تصویر تخیلی اشتباهِ دانشگاه کلمبیا از الموتِ ایرانی

کد خبر: 891783

«اگر به دنبال کتاب‌هایی برای شناخت درست از قلعه الموت هستید، کتاب جهانگشای جوینی نوشته‌ی عطاملک جوینی یا کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه ترجمه فریدون بدر را بخوانید، طرحی را که دانشگاه کلمبیا از الموت کشیده است، مبنا نمی‌توان قرار داد.»

تصویر تخیلی اشتباهِ دانشگاه کلمبیا از الموتِ ایرانی

خبرگزاری ایسنا: حمیده چوبک، سرپرست کاوش دژ الموت که چیزی حدود ۱۴ سال از عمر خود را در دره‌ی الموت و برای مطالعات باستان‌شناسانه در الموت سپری می‌کند، توانسته تا کنون ۱۴ فصل کاوش را در دژ الموت تجربه کند.

او و تیم همراهش در فصل جدید کاوش، همچنان به دنبال یافتن مقبره «حسن صباح» بنیانگذار فرقه اسماعیلیه در ایران‌اند، هر چند در طول هفته گذشته با انتشار خبری از کشف یک مقبره در روستای «خشکه چال» در الموت شرقی شایعاتی مبنی بر کشف مقبره سپهسالار حسن مطرح شد، اما تیم کاوش آن را غیرمستند و بدون وجود هر نوع مبنای علمی دانستند.

حالا، اما باستان‌شناسان به دنبال یافتن مقبره حسن صباح‌اند؛ هر چند به گفته‌ی چوبک، مقبره‌ای که در متون از آن یاد شده است، زیارتگاه پیروانش بوده و جانشینانش هم در نزدیکی او دفن شده‌اند.

باید گفت: افسانه‌های قلعه الموت به خصوص آن‌ها که در طول سال‌های گذشته توسط مردم محلی و سینه به سینه نقل شده‌اند، هنوز آن قدر زیادند که نمی‌توان به راحتی به ان‌ها استناد کرد، علاوه بر کتاب «خداوند الموت» نوشته‌ی «پل آمیر» و ترجمه «ذبیح الله منصوری»، دانشگاه کلمبیا کلمبیا نیز با بازسازی تصویری از این دژ تاریخی، تصویری متفاوت از الموت ارائه داده‌اند، اما مورخان و باستان‌شناسان ایرانی معتقدند دژ الموت با وجود همه زیبایی و ابهتش، بهشت نبوده و تصویر بازسازی شده دانشگاه کلمبیا نیز تخیلی است.

قلعه الموت در زمان اسماعیلیه دوبار ویران شده

و حالا چوبک، سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی قلعه الموت، با تاکید بر این که حمله مغول به الموت سال‌ها بعد از فوت حسن صباح اتفاق افتاده، با استناد به متون تاریخی و کشف دو قطعه کاشی زرین فام می‌گوید: حسن صباح در سال ۵۱۸ هجری قمری درگذشت، اما مغول‌ها در سال ۵۵۴ هجری قمری به الموت حمله کرده‌اند. اسماعیلیان سال‌ها بعد از حمله مغول و تخریب الموت بار دیگر به این محل برگشته و در الموت ساکن می‌شوند.

او با اشاره به یافته‌های جدید باستان شناسی در الموت می‌گوید: مغول‌ها آخرین افرادی نبودند که این قلعه ارزشمند را ویران کردند و احتمالا قبل یا بعد از دوره تیموری نیز برای دومین بار این قلعه مورد حمله قرار گرفته و تخریب شده است.

چوبک با اشاره به کاوش‌های متعدد برای یافتن مقبره حسن صباح در الموت می‌گوید: متاسفانه تاکنون موفق به کشف این مقبره را نشده‌ایم، اما امیدوارم بتوانم در دوره کاوش‌ام را پیدا کنم، هرچند ممکن است این قبر‌ها در حمله‌ها و ویرانی‌های گذشته از بین رفته باشند.

وی «مولاسرا» را یکی از مکان‌هایی دانست که به دنبال مطرح شدن فرضیه احتمال وجود مقبره حسن صباح، کاوش شد و گفت: این مکان یکی از مهمترین یافته‌های باستان شناسی در یک دهه اخیر است، این محل در واقع یک گنبدخانه با معماری شبیه به گنبدخانه‌های دوره سلجوقی و با تزیینات پر کار است.

او بار دیگر با استناد به متون می‌گوید: مولاسرا مرکز فرمانروایی حسن صباح و جانشینانش و نیز مرکز حکومت و مسجد بوده است و واژه مولاسرا به معنای محل استقرار، ولی امر مسلمین است.

رد پای معماری مصر در الموت

وی با اشاره به این که معماری الموت در زمان حسن صباح تحت تاثیر مصر بوده، از تاثیر معماری این قلعه در بنا‌هایی از جمله گنبد سلطانیه و رصدخانه مراغه خبر می‌ده.

او با اشاره به احتمال وجود اتاقی با کاربری نجوم در قلعه الموت، یکی از مشکلات کاوش‌های باستان شناسی در این قلعه را قرارگرفتن بنای اصلی متعلق به دوره اسماعیلیه در زیر ساخت‌وساز‌های دوره صفوی اعلام می‌کند و می‌گوید: براساس قوانین یونسکو باید همه دوره‌های زیستی یک اثر حفاظت شود مگر در صورتی که اثر قبلی مهمتر باشد و یک پرسش مهم پاسخ بدهد.

وی بیشترین آسیب‌های قلعه الموت را مربوط به دوره قاجار می‌داند و ادامه می‌دهد: در دوران قاجار از آجر‌ها و مصالح اینجا برای ساخت قلعه‌های اربابی و حمام‌ها استفاده می‌شد.

تصویر سه بعدی دانشگاه کلمبیا تخیلی است

چوبک با انتقاد از تصویر سه بعدی دانشگاه کلمبیا تحت عنوان طرح بازسازی قلعه الموت می‌گوید: این طرح با اطلاعاتی که تاکنون در کاوش‌ها به دست آمده است همخوانی ندارد، فقط وقتی می‌توانیم این طرح را داشته باشیم که کاوش‌ها به طور مستمر انجام شده و قلعه و دیوارهایش از زیر خاک بیرون آورده شوند.

این باستان‌شناس ادامه می‌دهد: با توجه به روند کنونی احتمالا حتی ۵۰ سال نیز برای دستیابی به چنین هدفی کم است مگر این که در روند برنامه‌ریزی‌ها و تامین اعتبارات تجدید نظر شود.

به گفته او، مشکل قوانین و مقررات و اعتبارات‌اند، چون یک پایگاه نباید مجوز‌های دو یا سه ماهه بگیرد، بلکه نیاز دارد تا در طول سال اجازه کاوش و مرمت داشته باشد.

او با بیان این که از سال ۹۲ تا امسال کاوشی در الموت نشده بود، می‌گوید: با توجه به وضعیت موجود فقط سه ماه در سال امکان کار داریم، در حالی که به جز فصل زمستان در مابقی فصول سال در الموت می‌توان کار کرد و با استراتژی و برنامه‌ریزی صحیح و تامین اعتبارات می‌توان در مدت ۱۰ سال بازسازی سه بُعدی درستی از قلعه الموت داشت.

چوبک با اشاره به این‌که در متون تاریخی مطالبی مطرح شده مبنی بر این‌که از دوره علویان در طول قرون دوم و سوم، در این نقطه قلعه‌ای وجود داشته، ادامه می‌دهد: هنوز در کاوش‌های باستان‌شناسی آثار و مدارکی از دوره علویان به دست نیامده و هرچیز که در بالای قلعه شناسایی شده، متعلق به دوره‌ی حسن صباح به بعد است

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت