از فلسفه غرب به بن‌بست رسیدم و روی به خدا آوردم

کد خبر: 899753

اسدالله رحمان‌زاده استاد ایرانی مقیم آمریکا در نامه خود به دکتر نصرالله حکمت استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی از تحول معرفتی و وجودی خود خبر داد و نوشت؛ از بی‌ایمانی و بن بست فلسفی غرب عاجزانه روی به خدا آورده است.

از فلسفه غرب به بن‌بست رسیدم و روی به خدا آوردم

خبرگزاری فارس: اسدالله رحمان‌زاده استاد ایرانی مقیم امریکا -در کانترا کاستا کالج در کالیفرنیا- در نامه خود به دکتر نصرالله حکمت-استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی- از تحول معرفتی و وجودی خود خبر داد. وی این نامه را در اختیار خبرنگار گروه اندیشه فارس قرار داده است. در ابتدای این نامه، دکتر رحمانزاده نوشته است:

سلام بر دکتر حکمت عزیز، استاد گرامی

بحث‌های ایمان پیشافلسفی شما را من زندگی کردم، که از بی‌ایمانی و رسیدن به بن بست فلسفی، و پس برهان خلف reductio ad absurdum فلسفه غرب، از سر عجز و نیاز روی به خداوند آوردم.

ایمان به او شاکله مفهومی و جسمی مرا از هم گسیخت و از نو ساخت. من جسماً و روحاً وارد وادی‌ای شدم که تا ۵۰ سالگی تجربه نکرده بودم. حتی باور نداشتم که ممکن است وجود داشته باشد. پس از تجربه این ایمان، درک من از حدود روحی-جسمی (توجه کنید که این تغییر، جسمی و محسوس هست) انسان تغییر کرد. این را غیر ممکن یافتم که بشود به تفکر فلسفی سکولار خویش ادامه دهم و ایمان به خداوند را از نظر وجودشناختی، شناخت شناختی، پدیدار شناسی، و اخلاق، به اصطلاح، در پرانتز بگذارم. به این نتیجه رسیدم که بدون وجود خداوند، به معنای سرمنشاء وجود و پرستش، حقیقتی در عرصه فلسفه و وجود بشری نمی‌تواند باشد. بدینگونه تمام علم و فلسفه جز پاره‌ای ظن و گمان و ساختن خانه‌های شنی نیست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت