قتل مرد عتیقه فروش به دستور همسر سوم
همسر سوم مرد ثروتمند برای تصاحب اموال شوهرش با همدستی یک بنگاه دار، او را به بهانه پیدا کردن عتیقههای زیر خاکی به بیابان کشاند و به قتل رساند. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، روز ۳۰ دی مرد جوانی به کلانتری ۱۳۰ نازی آباد رفت و از ناپدید شدن پدرش خبر داد.
روزنامه ایران: همسر سوم مرد ثروتمند برای تصاحب اموال شوهرش با همدستی یک بنگاه دار، او را به بهانه پیدا کردن عتیقههای زیر خاکی به بیابان کشاند و به قتل رساند. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، روز ۳۰ دی مرد جوانی به کلانتری ۱۳۰ نازی آباد رفت و از ناپدید شدن پدرش خبر داد. وی گفت: پدرم سعید ۵ سال قبل برای سومین بار با زن جوانی ازدواج کرد. از آن به بعد ارتباطمان با پدرم کمتر شد، اما امروز که بعد از مدتها با پدرم تماس گرفتم تلفنش را پاسخ نداد. بعد از آن به خانهاش رفتم تا حالش را بپرسم که همسرش گفت: او به خانه نرفته و خبری ندارد. بدنبال شکایت مرد جوان، پروندهای در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد. با توجه به حساسیت موضوع پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. کارآگاهان به سراغ بیمارستانها و کلانتریها رفته، اما هیچ ردی از مرد میانسال به دست نیاوردند. درنخستین گام کارآگاهان به سراغ همسر سعید به نام سمیرا رفتند. سمیرا در تحقیقات گفت: از آنجایی که سعید از دو همسر قبلیاش بچه دارد؛ گاهی به خانه آنها میرفت و نیامدن او به خانه نیز برای من نگران کننده نبود. سرنخهایی برای جنایت صحبتهای سمیرا در رابطه با ناپدید شدن همسرش قانع کننده نبود و در ادامه بررسیها تیم تحقیق با اظهارات ضد و نقیض زن جوان مواجه شدند. همین مسأله شک تیم تحقیق را به اینکه زن ۳۲ ساله در ناپدید شدن همسرش نقش داشته باشد پر رنگتر کرد. درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت کارآگاهان متوجه شدند که بعد از ناپدید شدن مرد ۵۴ ساله در دو مرحله حدود ۱۷ میلیون و ۱۲۶ میلیون تومان پول از حساب او برداشت شده است. همچنین در بررسیها مشخص شد که زن جوان با مرد بنگاهداری به نام فرزاد ارتباط دارد و چند روز بعد از ناپدید شدن سعید رفت و آمدهای فرزاد به خانه وی بیشتر شده است. تمام سرنخهایی که تیم تحقیق به دست آوردند حکایت از این داشت که زن جوان با همدستی فرزاد، در ناپدید شدن مرد ثروتمند نقش دارد. دستگیری متهمان به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران سمیرا و فرزاد بازداشت شده و تحقیق از آنها صورت گرفت. سمیرا که با مدارک پلیسی مواجه شده بود به قتل همسرش با همدستی فرزاد اعتراف کرد. مرد بنگاه دار نیز که خود را در برابر مدارک جنایی میدید به قتل مرد میانسال اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف متهمان به رها کردن جسد در منطقهای بیابانی و در کیلومتر ۵۵ جاده قدیم تهران - قم، تحقیقات برای کشف جسد مقتول در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. ۲۹ دی تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم آگاهی به همراه متهمان پرونده به محل جنایت رفتند. اما با وجود بررسی میدانی محل جنایت موفق به کشف جسد نشدند، اما فقط چند تکه لباس آغشته به خون متعلق به مقتول در محل جنایت کشف شد. گفتگو با فرزاد با سمیرا چطور آشنا شدی؟ حدود ۶ ماه قبل بود که به همراه سعید برای اجاره خانهای به مغازه یکی از دوستانم که من در آنجا کار میکردم، آمدند. سعید وضع مالی خوبی داشت و برای زندگی با همسر سومش بدنبال خانهای بود. همان زمان برای آنها آپارتمان مناسبی پیدا کردم. اما بعد از آن رابطهام با سعید و همسرش قطع نشد. اوایل سمیرا با من درد دل میکرد و از رفتارهای بد همسرش میگفت. شوهرش مدام او را اذیت میکرد و سمیرا به رفتارهای همسرش شک داشت. به من میگفت که همسرش روابط پنهانی دارد و تصور میکرد که به او خیانت کرده باشد. چرا از همسرش جدا نشد؟ سعید مرد ثروتمندی بود و جدایی او باعث میشد که ثروت سعید را از دست بدهد. اما درصورت مرگ مرد میانسال سمیرا میتوانست از ثروت شوهرش استفاده کند. نقشه قتل را چه کسی کشید؟ هر دو نفرمان. نقشه تان چه بود؟ سعید در کار خرید و فروش عتیقه بود و وضع مالی خوبی هم داشت به بهانه اینکه یکی از دوستانم زیرخاکی برای فروش دارد با او قرار گذاشتم. ماشین یکی از دوستانم را قرض گرفتم و به سراغ سعید رفتم. ساعت ۱۱ شب ۲۸ دی او را سوار خودرو کرده و به طرف جاده قم راه افتادیم. سمیرا هم با شما آمد؟ داخل ماشین ما نبود. اما قبلش قرار گذاشتیم که او هم در محل حادثه حضور داشته باشد تا شاهد قتل همسرش باشد. به همین دلیل سمیرا یک خودرو را برای ۲۴ ساعت کرایه کرد و زمانی که ما به سمت قم راه افتادیم او هم پشت سر ما به راه افتاد و سایه به سایه ما را تعقیب میکرد. چطور قتل را انجام دادی؟ از ماشین پیاده شدم و از او هم خواستم پیاده شود. بعد هم با چاقویی که به همراه داشتم چندین ضربه به او زدم. پس از کشتن سعید جسد را همانجا رها کرده و راهی تهران شدیم. متأهل هستی؟ خیر، ۱۰ سال قبل از همسرم جدا شدم.
دیدگاه تان را بنویسید