گپ وگفت جام جم با خبرنگاران صداوسیما حاضر در مناطق سیل زده
سمیه مرادی، خبرنگار استانی لرستان: میخواهم داد مردم را به گوش مسؤولان برسانم من از سال ۱۳۸۴ تاکنون خبرنگار صدا و سیمای استان لرستان هستم و البته بخش عمده گزارش هایم خارج از شهر و در مناطق اطراف استان وحتی خارج از کشور بوده است. در خصوص واقعه سیل اخیر در یک جمله میتوانم این طور بگویم که از ۲۵ اسفند ۹۷ تا همین لحظه که با شما صحبت میکنم، هنوز حتی یک روز هم به مرخصی نرفته ام و خواب راحت نداشته ام. هنوز خانواده ام را ندیده ام و با این حال احساس میکنم که در کنار خانواده ام هستم و خانواده بزرگ تری دارم. ما در استان لرستان دو سیل داشتیم. سیل اول که آمد، به حالت آماده باش درآمدیم و مشغول تهیه گزارش شدیم و وقتی سیل دوم آمد، دیگر همه چیز نابود شد. ما از همان زمان به پلدختر و دیگر مناطق سیل زده رفتیم و گزارش میگیریم. این که در چنین شرایطی من در اداره بنشینم و استراحت کنم، برایم دردآور است. نمیتوانم خودم در خانه ام بنشینم و بک بچه کوچک یا مادر پیری در خیابان مانده و چادری برای زندگی کردن نداشته باشد. البته این نکته هم جای دگر دارد که من خبرنگار حق التحریری استان هستم، نه حقوق ثابت دارم و نه بیمه و گفته ام که حق و حقوقی هم بابت گزارشهایی که از سیل گرفته ام نمیخواهم. ترجیح میدهم در این شرایط گرفتاری هم استانی هایم در کنارشان باشم و صدایشان را به گوشها برسانم. تمام تلاشم را میکنم که سیل کمکها به استان بیاید و تا زمانی که مردم به زندگی هایشان برگردند، من هم اینجا هستم. خبرنگاری بحران واقعا روحیه بالایی طلب میکند، به خیابان میروی و میبینی که مردم خانهای برای زندگی ندارند؛ با این حال همکاری مردم با گروههای خبری اینجا صد درصد عالی است، هوای ما را دارند و فقط از ما میخواهند که دادشان را به گوش مسؤولان کشور برسانیم. صیاد درگاهپور، خبرنگاراستانی لرستان: نبودسخنگوی بحران حس میشد باتوجه به این که گروه ما قرار بود از همان ساعات اولیه وقوع سیل به شهر پلدختراعزام شود، طبیعتا سختی بیشتری را هم به چشم دیدیم. در آن مقطع پل ارتباطی پلدختر قطع شده بود و اولین دغدغه مان این بود که چگونه خودمان را به آنجا برسانیم. رایزنیهای زیادی کردیم تا مسؤولان استانی ما را هم سوار بر بالگرد همراه با خودشان ببرند. وقتی به شهر رسیدیم هم از آنجایی که فعلا هیچ مدیریت بحرانی وجود نداشت، حتی ماشین در اختیار نداشتیم. فقط خودمان بودیم و دوربینمان ومردم هم خسته و عصبانی بودند. در چنان شرایطی در بحث پوشش خبری باید تلاش میکردیم اخبار را در سریعترین زمان ممکن به گوش مردم برسانیم. با این حال برای ارسال خبر هم مشکل داشتیم و باید خواهش زیادی میکردیم تا امدادگران هلال احمر و ارتش و... ما را با خودشان به واحد خبر برسانند. در روزهای بعدی با توجه به بیشتر شدن تعداد بالگردهای ارتش، وضع رفت و آمد ماهم بهتر شد و از موانع کارمان کاست، مشکل دیگر اطلاع رسانی، نبود سخنگویی از طرف مدیریت بحران بود که اخبار و وقایع را به اطلاع برساند. خود ما نمیدانستیم کدام منطقه با مشکل بیشتری مواجه است که برای خبررسانی به آنجا برویم و ناچار بودیم اخبارمان را به صورت میدانی و از خود مردم کسب کنیم. حتی در خصوص یکی از روستاهای اطراف که آسیب زیادی دیده بود، بازخود اهالی از ما خواستند از آنجا گزارش تهیه کنیم و ما را سوار بر ماشینشان به روستای مورد نظر رساندند. فرشید بهرامی، خبرنگار استانی لرستان: مردم خبرنگاران را به چشم ناجی میبینند من حدودا ۲۰ سالی است که خبرنگارم و همراه خانواده ام در شهر خرم آباد زندگی میکنم. در رابطه با سیل اخیر واقعا نمیدانم چه بگویم. خبرنگار هم با خاطرات شیرین مواجه میشود، هم با خاطرات تلخ. تجربه این سیلی که از نزدیک دیدم، برایم فقط رنج بوده است. عمق فاجعه زیاد است و واقعا خاطرات تلخی به یادم ماند. با این حال زیباییهایی هم پیدا میشود؛ برای مثال این اتحاد و همدلی مردمی که از نقاط مختلف برای کمک میآیند. حجم آسیبها در خرم آباد کمتر است و پلدختر آسیب خیلی بیشتری دیده است. با این حال کسی به کمک این مردم نیامده و مردم هنوز بیچاره و بی نیرو و امکانات هستند، مشکل اصلی نبود هماهنگی هاست که باعث میشود کاری از پیش نرود و مردم همین طور درسختی و بی سرپناه بمانند. مردم الان درسرما هستند و چند روز دیگر نوبت گرمای سخت پلدختر میشود که تا ۵۰ درجه هم میرسد. مار و عقرب و موارد دیگر را هم نگویم با وجود همه این اتفاقات تعامل مردم در آن مناطق با ما خیلی خوب است و با توجه به اینکه الان مرکز لرستان به صورت ۲۴ ساعته اخبار را پخش میکند، اعتماد خیلی خوبی نسبت به ما پیدا کرده اند. میبینند که ما همان چیزی که میبینیم را مستقیما پخش میکنیم و عملکردمان باعث شده مردم ما را ناجی شان ببینند؛ البته در ابتدا این طور نبود و قدری بی اعتمادی داشتند. از طرف دیگر باید به ارتباطمان با مسؤولان هم اشاره کنم که به جز عدهای از استانداران، مابقی همراهی میکنند و پای کار هستند و گزارش و آمار میدهند. امیدواریم مسؤولان تا انتها همین طور پاسخگو بمانند و مشکلات استانهای سیل زده خیلی زود حل شود. نوید سالم زاده، خبرنگار استانی خوزستان: مردم آسیب دیده از ما انتظار کمک دارند من خبرنگاری را از سال ۹۰ در واحد مرکزی خبر و بعد خبرگزاری سازمان صدا و سیما ادامه دادم. بیشترین حوزه فعالیتم کارهای عملیاتی و گزارشهای میدانی از مواردی، چون سکوهای نفتی پارس جنوبی، خودکفایی در تولید بنزین و بحرانهای زیست محیطی، چون ریزگردها و خشک شدن تالابها و ... بود. در همه موارد سعی میکردیم شایعات فضای مجازی را خنثی کنیم. برای مثال شایعه شده بود که به صورت زیرزمینی لولهای کشیده شده و آب شرب شهر را به عراق میفرستند که ما بررسی کردیم و دیدیم این قضیه صحت ندارد سختی کار خبرنگاری در این شرایط این است که ما خودمان هم درگیر بحران هستیم. در چنین شرایطی مردم با توجه به اینکه درگیر مشکل هستند، از ما توقع دارند و وقتی مسؤولان مربوطه هم کم کاری کرده باشند، توقعشان از ما بیشتر میشود. مردم حق دارند، چرا که فقط ما خبرنگاران را جلوی چشم میبینند و از ما انتظار دارند که کاری برایشان انجام دهیم، خیلی وقتها از ما کمک میخواهند، میگویند به ما قایق بدهید یا کمک کنید دام هایمان را به مناطق امن ببریم. در این شرایط فقط ناراحت میشویم و میگوییمای کاش مسؤولان هم این مشکلات را میدیدند. خدا را شکر مردم وقتی خبرنگاران را از جنس خودشان میبینند، با ما ارتباط برقرار کرده و با ما حتی درد دل میکنند. ضمن این که در رسانه ملی بحث امیدافزایی از اولویتهای ماست و علاوه بر انتقال درست اخبار باید از سیاه نمایی خودداری کنیم، مفتی اقدامات مثبت را به مردم میگوییم و سعی میکنیم در کنارشان باشیم. هدیه حمیدی، خبرنگار استانی خوزستان به خاطر گزارش کتک خوردم! من خودم اهوازی هستم و در این شهر زندگی میکنم. کار خبرنگاری را از ۴ سالگی و از راه دور برای مجله ایران جوان آغاز کردم و پس از آن به خبرگزاری صداوسیما آمدم و مدت ده سال است که در آن فعالیت میکنم. این روزها هربار که برای گزارش میرویم، از صبح تا شب درگیر هستیم و با مردم صحبت میکنیم، مشکلاتشان را جویا میشویم و حتی همین چند روز پیش از عدهای کتک خوردم! البته ناراحت نیستم، مردم مشکلات زیادی دارند و داغدار و آسیب دیده هستند و از صدا و سیما توقع بیشتری دارند. از افراد مصیبت زدہ انتظاری نمیرود و وقتی برای تهیه گزارش رفته بودم، یکی از ساکنان منطقه به من حمله کرد، میکروفنم را شکست و انگشته هایم آسیب دید. با وجود اینکه فیلم حادثه را هم داشتم و حتی حراست صدا و سیما به من گفت: برو و شکایت کن، اما من راضی به این کار نشدم. بالاخره در این شرایط عمق حادثه زیاد است و خودم را همدردشان میدانم. شاید شده که در تنهایی خودم غرزده باشم، اما این غر و شکایت را به کارم منتقل نمیکنم و میکوشم جلوی دوربین با روحیه باشم. به مردم این فرصت را میدهم که حتی اگر عصبانی هستند، جلوی دوربین حرفشان را بگویند. من انرژیهای منفی را به جان میخرم و به آنها قول میدهم که حرف هایشان را به گوش مسؤولان برسانم. فرشاد آقایی، خبرنگار استانی خوزستان: از بهمن، سیل را پیش بینی کرده بودیم من اصالتا خرم آبادی هستم، کارم را از باشگاه خبرنگاران جوان آغاز کردم، اما هشت سالی میشود که در صداوسیمای مرکز آبادان فعالیت میکنم. حوزه کاری ام هم بیشتر محیط زیست و بحثهای سیاسی بوده است. با توجه به پیگیریهایی که در بحثهای محیط زیستی دارم، از بهمن مشغول تهیه گزارشی بودم با این موضوع که پرندگان به تالابها که دوباره پرآب، شده اند. بازگشته اند. ضمن اینکه متوجه شدم در چهار نقطه از شهرهای آبادان و خرمشهر، سیل بندهای رودخانه کارون دچار شکستگی شده و از همان زمان پیش بینی واقعه سیل را میکردیم و مشغول تدارک برای آن بودیم. با این حال متاسفانه هیچ کس به هشدارهایی که میدادیم توجه نکرد و واقعه رخ داد. اگر در آن زمان به هشدارهایی که ما در گزارش هایمان میگفتیم توجه کرده و آب سدها را رها میکردند، شاید واقعهای به این وسعت رخ نمیداد و شدت خرابی خیلی کمتر بود. به نوعی میشد. از این واقعه پیشگیری کرد. رسانههای جدید و فضای مجازی در سیل اخیر به کمک ما آمده و باعث شده اند که کار خبررسانی بهتر انجام شود. برای مثال خیلی وقتها در فضای بحران به صورت سلفی پلاتو میگیریم و آن را در فضای مجازی صدا و سیما برای مخاطبان میفرستیم. در این مدت روزها بوده که به خانه نرفته ام و شبها در تحریریه میخوابیدم. کار خیر علاقه خاصی میطلبد که تا کسی وارد این وادی نشود، آن را درک نمیکند. این که در بطن معرکه باشی و گزارش بگیری، حس عجیبی دارد. در این روزها یک بمباران خبری هم از سوی رسانههای معاند صورت گرفته بود و در چنین شرایطی مامی کوشیدیم اخبار را درست و به موقع انعکاس بدهیم. مهدیه فکوری، خبرنگار استانی لرستان از ایجاد حس ترحم جلوگیری میکنم من حدود ده سال است که خبرنگار هستم. کار ما به گونهای است که باید بتوانیم در هر شرایطی خودمان را کنترل کنیم و در خدمت کارمان باشیم. درست است که خودم هم همین جا زندگی میکنم و با بخشی از مشکلات دست به گریبانم، با این حال وقتی میروم و میبینم خانوادهای همه دار و ندارشان را از دست داده اند و چیزی برایشان نمانده، به این فکر میکنم که چگونه مشکلاتشان را بگویم که تاثیرگذارتر باشد. در عین حال حواسم هست که گزارش هایم موجب برانگیخته شدن حس ترحم در کسی نشود. در چند روز گذشته شرایط واقعا سخت بود: افرادی را دیدم که حاصل سالیان زندگی شان را از دست داده بودند. در روزهای اول شرایط خیلی بدتر بود و حتی مردم حضور ما را در آن مناطق درک نمیکردند. با این حال وقتی ما را از خودشان و هم زبانشان دیدند، با حضورمان کنار آمدند و پذیرفتند من تا جایی که بتوانم قول مساعد را از مسؤولان میگیرم و قول هایشان را به مردم میگویم. برای مثال افرادی، چون آقایان لاریجانی و فتاح که آمدند، من هم همراه شان بودم و میشنیدم که چه چیزهایی به مردم میگفتند. مردم وقتی حضور این افراد و نیروهای کمکی استانهای دیگر را میدیدند، امیدوار میشدند که تنها نیستند و دیگران هم به فکرشان هستند.
دیدگاه تان را بنویسید