بیاطلاعی تاجزاده از اعدام اصلاحطلبان چینی!
مصطفی تاجزاده، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ که چندی قبل تأکید کرده بود اغتشاشات آبان با خشونتی بیشتر تکرار خواهد شد! به تازگی طی یادداشتی با عنوان "استقلال منفی، استقلال مثبت" که در یک وبگاه نزدیک به جریان چپ منتشر شد، به تقدیر از سیاستهای کشور کمونیستی چین پرداخت و نوشت: چین نمونه کشوری است که باوجود تکحزبی بودن سیستم، از هر دو استقلال سلبی و ایجابی بهره میبرد؛ دستهای بیگانه را از سرزمین خویش قطع کرده است و
مشرق: مصطفی تاجزاده، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ که چندی قبل تأکید کرده بود اغتشاشات آبان با خشونتی بیشتر تکرار خواهد شد! به تازگی طی یادداشتی با عنوان "استقلال منفی، استقلال مثبت" که در یک وبگاه نزدیک به جریان چپ منتشر شد، به تقدیر از سیاستهای کشور کمونیستی چین پرداخت و نوشت: چین نمونه کشوری است که باوجود تکحزبی بودن سیستم، از هر دو استقلال سلبی و ایجابی بهره میبرد؛ دستهای بیگانه را از سرزمین خویش قطع کرده است و در عین حال در چهار دهه اخیر، برخلاف سه دهه اول پیروزی انقلاب خود، با اولویت دادن به رشد اقتصادی، به صدور انقلاب پایان داده، مرزهای کشور را به سوی دنیا گشوده، دیپلماسی را به خدمت توسعه اقتصادی گرفته و کوشیده است از امکانات و فرصتهای جهانیشدن حداکثر استفاده را بکند، تا آنجا که به اقتصاد دوم جهانی تبدیل شده و حدود ۷۵۰ میلیون نفر از جمعیت خود را از فقر رهانیده است. به احتمال زیاد در آیندهی نه چندان دور اقتصاد اول جهان خواهد شد و اقتدارش در عرصه بینالمللی افزایش خواهد یافت.
او در ادامه میافزاید: استفاده از امکانات و فرصتهای جهانی نیز مستلزم نادیدهگرفتن استقلال سلبی و وابستهشدن به یکی از قدرتهای بزرگ دنیا نیست. نمونه موفق چین (منهای سیاست تکصدایی و غیردموکراتیک آن)، مقابل چشمان ما قرار دارد. بله، درست است که کشورهایی، اعم از اینکه استقلال منفی داشته یا نداشته باشند، توانستهاند با هدفگذاری درست اقتصادی به پیشرفتهای بزرگی دست یابند، مانند کره جنوبی بعد از جنگ جهانی دوم، اما رشد اقتصادی به هیچ وجه منوط به بیتوجهی به استقلال ملی (و نیز عدالت اجتماعی) نیست که در نتیجه جامعه مجبور شود برای توسعه اقتصادی، استقلال خود را از دست بدهد. رژیمهای متفاوت از نظر ساختار سیاسی مانند چین و کره جنوبی و نیز مالزی و ترکیه (مستقل یا متکی به قدرتهای بزرگ) در ۴ دهه اخیر جهش اقتصادی چشمگیری داشتهاند؛ بنابراین استقلال با رشد اقتصادی و علمی و فنی منافات ندارد، به شرط آنکه کشور از هر دو بعد مثبت و منفی استقلال بهره ببرد.
تاجزاده در کنایه به عداوت تاریخی ایران و آمریکا و مذاکره نکردن ما با شرایط آمریکا نوشته است: امروز دو قدرت بزرگ اقتصادی، چین و امریکا، که با فاصله بسیار از دیگر کشورها قرار دارند، بیشترین رقابت را درعین بیشترین همکاری اقتصادی با یکدیگر دارند و بزرگترین سفارتخانهها را در کشور مقابل مستقر کردهاند. رقابت اصلی آنها کسب جایگاه اول اقتصادی در جهان است. *تاجزاده خود بهتر از همه میداند که اگر در شرایط کشور چین زندگی میکرد؛ به دلیل اقدامات ضدنظام حاکم و ضدامنیت ملی حتما اعدام شده بود و ایضا ایران اسلامی در بعضی شاخصهای اقتصادی حتی از چین هم بهتر عمل کرده است...
و، اما نکاتی مهمی پیرامون اظهارات تاجزاده که دانستن آنها ضروریست:
مردم و مخاطبان محترم در وهله اول باید بدانند که مشکلات امروز کشورمان به مثابه یک تب هستند که غالباً در ۲ سال اخیر بروز کردهاند و البته در صورت ادامه یافتن فرایند "رأی خوب" مردم در انتخابات آینده (که گام اول آن در انتخابات مجلس یازدهم حادث شد) و عملکرد صحیح مسئولان قابل رفع هستند.
مقولاتی مثل کاهش صادرات نفت نیز برای اقتصاد بزرگ و درونزای ایران؛ مشکل خاصی را ایجاد نخواهد کرد خاصّه اینکه قبل از اعمال تحریم بر صادرات نفت ایران نیز از سوی دولت اعلام شده بود که اتکای بودجه به نفت کمتر از ۳۰ درصد است. اندیشکدههای خارجی هم بارها اذعان کردهاند که ایران مثل عربستان نیست که اتکای حیاتی به نفت داشته باشد و یا در قیمتهای پایین نفت، تابآوری نداشته باشد. [۶]در گام بعد نیز افکار عمومی باید در جریان باشد که عامل اصلی و مسببالاسباب مشکلات و گرانیهای موجود؛ دولت منتخب آقای تاجزاده و دوستان ایشان است که تا همین چند ماه قبل صراحتا اعلام میکرد اعتقادی به نظارت بر قیمتها ندارد!
به سخن دیگر اینکه اگر تفکر تندروانه تاجزاده و اصلاحطلبان در سیاست و اقتصاد نباشد؛ مشکلات و گرانیهای فعلی هم وجود نخواهد داشت.
از همینجا بایستی به شرایط کشور چین و مدعای تاجزاده در تمجید از این کشور نقب زد و گفت که چینیها از سالها قبل موضع خود را در قبال چیزی به نام اپوزسیون داخلی و یا همان "اصلاحطلبی چینی" مشخص کردند و نه تنها باب سیاهنمایی و مضحکه حکومت از داخل را بستند بلکه با فرایندهای سیاسی نیز اجازه ندادند ناکارآمدان و سیاهنمایان بر منصههای حکومتی چین کمونیستی جای گیرند؛ و این شد که چین توانست خود را در اذهان به عنوان یک اقتصاد قدرتمند مطرح کند...
در واقع تاجزاده به مردم و مخاطبانش نمیگوید که دولت چین هرگز به هیچ مخالف سیاسی و اقتصادی داخلی در هیچ سطحی اجازه عرض اندام نمیدهد و مسئولان دولتی نیز یارای حرکت در مسیری خلاف منویات حکومت را ندارند.
مثال ساده این مسئله هم صحبتهای مقامات وزارت خارجه چین در قبال تحریمهای جدید آمریکاست که یکصدا اعلام کردند "ما در مقابل تحریمها مقاومت میکنیم و این مقولات اثر چندانی بر اقتصاد چین نخواهد گذاشت"!
جمله و گزارههایی که اگر با ایران ما مقایسه شود فقط در کلام رهبری نظام یافت میشود و جالب آنکه شنوای خلاف آنها در کلام مقامات دولتی و اصلاحطلب هستیم. (تا جاییکه آقایان اصرار دارند حتی آب خوردن هم متأثر از تحریمهاست)
بیان دیگر در قبال سطور بالا آنست که اصلاحطلبان، هم بواسطه گذاشتن یک دولت ناکارآمد در دامن مردم و هم بواسطه سیاهنمایی در قبال تمام کارنامه جمهوری اسلامی ایران؛ در بروز مشکلات فعلی مسئول هستند.
جالب آنکه اگر این مشکلات دستساخته نبود و امثال تاجزاده بسط هژمونیک ایران تا دریای مدیترانه که منبعث از قدرت درونزای اقتصادی است را به سخره نگرفته بودند و این حرّیت را داشتند که حتی به برخی برتریهای اقتصادی ایران نسبت به چین هم اذعان کنند امروز مردم از مثبتات اقتصادی بزرگ ایران مثل مالیات کم، کاهش فقر مطلق و... را میشنیدند.
گفتنیست، اصلاحطلبان در مبانی فکر خود از آزادی بعنوان زیربنای توسعه و پیشرفت سخن میگویند، اما هنگامی که با مثال کشور چین مواجه میشوند به لکنت میافتند و دچار خلل گفتمانی میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید