مشاور سازمان بهزیستی: از محله‌ای فقیر بدون ژن خوب به این جا رسیدم

کد خبر: 910902

انتخاب شدن «غلامرضا فروغی نعمت اللهی» ۳۰ ساله به عنوان مشاور رئیس سازمان بهزیستی ایران که خودش یکی از بچه‌های تحت حمایت بهزیستی است، در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی مورد استقبال و ستایش قرار گرفت.

مشاور سازمان بهزیستی: از محله‌ای فقیر بدون ژن خوب به این جا رسیدم

روزنامه خراسان: انتخاب شدن «غلامرضا فروغی نعمت اللهی» ۳۰ ساله به عنوان مشاور رئیس سازمان بهزیستی ایران که خودش یکی از بچه‌های تحت حمایت بهزیستی است، در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی مورد استقبال و ستایش قرار گرفت. کاربری در این باره نوشت: «او به خوبی می‌فهمه که چقدر سخت باید جنگید تا رشد کرد» و کاربر دیگری نوشت: «چقدر این انتخاب تان جانانه بود. دم شما گرم آقای رئیس بهزیستی».

در این باره باید بدانید که رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور در اولین نشست با مسئولان سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه بهزیستی برای انتصاب نخستین مشاور جوان خود از آن‌ها نظر خواهی کرد که با موافقت تمامی اعضا، «فروغی» را به عنوان مشاور خود منصوب کرد.

فروغی دانشجوی دکتری منابع انسانی بوده و در مسابقات اختراعات در روسیه و سوئیس، موفق به دریافت دو مدال طلا، یک نقره، پنج دیپلم افتخار و مدرک دکتری تحقیقاتی افتخاری شده است. همچنین او مدال طلای جوان‌ترین مخترع جهان در سال ۲۰۱۱ میلادی را دارد. در ادامه گپ و گفتی با او خواهیم داشت.

با این حجم از سر و صدایی که شنیده می‌شود به نظرم در اتوبوس هستید، درست حدس زدم؟ بله، من با اتوبوس و مترو در شهر رفت و آمد می‌کنم، چون به نظرم در هیچ شرایطی نباید از مردم دور شویم. در غیر این صورت، معمولا تصمیمات مان هم سازنده نخواهد بود. البته شاید هم خودروی شخصی ندارید؟ (می خندد!) خودروی شخصی هم دارم، اما بودن در کنار مردم در اتوبوس و مترو را ترجیح می‌دهم. پست‌هایی را که برای انتخاب تان به عنوان مشاور سازمان بهزیستی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده دیده اید؟ بله و این لطف مردم است. من باور دارم که انسان باید همیشه تلاش و حرکت کند. به نظرم همه ما آدم‌ها باید همیشه خودمان را وسط یک مثلث در نظر بگیریم که سه ضلع دارد: تکرار، توکل و تلاش. تلاش که باید همیشه داشته باشیم، اگر هم به مانعی برخوردیم، باید دوباره تلاش کنیم و از همه این‌ها بالاتر توکل بر خداست که باعث موفقیت می‌شود. بعضی جوان‌ها معتقدند که تنها راه پیشرفت، این است که یا آقازاده باشیم یا پارتی داشته باشیم. چقدر با این جمله موافقید؟ مهم‌ترین دلیل این که من مورد لطف مردم به خصوص در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفتم، همین است که بدون توصیه هیچ فردی یا داشتن ژن خوب به این جایگاه رسیدم. همان طور که می‌دانید انتخاب من با رای گیری در جلسه‌ای با حضور رئیس سازمان بهزیستی اتفاق افتاد. هیچ آشنایی قبلی با رئیس سازمان بهزیستی نداشتید؟ هیچ شناخت قبلی از ایشان ندارم، نه تا به حال در محل کار ایشان را دیده بودم و نه رشته تحصیلی مان یکی است و .... مدرک تحصیلی تان چیست؟ دو مدرک در مقطع کارشناسی ارشد دارم، یکی مهندس شیمی و دیگری مدیریت اجرایی. هم اکنون هم دانشجوی دکترای منابع انسانی هستم. لطفا از نوجوانی ومسیر پیشرفت تان برای مان بگویید؟ ما در منطقه‌ای محروم زندگی می‌کردیم و به علت ورشکسته شدن کارخانه سنگ که تنها مکان اقتصادی بردسیر کرمان بود و پدرم آن جا کار می‌کرد، شرایط اقتصادی مان اصلا خوب نبود؛ بنابراین من و برادرم بازو‌های اقتصادی خانواده شدیم و این باعث شد که شرایط تحصیل برایم بسیار سخت شود. با این حال، من علاقه زیادی به تحصیل داشتم و نمی‌توانستم درس خواندن را کنار بگذارم. در این بین، شنیده بودم که اگر بتوانم یک اختراع را به مرحله قابل قبولی برسانم، مورد حمایت بهزیستی قرار خواهم گرفت و همین باعث شد که به دنبال اختراع بروم و آن چه را که در ذهنم بود به یک مدل واقعی تبدیل کنم. البته برادرم هم در این زمینه، کمک بسیاری به من کرد. در ادامه حمایت‌های دانشگاه باعث شد تا بتوانم اختراع ام را در عرصه‌های بین المللی هم به نمایش بگذارم و چندین مدال طلا و نقره در مسابقات اختراعات روسیه و سوئیس که بسیار هم معتبر هستند، کسب کنم. آن زمان فکر می‌کردید که روزی به این جایگاه برسید؟ واقعا دوست داشتم که روزی بتوانم برای بچه‌های بهزیستی، کار مثبتی انجام دهم، اما بدون تعارف آن روز‌ها فکر این حد از پیشرفت را نمی‌کردم. این انتخابم یک سورپرایز بزرگ برای من از جانب خداوند بود. البته شروع این ماجرا هم با سفرم به مشهد پیش آمد و از امام رضا (ع) کمک خواستم و امیدوارم بتوانم فردی تاثیرگذار باشم. در پایان یک جمله هم به بچه‌های بهزیستی که شاید در این شرایط اقتصادی کشور از رسیدن به موفقیت در آینده ناامید شده باشند، بگویید؟ اجازه بدهید که من جمله ام را فقط به بچه‌های سازمان نگویم و مخاطبم همه جوان‌های بااستعداد و دوست داشتنی کشورم باشند. این روز‌ها باید بپذیریم که باد در حال وزیدن است و این هنر ماست که در برابر این باد‌ها پناه بگیریم یا آسیاب بادی بسازیم. اگر عادت کنیم به پناه گرفتن، خودمان را محدود می‌کنیم و هیچ گاه پیشرفت نخواهیم کرد. بیایید همه برای ساختن آسیاب بادی به یکدیگر کمک کنیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت