چرا پیامبر (ص) نگران اعلام نام خلیفه بعد از خود بود؟
مدیر شبههیابی مرکز پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه درباره واقعه غدیر خم گفت: چه امری میتوانست پیامبر (ص) را دچار هراس کند؛ جز مسأله خلافت پس از خود؟
خبرگزاری فارس: یکی از ادله روشن شیعه بر وصایت امام علی (ع) از پیامبر که مورد اتفاق عالمان شیعی و سنی است، ماجرای غدیر خم و خطبه صریح پیامبر (ص) مبنی بر ولایت امام علی (ع) است. اما با این وجود برخی شبهه کردهاند که پیامبر (ص) در داستان غدیر، امام علی (ع) را نه به عنوان پیشوای سیاسی مردم، بلکه صرفاً به عنوان الگوی ایمانی مورد تأیید خویش معرفی کردند.
برای پاسخ به این شبهه با حجتالاسلام احمدرضا دردشتی، مدیر شبههیابی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه گفتگو کردیم که مشروح آن در ادامه میآید:
مسأله جانشینی پیامبر (ص) در زمان حیاتشان نیز مطرح بوده است
*آیا مسأله جانشینی پیامبر (ص) در حیات نبوی قبل از واقعه غدیر هم مطرح بوده است؟
مسأله جانشینی پیامبر (ص) یکی از مهمترین مسائلی بود که از همان آغاز دعوت نه تنها شخص پیامبر (ص) بلکه دیگران هم نسبت به آن حساس بودند. بیحرة بن فراس از قبیله بنی عامر بن صعصعه، پذیرش اسلام خود و قبیلهاش را مشروط به این امر کرد که پس از رسول خدا (ص) حقی در امر جانشینی داشته باشند. همچنین قبیله کنده همین خواسته را از رسول خدا (ص) مطالبه کردند که اگر تو بر دشمنانت پیروز شدی، ما را در جانشینی پس از خود سهیم میکنی؟ پیامبر (ص) در پاسخ به هردو گروه اینگونه بیان کرد که: امر امامت و جانشینی من به دست خداست و هر جا که صلاح بداند قرار خواهد.
دلایل و شواهد محکم قرآن، روایی و تاریخی حاکی از این است که پیامبر (ص) از همان روزهای نخست دعوت (یوم الدار) تا روزهای پایانی عمر، در موقعیتهای گوناگون امام امیرالمؤمنین علی (ع) را به عنوان جانشین خود در امر امامت و حاکمیت پس از خود معرفی کردند. برجستهترین موقعیتی که پیامبر در آن به نصب الهی امام علی (ع) به خلافت پس از خود تصریح کرده و از مسلمانان بر آن بیعت گرفت، روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت در کنار غدیر خم است. این امر یکی از محکمترین دلایل امامت سیاسی اهل بیت (ع) است و پیوسته مورد استناد قرار گرفته است.
واقعه غدیر را ۱۱۰ نفر از اصحاب روایت کرده اند
*درباره انکار نصب امام علی توسط پیامبر (ص) به عنوان، ولی و پیشوای سیاسی پس از خود در روز غدیرخم توضیح میدهید؟
شبههکننده به جای انکار اصل ماجرای غدیر، چنانکه برخی از اهلسنت و دگراندیشان چنین کردهاند، به تحریف معنوی و ارائه تفسیری نادرست از ماجرای غدیر پرداخته است به گونهای که همان هدف را تأمین میکند. به باور اکثریت قریب به اتفاق شیعیان، پیامبر اسلام (ص) در روز هجدهم ذیالحجه سال دهم هجرت، امام علی (ع) را به عنوان جانشین سیاسی، دینی و معنوی خود معرفی کرده است. این رویداد مهم و سرنوشتساز نه تنها از طریق عالمان و تاریخنگاران شیعه، بلکه از طرق اهل سنت نیز به صورت متواتر نقل شده است.
واقعه غدیرخم توسط ۱۱۰ نفر از اصحاب و ۸۴ نفر از تابعین روایت شده است و عالمان پرشماری از اهل سنت و شیعه آن را در کتابهای خود نقل کردهاند؛ به گونهای که جای هیچ گونه تردید و تشکیکی باقی نمیماند.
گزارش واقعه غدیرخم از سوی اهل سنت به ۲ صورت است
*اهل سنت روایت واقعه غدیر خم را چگونه در کتابهای خود منتشر کردهاند؟
آنچه که از طریق اهل سنت، درباره رویداد غدیرخم نقل شده، به دو گونه است: برخی کتابها ضمن پرداختن به شأن نزول آیه «یا ایهاالرسول بلّغ ما انزل من ربک...» به بیان داستان نصب امام علی (ع) به ولایت پس از پیامبر (ص) تصریح کرده و نزول آیه مذکور را در همین راستا دانستهاند. برخی دیگر از کتابهای اهل سنت تنها به اصل ماجرا اشاره کرده و ذکری از آیه به میان نیاوردهاند. «ابن عساکر» در تاریخ دمشق، ج. ۲، «فخر رازی» در مفاتیح الغیب (تفسیر کبیر)، ج. ۱۲، «ثعلبی» در الکشف و البیان، «حموینی» در فرائد السمطین، ج. ۱، «ابن صباغ مالکی» در الفصول المهمه و «آلوسی» در روح المعانی، ج. ۶ از جمله عالمان و محدثان اهل سنت هستند که ماجرای غدیر خم و نزول آیه ۶۷ سوره مائده را ذکر کردهاند.
از میان عالمان و محدثان اهل سنت که تنها به اصل داستان و حدیث غدیر تصریح کرده، ولی ذکری از نزول آیه به میان نیاوردهاند، میتوان به «احمد بن حنبل» در المسند، ج. ۴، «حاکم نیشابوری» در المستدرک، ج. ۳، «طبری شافعی» در الریاض النضرة فی فضائل العترة، ج. ۳، «سیوطی» در الحاوی للفتاوی، ج. ۱، «بلاذری» در انساب الاشراف، ج. ۲، «خوارزمی» در المناقب، «متقی هندی» در کنزل العمال، ج. ۱۳، «سمهودی» در وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، ج. ۲ اشاره کرد. علامه عبدالحسین امینی در کتاب گرانسنگ الغدیر دهها کتاب از اهل سنت نام میبرد که همه آن کتابها، حدیث غدیر را روایت کردهاند.
مقصود پیامبر (ص) از کلمه «مولا» همان ولایت است
*منظور از کلمه مؤلا در این قسمت خطبه غدیر «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» چیست؟
شیعه و سنی بر این موضوع متفقاند که پیامبر اکرم (ص) در روز ۱۸ ذیالحجه سال دهم هجرت و در حضور نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از مسلمانان، دست امام علی (ع) را گرفته و بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛ علاوه بر اکثریت قریب به اتفاق شیعیان، بسیاری از عالمان و محققان اهل سنت نیز اعتراف کردهاند که مقصود پیامبر از کلمه مولا، همان ولایت و سرپرستی عام و کلی است که شامل ولایت و پیشوایی سیاسی پس از ایشان هم میشود؛ بنابراین پیامبر (ص) با معرفی امام علی (ع) به عنوان ولی، او را به سرپرستی امور دینی و دنیایی مردم، پس خود، نصب فرموده است، بر این معنا، شواهد فراوانی وجود دارد.
چرا پیامبر (ص) از اعلام خلیفه بعد از خود واهمه داشت؟
*بگذارید این گونه بپرسم که آیا هیچ مسألهای، جز معرفی و نصب جانشین پیامبر (ص) میتواند از چنان اهمیت و حساسیتی برخوردار باشد؟
روایات شیعه و سنی گویای این حقیقت است که آیه مذکور در شأن امام علی (ع) و در ارتباط با نصب ایشان به امامت و ولایت پس از پیامبر (ص) نازل شده است. به عنوان نمونه، ابن عساکر به سند صحیح از ابی سعید الخدری نقل میکند که آیه کریمه تبلیغ، در روز غدیر خم بر پیامبر اکرم (ص) و در شأن امام علی (ع) نازل شده است. همچنین حبری از محدثان اهل سنت، به سند صحیح از ابن عباس نقل میکند که این آیه کریمه در شأن امام علی (ع) نازل شده است. در این آیه خداوند پیامبر را به تبلیغ انتصاب ولایت امام علی (ع) به جانشینی پس از خود امر کرده است و پیامبر پس از نزول آیه، دست امام علی (ع) را بالا برد و فرمود: هر کس من مولای او هستم این علی مولای اوست.
بر این اساس آیا میتوان باور کرد که بگوییم خداوند توصیه به محبت و دوستی امام علی (ع) را از پیامبر (ص) خواسته است و پیامبر نیز در چنان شرایط زمانی، مکانی، جغرافیایی و زیر تابش سوزان خورشید، مردم را نگه داشته تا آنان را دوستی امام علی (ع) امر کند؟ علاوه بر این، چه امری میتوانست پیامبر (ص) را دچار هراس و تردید کند و از واکنشهای احتمالی یارانش بیمناک شود، جز مسأله خلافت پس از خود؟! زیرا مسأله دوستی و سفارش به محبت، یا معرفی امام به عنوان یک الگوی ایمانی، مسألهای چنان حساسیتبرانگیز نبود که خداوند به پیامبر قوت قلب داده و او را مطمئن سازد که از گزند مردم در امان خواهد بود! پیامبر (ص) در طول سالهای رسالت، بارها از امام علی (ع) دفاع کرده و مردم را به دوستی و مودت او و بهره بردن از علم و حکمت او سفارش کرده بود.
پیامبر (ص) در روز غدیرخم چه اعترافی از مردم گرفت
همچنین پیامبر (ص) قبل از نصب امام علی (ع) به ولایت، از مردم بر ولایت خویش اعتراف گرفت و فرمود: «الست اولی بکم من انفسکم»؟ قالوا: بلی؛ آیا من از خود شما به شما سزاوارتر نیستیم؟ همه حاضران گفتند: آریای رسول خدا! پس از آن فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». آیا عاقلانه است که پیامبر (ص) بفرماید: آیا من از خود شما به شما دوستتر نیستیم؟! آیا ممکن است بگوییم مقصود پیامبر (ص) در جمله اول «الست اولی بکم من انفسکم» اولویت در شئون سیاسی و اجتماعی است، اما در جمله دوم «من کنت مولاه» مقصودش، دوستی و محبت و الگویی ایمانی است؟! یقیناً کلمه «اولی بکم» در جمله اول پیامبر به معنای اولی به تصرف و صاحب اختیار است، بنابر این سیاق کلام پیامبر (ص) دلالت روشنی بر این حقیقت دارد، که کلمه «مولا» در «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» هم به معنای ولایت عام سیاسی، اجتماعی و دینی است؛ به ویژه اینکه در بعضی تعبیرات «من بعدی» دارد، که قید مذکور با مفهوم دوستداشتن سازگاری ندارد؛ زیرا عاقلانه نیست که بگوید علی را پس از من دوست داشته باشید! بنابراین پیامبر (ص) میخواهد بگوید:ای مردم! علی امام و سرپرست شما پس از من است!
دیدگاه تان را بنویسید