و فرصتی برای رسیدگی به این حرفهای ما نباشد! 4. چندی قبل در سرمقاله پنجره 9 نکته از فرمایشات مقام معظم رهبری را در دیدار با نمایندگان مجلس ذکر و تحلیلی ارایه کردم که سبب ناراحتی یکی از همکارانم و ایراد اتهاماتی به بنده در رسانههای عمومی شد، وقتی یکی از فعالان دانشگاهی پاسخ او را مستدل ذکر کرد مجدداً طی جوابیهای، بنده خطاب ایشان قرار گرفتم و ادعاهای متعدد کذبی دوباره در رسانهها منتشر گردید. در مجلس در حضور دونفر از همفکرانش با استدلال، نادرستی و کذب بودن ادعاهای وی را نشان دادم درحاليكه همفکرانش نیز بر این موضوع تاکید کردند. پاسخ ایشان با اظهار محبت به بنده و اینکه خبرنگاران دوستی ما راببینند خاتمه یافت ولی هیچگاه در رسانهها نفی ادعای نادرست قبلی، صورت نگرفت تا خاطره مردم نیز از اتهام قبلی پاک گردد. 5. قبل از انتخابات به نقل از یکی از همکاران مجلس و
رقبای فعلی در سخنرانی در شهر گرگان ذکر گردید که جبهه متحد در تهران 77 خانه را برای ستادهای خویش اجاره کرده و پول آن از اصحاب قدرت و ثروت تامین شده است! در مجلس خدمت ایشان رسیدم و با بیان شرح وضعیت ستاد جبهه و سختی کار، نادرستی حرف وی را متذکر شدم در ضمن خواهش کردم حداقل آدرس یکی از این خانه ها را به بنده به عنوان مسئول ستاد جبهه ارایه دهد که در پاسخ فرمود: «خبری بود و من نقل کردم»! به ایشان گفتم از قبر و قیامتتان نمیترسید که اینگونه آبروریزی میکنید؛ با خنده در حضور یکی دیگر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پاسخ شنیدم: «در قبر ما دونفر را با هم دفن می کنند و هنگام رجوع فرشتگان الهی - نکیر و منکر - من از روی دست تو تقلب میکنم و مشکلی نخواهم داشت»!. 6. ......... چند نکته فوق از باب نمونه بود تا گوشه ای از فضای نادرست و زشت صحنه سیاسی را که بخشی از آن در اعتراض و تذکر همکارم جناب آقای حسینیان به واسطه نقدی که از ایشان در رسانه ها شده بود و در تاریخ 5/2/91 در مجلس رخ داد به تصویر بکشم. راستی این انتخابات و برد و باخت آن این ارزش را دارد که اینگونه بیصبری کنیم و نسبت به هم، چنين رفتارهايي داشته باشيم؟ اعتقادات و
حساب و کتاب الهی چه می شود؟ آيا همیشه جوانان عزیز و مردم خوبمان به همه ما دسترسی دارند تا اشکالات و ناراستیها را از زبان کسی که به وی اتهامی وارد شده، بشنوند و یا اگر هم شنیدند آیا مثل جوان بند یک این مرقومه، آنقدر پاک هستند که بارها حلاليت بطلبند؟ آیا بهسرمایههای اجتماعی خویش توجه کردهایم تا اینگونه برخرمن آن آتش نیفکنیم؟ آیا برای فردای انتخابات هم فکری کردهایم تا با نگاه به یکدیگر خجالت نکشیم؟ اخلاق و تقوا، کجای فعالیت و تلاش امثال بنده را سامان میدهد؟ میراث ما برای نسل امروز و فردای جامعه چیست؟ و ....
دیدگاه تان را بنویسید