نسخه رمال قلابی برای سرقت طلایی پیچیده شد

کد خبر: 867414

دختر جوان مدعی بود که رمال معروفی را می‌شناسد که قبل از من گره‌ها و بخت خواهرش را باز کرده و همچنین تعدادی از دوستانش را برای گره‌گشایی به رمال معرفی کرده است و همگی الان راضی هستند. او با حرف‌هایش مرا فریب داد تا اینکه پیشنهاد دادم رمال معروف را به من معرفی کند و او قبول کرد مرا پیش رمال ببرد.

نسخه رمال قلابی برای سرقت طلایی پیچیده شد

روزنامه جوان: وی در توضیح ماجرا گفت: من زن ثروتمندی هستم و خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شمال تهران دارم. چند سالی است فرزندانم برای تحصیل و کار به خارج از کشور رفته‌اند و من تنها زندگی می‌کنم. به همین دلیل هر روز برای هواخوری به پارکی در نزدیکی خانه‌ام می‌روم. چند روز قبل در پارک با دختر جوانی آشنا شدم که مدعی بود دانشجوی پزشکی است. من با او درددل می‌کردم و به او گفتم که تنها هستم و فرزندانم مرا رها کرده‌اند و برای تحصیل به خارج از کشور رفته‌اند و نگران آن‌ها هستم و دوست دارم به ایران برگردند. من هر روز که او را در پارک می‌دیدم از مشکلات و گرفتاری و گره‌های زندگی می‌گفتم تا اینکه او پیشنهاد داد پیش رمال معروفی بروم تا گره‌های زندگی‌ام را باز کند. دختر جوان مدعی بود که رمال معروفی را می‌شناسد که قبل از من گره‌ها و بخت خواهرش را باز کرده و همچنین تعدادی از دوستانش را برای گره‌گشایی به رمال معرفی کرده است و همگی الان راضی هستند. او با حرف‌هایش مرا فریب داد تا اینکه پیشنهاد دادم رمال معروف را به من معرفی کند و او قبول کرد مرا پیش رمال ببرد. روز حادثه در ایستگاه مترویی با هم قرار گذاشتیم. من دو لیوان شربت خریدم که با هم بخوریم و او گفت: فقط آب می‌خورد. دقایقی بعد وقتی شربت خوردم احساس سرگیجه عجیبی به من دست داد به طوریکه حالم بد شد که مرا به داخل تاکسی برد. همان لحظه فهمیدم که او مرا مسموم کرده است، اما کاری از دست من ساخته نبود. خودرو به راه افتاد و خودروی دیگری هم پشت سر ما حرکت کرد. من نیمه بی‌هوش بودم و متوجه می‌شدم که او دسته کلید خانه‌ام را برداشت و پنج‌ساعتی داخل خیابان‌ها گشتند، اما خانه‌ام را پیدا نکردند تا اینکه تمامی طلا‌ها و اموال گرانقیمتم را سرقت کردند و مرا از داخل ماشین به بیرون پرت کردند. وقتی به هوش آمدم، فهمیدم هفت‌روز در کما بوده‌ام. دختر جوانی که به بهانه بخت‌گشایی با زنان پولدار آشنا می‌شد و با بی‌هوش کردن آن‌ها اموالشان را سرقت می‌کرد دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل زن میانسالی به اداره پلیس رفت و از دختر رمالی به اتهام سرقت اموال گرانقیمتش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: من زن ثروتمندی هستم و خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شمال تهران دارم. چند سالی است فرزندانم برای تحصیل و کار به خارج از کشور رفته‌اند و من تنها زندگی می‌کنم. به همین دلیل هر روز برای هواخوری به پارکی در نزدیکی خانه‌ام می‌روم. چند روز قبل در پارک با دختر جوانی آشنا شدم که مدعی بود دانشجوی پزشکی است. من با او درددل می‌کردم و به او گفتم که تنها هستم و فرزندانم مرا رها کرده‌اند و برای تحصیل به خارج از کشور رفته‌اند و نگران آن‌ها هستم و دوست دارم به ایران برگردند. من هر روز که او را در پارک می‌دیدم از مشکلات و گرفتاری و گره‌های زندگی می‌گفتم تا اینکه او پیشنهاد داد پیش رمال معروفی بروم تا گره‌های زندگی‌ام را باز کند. دختر جوان مدعی بود که رمال معروفی را می‌شناسد که قبل از من گره‌ها و بخت خواهرش را باز کرده و همچنین تعدادی از دوستانش را برای گره‌گشایی به رمال معرفی کرده است و همگی الان راضی هستند. او با حرف‌هایش مرا فریب داد تا اینکه پیشنهاد دادم رمال معروف را به من معرفی کند و او قبول کرد مرا پیش رمال ببرد. روز حادثه در ایستگاه مترویی با هم قرار گذاشتیم. من دو لیوان شربت خریدم که با هم بخوریم و او گفت: فقط آب می‌خورد. دقایقی بعد وقتی شربت خوردم احساس سرگیجه عجیبی به من دست داد به طوریکه حالم بد شد که مرا به داخل تاکسی برد. همان لحظه فهمیدم که او مرا مسموم کرده است، اما کاری از دست من ساخته نبود. خودرو به راه افتاد و خودروی دیگری هم پشت سر ما حرکت کرد. من نیمه بی‌هوش بودم و متوجه می‌شدم که او دسته کلید خانه‌ام را برداشت و پنج‌ساعتی داخل خیابان‌ها گشتند، اما خانه‌ام را پیدا نکردند تا اینکه تمامی طلا‌ها و اموال گرانقیمتم را سرقت کردند و مرا از داخل ماشین به بیرون پرت کردند. وقتی به هوش آمدم، فهمیدم هفت‌روز در کما بوده‌ام. با طرح این شکایت تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی زن رمال وارد عمل شدند. در حالی که مأموران با چند شکایت مشابه روبه‌رو شده بودند در بررسی‌های دوربین مداربسته دختر جوان را به نام فتانه شناسایی کردند و دریافتند وی دوسال قبل زن دیگری را در امام‌زاده صالح با شیرینی مسموم و بی‌هوش کرده بود تا اموالش را سرقت کند، اما موفق نشده است؛ بنابراین مأموران فتانه را شناسایی کردند. متهم در بازجویی‌ها به سرقت از زن پولدار اعتراف کرد و مدعی شد که مدتی قبل با دو مرد دیگر آشنا شده و نقشه سرقت‌های سریالی را طراحی و اجرا کرده‌اند. تحقیقات از متهم برای شناسایی و دستگیری دو همدست وی ادامه دارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت