فرزندان ایران گروگان مافیای آموزشی

روزنامه جوان: روزگذشته سیدمحمد بطحایی ترجیح داد به بخش قابل‌توجهی از سخنان خود در جمع مؤلفان و رسانه‌های برتر آموزشی رنگ تازه‌ای بزند و خبر تهدید، محاصره برنامه درسی ملی از سوی سودجویان را مخابره کند.

بعد از گذشت ۱۴ ماه از ورود آموزش‌و‌پرورش به مسئله مافیای کنکور و بهره‌برداری از ظرفیت دستگاه تعلیم و تربیت و همراه‌کردن افکار عمومی، نهاد‌های نظارتی و آغاز بررسی راه‌های حذف کنکور و تعیین درصد برای میزان اثرگذاری سوابق تحصیلی در ورود به دانشگاه‌ها روزگذشته وزیر آموزش‌و‌پرورش در سیزدهمین همایش تجلیل از مؤلفان مواد و رسانه‌های آموزشی از محاصره و تهدید برنامه درسی مدارس از سوی مافیای کنکور و کتاب‌های کمک آموزشی گفت و با اشاره به لجبازی مافیای کنکور با آموزش‌و‌پرورش اظهار کرد: اعتراف می‌کنم توان مقابله با این مافیا را در دوره متوسطه ندارم.

روزگذشته سیدمحمد بطحایی ترجیح داد به بخش قابل‌توجهی از سخنان خود در جمع مؤلفان و رسانه‌های برتر آموزشی رنگ تازه‌ای بزند و خبر تهدید، محاصره برنامه درسی ملی از سوی سودجویان را مخابره کند. هر چند اعتراف به ناتوانی در مبارزه با مافیای کنکور در گفته‌های این عضو کابینه، امید سرشار از ناامیدی بود. وی عنوان کرد: امروز برنامه رسمی درسی مدارس به‌شدت در معرض تهدید از سوی دایه‌های مهربان‌تر از مادر قرار گرفته و حجم فراوان کتاب‌های کمک آموزشی و جزوات آمادگی آزمون، به‌شدت برنامه درسی و کتاب‌ها را تهدید می‌کند.

برنامه درسی ملی نقش بر آب! وزیر آموزش‌و‌پرورش افزود: به‌سادگی یک کتاب کمک‌آموزشی که حداقل استاندارد‌ها را ندارد، برنامه درسی ما را تهدید می‌کند و امروز در صحنه مبارزه‌ای قرار داریم که کارشناس و مؤلف کتاب درسی تمام مسیر‌های استاندارد را طی کرده تا کنجکاوی و حس پرسشگری دانش‌آموز را تقویت کند، اما بلافاصله یک مؤسسه غیرحرفه‌ای کتاب حل‌المسائل را وارد میدان می‌کند و تمام نقشه‌هایی را که ما طراحی کردیم تا دانش‌آموز خودش بیندیشد و به جواب مسئله برسد، نقش برآب می‌کند. وزیر آموزش‌و‌پرورش گفت: وقتی تبلیغات حجیم مؤسسات خصوصی را می‌بینیم، به‌نظر می‌رسد نوعی لجبازی وجود دارد و کتشان را در آورده‌اند برای مبارزه با آموزش‌و‌پرورش! اعتراف می‌کنم هنوز زورمان به مؤسسات خصوصی در دوره متوسطه نرسیده است و هنوز درآمد‌های میلیاردی آن‌ها از جانب کنکور و دانش‌آموزان حاصل می‌شود.

خودانتقادی وزیر در برابر افکار عمومی بطحایی در حالی در مبارزه با مافیای کنکور، اظهار عجز می‌کند و در یک اعلام عمومی شمشیر دفاع خود از کیان تعلیم و تربیت را می‌اندازد که مؤسساتی بعد از گذشت بالغ بر دو دهه اینچنین بر پیکره آموزش‌و‌پرورش پیچیده و از شیره آن می‌مکند و ماهیت آن را تغییر داده‌اند و با مجوز‌هایی فعالیت می‌کنند که یا از آموزش‌و‌پرورش یا وزرات ارشاد یا وزرات علوم دریافت کرده‌اند و سر تمام این وزارتخانه‌ها همکاران بطحایی در کابینه هستند؛ بنابراین چطور ممکن است عزمی در این زمینه وجود داشته باشد، اما ظرفیت‌های سه وزارتخانه به اضافه کمک‌های وزارت اطلاعات و وزارت دادگستری از عهده ریشه‌کنی این مافیا بر نیایند؟ از طرفی اینکه مدیران مدارس و معلمان در کلاس‌ها، دانش‌آموزان را مجبور می‌کنند قبل از خرید کتب درسی کتب کمک درسی فلان انتشارات را تهیه کنند و در ازای آن پورسانت بگیرند و کسری هزینه‌های جاری خود را جبران کنند یا تا رسیدن سرانه‌ها که اغلب تا پنج ماه بعد از آغاز سال تحصیلی واریز نشده‌اند، امور مدارس را بگذرانند. مسئله‌ای نیست که وزیر آموزش‌و‌پرورش نتواند با آن مبارزه کند.

دادخواهی یا امتیازخواهی؟! مسئله نفوذ و بقای مافیای کنکور مثل ماجرای گرفتن کمک‌های مالی اجباری از والدین است که آموزش‌و‌پرورش در رسانه‌ها آن را دغدغه خود می‌داند و قول برخورد با متخلفان را می‌دهد، اما با وجود برخورد‌های وعده داده شده گرفتن پول از والدین به روال تبدیل می‌شود و بعداً صدایش در می‌آید که بخشنامه‌های محرمانه‌ای دست مدارس را در گرفتن پول از والدین به عناوین مختلف بازمی‌گذارد؛ به شرطی که شاکی پیدا نکنند و برای پول‌های دریافتی عنوانی غیر از شهریه و کمک‌های اختیاری بیابند. وقتی وزیر آموزش‌و‌پرورش اعلام می‌کند توان مبارزه با مافیای کنکور را ندارد، یعنی تشکیل کارگروه سنجش و پذیرش دانشجو بازی بوده است؛ یعنی کنکور ماندنی یعنی تأثیر سوابق تحصیلی در کنکور و تعیین درصد برای آن پوششی برای زیرفشار گذاشتن همین پدرخوانده‌ها و احتمالاً گرفتن امتیاز بیشتر است و تمام این‌ها یعنی اینکه آموزش‌و‌پرورش از ادامه فعالیت مؤسسات کنکوری و کمک آموزشی منتفع می‌شود و آنچه در رسانه‌ها اعلام می‌کند، استفاده از ظرفیت افکار عمومی برای بالابردن سهم خود از گردش مالی چندین هزار میلیاردی مافیای کنکور است و تمام این‌ها یعنی اینکه این وزارتخانه هیچ دغدغه‌ای برای رهایی دانش‌آموزان از فشار و استرس آزمون‌های سراسری در مقاطع پایین‌تر ندارد و گمانه حذف سمپاد‌ها به نفع غیردولتی‌ها از سوی آموزش‌و‌پرورش تأیید می‌شود. زیرا این آزمون‌ها به اشکال مختلف در مقاطع ابتدایی در مدارس غیردولتی برقرارند حتی در بدو ورود به مدرسه.

نقش آموزش‌و‌پرورش کنونی در مافیای آینده فسادی که وزیر آموزش‌و‌پرورش از آن یاد می‌کند که دستگاه تعلیم و تربیت را می‌بلعد از همین دورویی‌ها ریشه می‌گیرد. در‌های بسته آموزش‌و‌پرورش روی کارشناسان و متخصصان رشته‌های مختلف از جمله اقتصاد آموزشی و متخصصان تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی همواره مورد انتقاد کارشناسان بوده است، اما زمانی که علی‌اصغر فانی، وزیر پیشین از اقتصاد آموزش‌و‌پرورش و تشکیل کارگروه و اتاق فکر اقتصادی در وزارت آموزش‌و‌پرورش خبر داد، بسیاری از کارشناسان ورود آموزش‌و‌پرورش به جریان‌های متداول بازار را خطرناک خواندند؛ آن ابراز نگرانی به این دلیل بود که سکاندار کشتی امر حاکمیتی تعلیم و تربیت امروز از ناتوانی خود و مجموعه‌اش از مبارزه با کنکور و فساد در این دستگاه نگوید. آقای وزیر حالا که به اینجا رسیده‌اید که زورتان به مافیای ۲۰ ساله کنکور که روزی با مجوز از اسلاف شما وارد دستگاه تعلیم و تربیت شدند، نمی‌رسد و آن‌ها در کمال آرامش و در حاشیه امن و با پرداخت حق و حساب از گردنه‌های نظارتی و مدیریتی مجموعه شما می‌گذرند و پول می‌اندوزند، برای تطهیر خود وقف نامه امضا می‌کنند و خوابگاه دانشجویی و مدارس شبانه روزی می‌سازند، چه تضمینی می‌دهید بخش خصوصی که امروز با شعار عدالت آموزشی و با مجوز شما فعالیت خود را در عرصه تعلیم و تربیت گسترش می‌دهند ۲۰ سال دیگر به مافیایی تبدیل نشوند که وزیر وقت از عهده مبارزه با آن‌ها بر نیاید و با گروگان گرفتن تعلیم و تربیت آینده سازان کشور از کشور امتیاز بگیرند. آقای وزیر اگر به مبارزه خود ادامه ندهید این شائبه پیش می‌آید که این دادخواهی رسانه‌ای نوعی فشار برای سهم‌خواهی از گردش مالی مؤسسات آموزشی است.