رد ادعای مسیحیان درباره حضرت عیسی (ع) توسط قرآن و عترت

کد خبر: 906031

خداوند در آیات قرآن و نیز اهل‌بیت (ع) در مناظره‌های علمی خویش به رد تفکر اُلوهیت عیسی (ع) پرداختند.

رد ادعای مسیحیان درباره حضرت عیسی (ع) توسط قرآن و عترت

خبرگزاری تسینم: از چالش‌های بحث‌برانگیز آموزه‌های اسلام با آموزه‌های مسیحیت، تفاوت نگاه نسبت به داستان حضرت عیسی (ع) است. از مهم‌ترین اعتقادات مسیحیان تثلیث (پدر، پسر، روح‌القدس) و تصلیب به معنای صلیب کشیدن عیسی (ع) است. در حالی که خداوند در آیات متعددی از قرآن این دو اعتقاد را به چالش می‌کشد و او را بنده‌ای از بندگان خدا معرفی می‌کند که به نبوت و رسالت رسید و بعد خداوند او را به آسمان‌ها برد و در زمان معینی مجدداً به دنیا باز می‌گرداند.

مسیحیان بر اساس انجیل یوحنا از قول حضرت عیسی (ع) معتقدند که او ادعا کرده کار خدایی می‌کند و خدا در او و او در خداست. در این بخش از انجیل یوحنّا مى‌خوانیم: «و یهودیان سنگ‌ها را باز داشتند تا او را سنگسار کنند ـ. عیسى به آن‌ها جواب داد که من بسیار کارهاى خوب را از جانب پدر خود به شما کرده‌ام به جهت کدام از آنهاست که شما مرا سنگسار می‌کنید؟ یهودیان به او جواب داده گفتند: براى کار خوب تو را سنگسار نمى‌کنیم؛ بلکه به جهت کفر و به جهت این که تو انسان هستى و خود را خدا مى‌خوانی؛ عیسى به آن‌ها جواب داد… آیا شما به آن کس که پدر او را منزه کرد، و به جهان فرستاده مى‌گویید که تو کفر مى‌گویى از آنجا که گفتم من پسر خدا هستم اگر من کارهاى پدر خود را به جا نمى‌آورم باور نکنید و اگر به جا آرم هر چند که مرا باور نکنید کارهاى مرا باور کنید، تا شما بدانید و باور کنید که پدر در من است و من در وى». در حالی که این اتهامی از سوی یهودیان بود که می‌گفتند عیسی (ع) ادعاى خدایى کرده است و بعد حکم به تکفیر او و سنگسار کردن ایشان دادند.

خداوند در آیات قرآن این اتهام را رد کرد. درباره رد اُلوهیت عیسی (ع) از زبان آن حضرت می‌فرماید: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا؛ آن طفل (به امر خدا به زبان آمد و) گفت: همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.» گویی عیسی (ع) آن زمان را مشاهده می‌کرد که بناست انجیل دستخوش تحریف یهود قرار گیرد و او را «إله» خطاب کنند.

همچنین خداوند در آیه ۱۵۷ سوره نساء مجدداً با لحنی عتاب فرمود: «إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ. قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ ۚ. إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ. تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ ۚ. إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ؛ و (یاد کن) آن گاه که خدا گفت:‌ای عیسایِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟ عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودم تو می‌دانستی، که تو از راز‌های درونم آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی.»

بنابراین از نگاه قرآن، عیسی (ع) بنده‌ای از بندگان خداست که از سوی او به نبوت و رسالت مبعوث شد و نه تنها کشته نشد بلکه به سوی آسمان‌ها رفعت داده شد تا برای مأموریتی ویژه که همان زمینه‌سازی برای تحقق حکومت الهی بر پهنه عالم است، به دنیا بازگردد.

رد الوهیت عیسی (ع) نه تنها استدلال قرآنی دارد بلکه با استدلال‌های عقلی قابل پاسخ است. در مناظره‌ای که امام رضا (ع) با جاثلیق، عالم مسیحی در ردّ تفکر اُلوهیت عیسی (ع) ترتیب دادند، می‌خوانیم: «. امام (ع) فرمود:‌ای مسیحی، قسم به خدا ما به عیسایی که به محمّد صلّی اللّٰه علیه و آله مؤمن بود، ایمان داریم، و نسبت به عیسای شما ایرادی نداریم جز ضعف و ناتوانی و کمی نماز و روزه او! جاثلیق گفت: به خدا سوگند، دانش خود را تباه ساخته و خود را تضعیف کردی، می‌پنداشتم تو عالم‌ترین فرد در بین مسلمین هستی! امام فرمود: مگر چطور شده؟ جاثلیق گفت: شما معتقدی که عیسی ضعیف بود و کم روزه می‌گرفت و کم نماز می‌خواند و حال آنکه آن حضرت حتّی یک روز هم بدون روزه سپری نساخته و یک شب نیز بخواب نرفت، و همیشه روز‌ها روزه بود و شب‌ها شب زنده‌دار! امام فرمود: برای نزدیکی و تقرّب به چه کسی روزه می‌گرفت و نماز می‌خواند؟! جاثلیق نتوانست جوابی دهد و ساکت ماند!»

در ادامه فرمودند: «ای نصرانی از تو سؤالی دارم. جاثلیق گفت: بفرمایید، اگر بدانم جواب می‌دهم. امام فرمود: چرا قبول نداری که عیسی با اذن خدا مرده‌ها را حیات می‌بخشید؟ جاثلیق گفت:، زیرا احیاکننده مردگان و شفادهنده کوران و مبتلا به پیسی، معبود و شایسته پرستیدن است، پس عیسی خود پروردگار است. امام فرمود: یسع نیز اعمال مانند کار‌های عیسی انجام می‌داد، او بر آب راه می‌رفت و مرده را حیات می‌بخشید، و نابینا و بیمار پیسی را شفا می‌داد، ولی امّتش وی را خدا ندانسته و هیچ کس وی را پرستش نکرد، و حزقیل پیامبر نیز همچون عیسی بن مریم مرده زنده کرد؛ سی و پنج هزار نفر را پس از گذشت شصت سال از مرگشان، زنده کرد.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت