طلبه گنابادی به عیادت جوانی رفت که با او درگیر شده بود! +عکس

کد خبر: 931038

یکی از طلبه‌های گنابادی که دو جوان با او درگیر و برایش مزاحمت ایجاد می‌کنند نه تنها پس از شنیدن پشیمانی آنان، هر دو را می‌بخشد بلکه به محض اطلاع از بستری شدن یکی از همین جوانان بلافاصله به عیادت او می‌رود.

طلبه گنابادی به عیادت جوانی رفت که با او درگیر شده بود! +عکس

خبرگزاری فارس:یکی از طلبه‌های گنابادی که دو جوان با او درگیر و برایش مزاحمت ایجاد می‌کنند نه تنها پس از شنیدن پشیمانی آنان، هر دو را می‌بخشد بلکه به محض اطلاع از بستری شدن یکی از همین جوانان بلافاصله به عیادت او می‌رود.

این طلبه که نمی‌خواست نامش ذکر شود با بیان اینکه حدود دو هفته قبل در مسیر بیدخت - گناباد در حال رانندگی بودم که خودرویی حامل دو پسر جوان و یک خانم که به نظر می‌رسید، حالت طبیعی نداشتند، از جلوی خودرو با سرعت سبقت گرفتند.

طلبه گنابادی به عیادت جوانی رفت که با او درگیر شده بود! +عکس

وی ادامه داد: من به این موضوع توجهی نکردم و در حالی که به میدان آزادی نزدیک می‌شدم، خودروی این دو جوان را دیدم که به سرعت دوباره از خودروی بنده سبقت گرفتند و جلوی مرا گرفتند، به‌طوری که امکان هیچ‌گونه سبقت یا تغییر مسیر برای من نبود.

این طلبه گنابادی با بیان اینکه دو جوان از خودرو پیاده شدند و به سمت خودروی من آمدند، به درگیر شدن با آنان اشاره کرد و افزود: من از خودم دفاع کردم، در همین حین، یکی از آن‌ها تصمیم گرفت فرار کند، اما نتوانست تصمیم خود را عملی کند.

وی با بیان اینکه مردم کمک کردند تا این دو جوان فرار نکنند تا پلیس بیاید و تکلیف آن‌ها را مشخص کند، ادامه داد: پس از اینکه این دو جوان به اداره پلیس رفتند، ماموران پلیس با آن‌ها صحبت کرده و اعلام کردند که از نظر قضایی کار آن‌ها جرم محسوب می‌شود و چه عواقبی برای آن‌ها دارد.

این طلبه گنابادی با اشاره به اینکه این دو جوان با شنیدن عواقب کار خود پشیمان شدند، تاکید کرد: بنده با توجه به این موضوع و شنیدن شرایط آن‌ها به‌ویژه اینکه یکی از این دو جوان به تازگی پدرش را از دست داده بود، به ماموران پلیس اعلام کردم که آن‌ها را بخشیده‌ام و شکایتی ندارم.

وی با بیان اینکه در دادگاه نیز برای دادستان توضیح دادم که این دو جوان را بخشیده‌ام و شکایتی ندارم، اضافه کرد: در این جلسه متوجه شدم یکی از این دو جوان تصادف کرده و در بیمارستان بستری است، بنابراین به عیادتش رفتم تا حال وی را جویا شوم و او نیز به شدت از حضور من در بیمارستان تعجب کرد، من نیز برایش آرزوی سلامتی دوباره را کردم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت