مرد رزمیکار مأمور قلابی را گرفتار کرد
مأموران قلابی که قصد اخاذی از یک مرد جوان را داشتند نمیدانستند وی یک رزمی کار است.
روزنامه ایران: مأموران قلابی که قصد اخاذی از یک مرد جوان را داشتند نمیدانستند وی یک رزمی کار است.
چند روز قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از دستگیری مردی خبر داد که قصد اخاذی از او را داشته است. شاکی به پلیس گفت: در حال عبور از خیابان بودم که دو مرد میانسال سوار بر خودروی پرشیا مرا صدا کردند. آنها با نشان دادن بیسیم و دستبند خود را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی کرده و گفتند که در تعقیب و دستگیری فروشندگان مواد مخدر هستند. در حالی که قصد بازرسی بدنی مرا داشتند از من خواست تا هر چه داخل جیب هایم است را به او بدهم. از آنجا که من صفحات حوادث روزنامهها را زیاد میخوانم و اخبار مأموران قلابی را بارها دیده بودم از آنها خواستم که کارتشان را به من نشان دهند، اما مرد میانسال سعی کرد مرا به داخل خودرو هل دهد. وی ادامه داد: من رزمی کار هستم بلافاصله چند فن به آنها زدم و هر دو مأمور قلابی سعی کردند متواری شوند. اما من موفق شدم راننده خودرو را دستگیر کنم.
به دنبال اظهارات پسر رزمی کار، راننده میانسال خودروی پرشیا بازداشت و برای تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد. او زمانی که در مقابل بازپرس ایردموسی قرار گرفت به سرقت تحت عنوان مأمور با همدستی مرد سابقهداری اعتراف کرد.
گفتگو با متهم طبق گفته خودش مدت هاست که با رانندگی روزگار میگذراند، اما وسوسههای یکی از مسافرانش باعث شد که در دوران میانسالی پایش به دادسرا و بازداشتگاه باز شود. با همدستت چطور آشنا شدی؟ مسافرم بود. وقتی بیشتر با او آشنا شدم پیشنهاد اخاذی را به من داد. ابتدا مخالفت کردم. اما وسوسهام کرد. میگفت: چقدر میخواهی با ماشین کار کنی و از مسافران هزار تومان و دو هزار تومان بگیری. حرفهای شاهین باعث شد تا با او همراه شوم. شگردتان برای اخاذی چه بود؟ ما به دو روش اخاذی میکردیم. روش اول سوار بر ماشین کنار خیابان به انتظار میماندیم و با دیدن سوژه مناسب شاهین آنها را صدا میزد. بعد خودش را معرفی میکرد و از آنها میخواست که سوار ماشین شوند و وسایل داخل جیب هایشان را روی صندلی بریزند. در این میان شاهین پول هایشان را کش میرفت و اگر موفق هم نمیشد با این بهانه که شما را باید حتماً تحویل پلیس بدهیم از آنها پول میگرفت. شگرد دوممان این بود که به مقابل خانههای نیمه ساز میرفتیم و از کارگران افغانی مدارک اقامت میخواستیم. از آنجایی که آنها مدرکی نداشتند و تصور میکردند ما پلیس هستیم به ما پول میدادند. سوژهها را چطور شناسایی میکردید؟ ساختمانهای نیمه ساز که مشخص است، اما عابران را شاهین انتخاب میکرد. نمیدانم روی چه حساب آنها را انتخاب میکرد فقط از من خواسته بود در این اخاذیها و سرقتها همراهش باشم. چقدر گیرت میآمد؟ در هر مورد ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان گیرم میآمد باقی پولها را شاهین برمیداشت.
دیدگاه تان را بنویسید