سرقت‌های آشپز معروف برای پرداخت مهریه

کد خبر: 956567

شایان، مرد جوانی است که مشکلات خانوادگی او را وادار کرد تا نقشه سرقت از خانه‌های شرق تهران را طراحی کند. او درباره انگیزه و شگرد سرقت‌هایش گفت: زنگ خانه‌هایی را که چراغشان خاموش بود می‌زدیم و اگر کسی در را باز نمی‌کرد متوجه می‌شدیم که کسی خانه نیست و از طریق بالکن وارد خانه‌ها می‌شدیم.

سرقت‌های آشپز معروف برای پرداخت مهریه

روزنامه ایران: آشپز حرفه‌ای رستوران‌های پایتخت برای پرداخت مهریه ۵۱۴ سکه‌ای همسرش تصمیم گرفت از خانه‌های مردم سکه طلا بدزدد. از چندی قبل پلیس با شکایت‌های سریالی سرقت پول و طلا از خانه‌های شرق تهران رو‌به‌رو شد. درحالی که تحقیقات برای شناسایی عاملان سرقت‌ها ادامه داشت، مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: من امشب به همراه خانواده‌ام به میهمانی رفته بودم. اما کاری برایم پیش آمد و مجبور شدم که زودتر به خانه برگردم. زمانی که خواستم در را باز کنم متوجه سر و صدا‌هایی از داخل خانه شدم. مطمئنم که شخصی داخل خانه است. به دنبال اعلام این خبر مأموران پلیس بلافاصله راهی محل شده و دو مرد جوان را در محل و همدست آن‌ها را که در حال زاغزنی بود داخل خودرویی در مقابل خانه دستگیر کردند. در بازجویی‌ها متهمان به‌سرقت‌های سریالی از خانه‌ها اعتراف کردند. به دستور بازپرس ایرد موسی از شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، متهمان با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با آشپز سارق شایان، مرد جوانی است که مشکلات خانوادگی او را وادار کرد تا نقشه سرقت از خانه‌های شرق تهران را طراحی کند. او درباره انگیزه و شگرد سرقت‌هایش گفت: زنگ خانه‌هایی را که چراغشان خاموش بود می‌زدیم و اگر کسی در را باز نمی‌کرد متوجه می‌شدیم که کسی خانه نیست و از طریق بالکن وارد خانه‌ها می‌شدیم.

سابقه داری؟ دوبار تا به‌حال به‌خاطر سرقت از خانه‌ها بازداشت شده‌ام. آخرین بار ۶ ماه حبس بودم، اما دو ساعت بعد از اینکه آزاد شدم سرقت هایم را شروع کردم.

چرا به این سرعت؟ تقصیر همسرم است، او باعث شد که من این کار را انجام دهم.

یعنی همسرت گفت: دزدی کنی؟ نه. من آشپز هستم و در رستوران‌های معروف کار می‌کنم. زمانی که به خواستگاری همسرم رفتم به خاطر علاقه به او ۵۱۴ سکه مهرش کردم. اما زندگی‌مان خیلی زود به مشکل برخورد و از هم جدا شدیم. همسرم نیز تمام ۵۱۴ سکه مهریه‌اش را به اجرا گذاشت. از آنجایی که توانایی مالی پرداخت مهریه را نداشتم مجبور به سرقت شدم. با همدستانت چطور آشنا شدی؟ آن‌ها هم زندانی بودند و خلافکار.

اموال را چطور تقسیم می‌کردید؟ شرط اول من برای سرقت این بود که سکه‌های طلا را من بردارم و بقیه وسایل سرقتی را آنها. چون دیگر مجبور نبودم سکه بخرم و بابت مهریه به همسرم بدهم. از طرفی اگر می‌خواستیم سکه‌ها را بفروشیم ضرر می‌کردیم، اما این‌طوری به نفع‌مان بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت