۱۰۰ زیباترین و بهترین نام دخترانه ایرانی و فارسی اصیل به همراه معنی

کد خبر: 927540

این مقاله به معرفی ۱۰۰ زیباترین و بهترین نام دخترانه ایرانی و فارسی اصیل به همراه معنی این نام‌های زیبا اختصاص دارد. چرا که این روز‌ها برای بسیاری از خانواده‌های گزینش اسم دخترانه ایرانی یا فارسی اصیل به یک ضرورت و تکلیف تبدیل شده است. این ضرورت و تکلیف می‌تواند دلایل متفاوت مانند زنده نگهداشتن فرهنگ ایرانی تا مولفه‌های خوش آوایی و زیباشناختی اسامی ایرانی اصیل تا سره گرای و مانند این‌ها داشته باشد. به هر حال این فهرست به شما کمک می‌کند از سردرگمی انتخاب اسم دخترانه فارسی اصیل برای نوزاد دختر تازه متولد شده‌تان رها شوید.

۱۰۰ زیباترین و بهترین نام دخترانه ایرانی و فارسی اصیل به همراه معنی

بازده: این مقاله به معرفی ۱۰۰ زیباترین و بهترین نام دخترانه ایرانی و فارسی اصیل به همراه معنی این نام‌های زیبا اختصاص دارد. چرا که این روز‌ها برای بسیاری از خانواده‌های گزینش اسم دخترانه ایرانی یا فارسی اصیل به یک ضرورت و تکلیف تبدیل شده است. این ضرورت و تکلیف می‌تواند دلایل متفاوت مانند زنده نگهداشتن فرهنگ ایرانی تا مولفه‌های خوش آوایی و زیباشناختی اسامی ایرانی اصیل تا سره گرای و مانند این‌ها داشته باشد. به هر حال این فهرست به شما کمک می‌کند از سردرگمی انتخاب اسم دخترانه فارسی اصیل برای نوزاد دختر تازه متولد شده‌تان رها شوید. انتخاب اسم به طور بالقوه آینده فرزندتان و حتی فراتر از آن برند او یا حتی خانواده تان است. به همین دلیل توجه و صرف وقت و دقت کافی برای انتخاب زیباترین و بهترین اسم می‌تواند تا پایان عمر شما و فرزندتان را از شنیدن، تکرار، و استفاده نامش خوشحال و راضی نگه دارد. از این‌ها گذشته گروهی از پژوهش‌ها نشان می‌دهند چقدر اسم می‌تواند روی روانشناسی فردی و تمام موفقیت‌های زندگی، از استخدام پذیری تا ازدواج و عادت‌های خرج کردن اثر بگذارد. اگر خواستید نگاهی به این پژوهش‌ها بیندازید و بعضی از یافته‌های شگفت‌انگیز روانشناسی اسم را بدانید حتما مقاله روانشناسی اسم: ۱۳ تاثیر عجیب اسم در موفقیت شما را بخوانید.

برای انتخاب اسم دخترانه ایرانی و فارسی اصیل شما به یک فهرست از اسامی پربسامد نیاز دارید. فهرستی که طی سال‌ها با رای والدین ایرانی پشتیبانی شده باشد بهترین مرجع برای انتخاب اسم است.. در ادامه با ۱۰۰ زیباترین و بهترین نام دخترانه ایرانی یا فارسی اصیل به همراه معنی آن‌ها آشنا می‌شویم. این فهرست بر اساس آمار موالید سازمان ثبت احوال و بیمارستان‌های دولتی تهیه شده است. پس به راحتی از این فهرست استفاده کنید. ناگفته نماند که این فهرست بدون رتبه بندی و صرفا بر اساس ترتیب الفبایی به ۱۰۰ اسم دختر ایرانی اصیل می‌پردازد. ۱. آتنا مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، ربه النوع یونانی مظهر اندیشه هنر‌ها دانش‌ها وصنعت دختر زئوس الهه ایست که اسم خود را به شهر آتن داده ٠ وی مشابه مینرو رومیان است او با سلاح کامل از مغز پدر خود بیرون آمده ۲. آراسته صفت مفعولی از آراستن- آرایش شده و زینت و زیور داده شده؛ آن که علاوه بر ظاهر مرتب دارای صفت‌های خوب اخلاقی نیز هست؛ (در قدیم) منظم، مرتب، دارای سامان، با زیور و زینت. با نظم و ترتیب ۳. آپامه خوشرنگ و آب.) نام دختر ' شپی تارمن' سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر باوی (آپامه) ازدواج کرد - نام دختر سپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس ۴. آرمیتا آرمان، عشق پاک- آرامش یافته، الهه نعمت - الهه نعمت، آرامش یافته ۵. آتوسا نام چند شاهزاده خانم ایرانی در عهد هخامنشی و مشهور‌ترین آنان دختر کوروش زن داریوش اول مادر خشایار شای اول است- نام دختر کورش، زن داریوش ۶. آوا آواز، بانگ، صدا، صلا، صوت، لحن، ندا، نغمه، نوا، آوازه، شهرت، صیت ۷. آفرین دعا، نیایش، تحسین، تعریف، تمجید، درود، ستایش، مدح، احسنت، به به، حبذا، خوشا، خه خه، زه، زهی، مرحبا، مریزاد، وه، خوشی، خیر، سعادت ۸. النا نورانی، النا به معنی عطا شده‌ی خداوند- گیاهی مردابی که برای پوشش شیروانی خانه‌ها به کار رود ۹. ارغوان درختی از تیره پروانه واران دارای برگ‌های گردوگل‌های سرخ رنگ، طعم گلهایش اندکی شیرین است و بعضی مردم آن‌ها را می‌خورند- گل سرخ نام دخترانه ایرانی ۱۰: الینا این نام دخترانه ایرانی به معنی نعمت و فراوانی برای ما، باهوش و زرنگ و نام روستایی در نزدیکی رودیار است ۱۱. افروز روشن، روشن کننده- افروختن، افروزنده - ریشه افرختن ۱۲. ارمغان این نام دخترانه ایرانی به معنی پیشکش، تحفه، رهاورد، سوغات، کادو، هدیه است ۱۳. باران قطره‌های آب که در نتیجه سرد شدن و مایع، شدن بخار‌های آب موجود در جو زمین حاصل، میشود و به زمین می‌ریزد باریدن ۱۴. بهار آبسال، آبسالان، بهاران، ربیع، نوبهار، شکوفه، بت خانه، بتکده - از فصول چهارگانۀ سال برابر با سه ماه اول سال خورشیدی ایرانی ۱۵. بنفشه گیاهی از تیره کوکناریان که دارای برگ‌های متناوب است. در حدود ۱٠٠ گونه ازاین گیاه شناخته شده که همه متعلق به نواحی گرم و معتدل نیمکره شمالی هستند. ۱۶. بهنوش گوارا - مرکب از به (بهتر یا خوب) + نوش (عسل) - نیکوترین نوشیدنی ۱۷. بهاره مربوط به بهار، به عمل آمده در بهار، منسوب به بهار بهار - منسوب به بهار، بهاری، متولد شده در بهار ۱۸. بهناز خوش ناز و ادا - مرکب از به (زیباتر، خوبتر) + ناز (کرشمه، غمزه) ۱۹. بیتا یکتا، بی‌مانند- بدون تا و چین. فرد. بی مانند. بی عدیل. بی نظیر. بی همال. بی کفو ۲۰. پریسا (پری + سان (پسوند شباهت))، چون پری، کنایه از زیبا روی است - مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا، چون پری- مخفف پری افسانه‌ای در ایران باستان پریساتیس بوده است - زیبا، چون پری ۲۱. پارمیدا نام دختر بردیا - پارمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش پادشاه هخامنشی ۲۲. پانته‌آ پایدار، نگهبان نیرومند، نام همسر آبرداتاس که در زمان کوروش، پادشاه شوش بود ۲۳. پرتو فروغ، روشنایی- اشعه، تاب، تابش، درخشش، روشنی، سو، شعاع، شعشعه، ضیا، نور، اثر، نقش ۲۴. پوپک هدهد، پوپوک - مرغی است خوش خط و خال که کاکلی بر سر دارد. ۲۵. پونه گیاهی است خوشبو با ساقه بسیار کوتاه دارای برگ‌هایی مانند برگ نعناع، در کنار نهر‌ها می‌روید و خوردنی است. ۲۶. پریناز دارای ناز و کرشمه ای، چون پری ۲۷. پگاه بامداد، سپیده دم، سحر، صبح، صبحدم، فجر، فلق، زود ۲۸. پریا (پری + الف. اسم ساز)، همانند پری - زیبا، چون پری ۲۹. تابان براق، تابنده، تابناک، درخشنده، درخشان، رخشان، رخشنده، روشن، فروزان، لامع، متجلی، مشعشع، مضی ء، منیر، تاوان، خسارت، غرامت، مغرم ۳۰. ترانه این نام دخترانه ایرانی به معنی آواز، تصنیف، خنیا، سرود، شعر، قول، گلبانگ، نشید، نغمه، دوبیتی، جمیل، جوان، خوشگل است ۳۱. ترگل گل تازه- تَرگُل. گل تازه و شاداب. این واژه در عبارتِ ترگُل ور گُل بکار می‌رود که به معانی سرزنده، شاداب، با طراوت، زیبا، آراسته را دارد. ۳۲. تینا از نام‌های اصیل ایرانی است- این نام از زمان‌های قدیم (زمان کوروش هخامنشی) در بین ایرانیان رایج بوده است، تینا، الهه عشق و به معنی ناز و ادا (عاشق نوازش) است، و در مواردی به عنوان نماد‌ی از عشق به گل سرخ نیز تعبیر شده است ۳۳. ثنا تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیحه، مدیحه ۳۴. جانان دوست داشتنی- مرکب از: جان و ان (علامت نسبت). معشوق. محبوب. خوب ۳۵. چیستا دانش، آگاهی، فرزانگی؛ نام فرشته دانش و فرزانگی که با صفت هایی، چون راست‌ترین توصیف شده است. چیستا ایزدبانوی ایرانی است. معنای چیستا، دارنده راه‌های خوب و آموزنده و راهنمای راه‌های خوب است. به همین دلیل او را ایزدبانوی دانش هم می‌دانند. او را ایزدبانویی می‌دانند که با سروش، همیشه میترا را همراهی می‌کنند. سپیدپوش است و در طرف چپ مهر است. بعد‌ها در دو جلوه چیستی و دین نمایانگر می‌شود. ۳۶. چکاوک آهنگی از موسیقی ایرانی- جل، چکاو، چکانه، چکاوه، سرخاب، مرغابی، هوژه ۳۷. دریا رود بزرگ- ژرف، بی پایاب، بی پایان، بی کران ۳۸. دُرنا یکی از پرندگان وحشی و حلال گوشت، از راسته ٔ. دراز پایان که در حدود ۱۲ گونه از آن در سراسر زمین می‌زیند، و آن دارای پا‌های بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالباً در کنار آب نشیند. درنا‌ها بهنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند. ۳۹. درسا (دُر + سا (پسوند شباهت))، شبیه به دُر، (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند - در (عربی) + سا (فارسی) مانند در، مانند مروارید ۴۰. دل آرام آرامش دهنده قلب، تسکین دهنده دل - موجب آرامش و آسایش خاطر، محبوب، معشوق ۴۱. دنیا آفاق، جهان، دهر، زمانه، عالم، کاینات، گیتی ۴۲. دیبا نوعی پارچه ابریشمی- پرند، پرنیان، حریر، دیباج ۴۳. دلاویز دلپذیر، دلپسند، دلچسب، دلخواه، مطلوب، خوشبو، دماغ پرور، عطرآگین، معطر ۴۴. دلدار جانان، دلارام، دلبر، دلداده، دلربا، دلستان، دلنواز، مترس، محبوب، محبوبه، معشوق، معشوقه، ول، یار ۴۵. دلپسند پسندیده، مرغوب- خوش آیند، دلچسب، دلخواه، دلکش، قشنگ، مرغوب، مقبول، موافق ۴۶. دل آرا دلارا. دل آرای. دل آراینده. آراینده ٔ. دل. شادکننده ٔ. دل. آنچه یا آنکه باعث شادی و نشاط و سرور شود ۴۷. رامش خوشی- خنیا، طرب، موسیقی، نوا، آرامش، آسودگی، فراغت ۴۸. رها خلاص، جدا، آزاد، فارغ، مرخص، مستخلص، وارسته، بی بند، پراکنده، پرت، ترک، متروک، واگذار، ول، ولو، یله ۴۹. رامک آرامش دهنده- (رام +ک (تصغیر))، مصغر رام، رام - رام، اهلی ۵۰. رایکا پسندیده و دوست داشتنی- محبوب و مطلوب و معشوق نام دخترانه ایرانی ۵۱: رخساره چهر، چهره، رخ، رخساره، روی، سیما، صورت، عارض، عذار، گونه، وجنات، وجه ۵۲. رخشنده درخشان، نورانی- (صفت فاعلی از رخشیدن)، درخشنده، (به مجاز) دارای عظمت و شکوه - درخشنده، دارای عظمت و شکوه ۵۳. رُکسانا (یونانی شده روشنک) روشنک، (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد روشنک - روشنک، رکسانه، از شخصیت‌های شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی ۵۴. روناک اسم کردی به معنی روشنایی می‌باشد - روشن- روشنایی ۵۵. روشنک در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد- روشن ۵۶. ریما ریما نام قدیمی دریاچه ارومیه، و به معنای دریای افول خورشید است- زیبا و دلنشین. به معنی کرگدن نیز استفاده می‌شود ۵۷. زیبا پریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوب صورت، خوش اندام، خوشگل، خوش منظر، رعنا، زیبارو، شیک، صبیح، ظریف، قشنگ، لطیف، لعبت، مطبوع، مقبول، ملیح، نازنین، نیک منظر، نیکورو، وجیه، وسیم، باطراوت، تماشایی، خوش، شکیل ۵۸. زمرد گوهر، از سنگ‌های قیمتی و عموماً سبز رنگ - نام سنگی قیمتی به رنگ سبز ۵۹. ژیلا ژاله تگرگ نام دخترانه ایرانی ۶۰: ژاله شبنم- قطره‌ای که روی برگ گل یا گیاه قرار می‌گیرد ۶۱. سپیتا سفیدترین و پاکترین- سپید _همتای سپیدی _پاک ۶۲. ستی بانو، خانم، کلمه احترام- (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان، (به مجاز) زن و دختر - به کسر سین، سنی، سرسخت و محکم، قطعه‌ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب میشود ۶۳. سارینا پاک، خالص، مقدس، ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش ۶۴. ستایش آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا ۶۵. سارا خالص و صاف، بی غل و غش- خالص، بی آمیختگی، (در اعلام) نام زن حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع) - شاهزاده خانم، نام همسر ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع) ۶۶. سوگند حلف، قسم، یمین- اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد قسم (بخدا رسول امامان بزرگان) ۶۷. سپیده بامدادان، سپیده دم، سحر، سپیده دمان، سحرگاهان، سفیده، شفق، طلیعه، فجر ۶۸. ساویس با ارزش، گرانمایه- ارزشمند، گران مایه، نفیس، پنبه زده شده ۶۹. ساغر جام و پیمانه- پیاله، پیمانه، جام، باده، صبوح، صبوحی، صهبا، غارج، مل، می ۷۰. سوزان نام زن رامشگر تورانی- آتشین، حار، داغ، سوزنده، گرم، محترق، مشتعل، ملتهب، تبدار، پرسوزوگداز، پرسوز، سوزناک، شدید، زایدالوصف ۷۱. سالومه صلح و آرامش، صفا و دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله حضرت عیسی (ع) همچنین نام ملکه یهود و دختر هرود فلیپ ۷۲. شادی خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط، جشن، طرب، عشرت، عیش نام دخترانه ایرانی ۷۳: شراره جرقه، ریزش آتش- اخگر، زبانه آتش، آتش پاره ۷۴. شهرزاد مخفف شهرزاده. زاده ٔ. شهر. اهل. وطنی. بومی. مقابل اجنبی و غریب و خارجه و خارجی. ۷۵. شیدا بی قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق ۷۶. شیوا رسا و بلند و کشیده- بلیغ، رسا، روان، فصیح، گویا ۷۷. عسل انگبین، شهد- انگبین، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید می‌کند، (به مجاز) (در گفتگو) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب - مایعی خوراکی که زنبور عسل می‌سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی ۷۸. فرانک به معنی پروانه، (در اعلام) نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون در داستان‌های ملی - پروانه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه کیانی ۷۹. فروزنده پرفروغ، درخشان، روشن، فروغمند ۸۰. فریماه فری به معنای خجسته، مبارک، شکوهمند به علاوه ماه و به معنای کلی ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته، دارای زیبایی و شکوهی، چون ماه ۸۱. فرناز شکوه ناز، دارای ناز زیبا، فراوانی ناز - دارای ناز و غمزه زیبا و باشکوه ۸۲. فرنوش شکوه و عظمت ابدی ۸۳. کتایون نام زن کی گشتاسب در شاهنامه ۸۴. کیانا (کیان + ا. (پسوند نسبت))، منسوب به کیان، کیان، به علاوه این واژه (در قدیم) به معنی طبیعت بوده است - طبیعت ۸۵. گلناز نوعی گل (گلِ ناز) - دارای ناز و عشوه ای، چون گل ۸۶. گلنوش نام نوایی است در موسیقی- آهنگی است از موسیقی قدیم: تا بربم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بر بار خروش ورشان است نام دخترانه ایرانی ۸۷: لاله گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه‌ای بلند قرار دارد، گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد ۸۸. ماندانا دختر آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن آستیاگس آخرین پادشاه ماد زن کبوجیه اول و مادر کوروش بزرگ. ۸۹. مژده بشارت، خبر خوش، مبارک خبر، مژدگانی، مشتلق، نوید، وعده، وعید ۹۰. مهشید مهتاب، روشنایی ماه- ماه شید. پرتو قمر. ماهتاب. مهتاب. پرتو ماه. ۹۱. مهدیس مانند ماه، زیبارو، (مَه = ماه + دیس = (پسوند شباهت))، مانند ماه، (به مجاز) زیبارو - شبیه ماه، بسیار زیبا و سفید ۹۲. مهسا (مه = ماه + سا (پسوند شباهت))، مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو - مانند ماه، زیبا ۹۳. نوشین شیرین و گوارا- منسوب به نوش که به معنی شهد باشد ۹۴. نیکا خوب، خوش، زیبا، ظریف- چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران ۹۵. نرگس‌ گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق ۹۶. نازنین دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده ۹۷. ویستا (اوستایی) یابنده، برخوردار - دانش و فرهنگ ۹۸. هاله چنبرماه، خرمن، خرمن ماه، شادورد، شایورد، بدجنس، بدذات، شریر، عدل، لنگه نام دخترانه ایرانی ۹۹: هدیه ارمغان، انعام، پیشکش، تحفه، تعارف، خلعت، رهاورد، سوغات، نثار، هبه، شیرب‌ها ۱۰۰. یسنا‌ نام جزء مهم اوستاست و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می‌آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن

منابع: سازمان ثبت احوال - لغت نامه دهخدا - gulfnews.com - yjc ، dlsell

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت