ماجرای باغ خرمایی که هدیه‌ای از حساب سپرده گذاران بود

کد خبر: 853814

طبق روال جلسات گذشته متهمان آقای (الف. م) و خانم (ر. الف) در جلسه حاضر بودند و بعد از ۱۱ جلسه غیبت متهم ردیف سوم آقای (م. ر) به همراه وکیل خود در جلسه حاضر شد.

ماجرای باغ خرمایی که هدیه‌ای از حساب سپرده گذاران بود
خبرگزاری میزان- دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده تعاونی مالی - اعتباری ثامن الحجج صبح امروز در دادگاه کیفری یک تهران به ریاست قاضی باقری و با حضورهیئت مستشار، نماینده دادستان، وکلای متهمین و جمعی از شکات و نمایندگان بانک مرکزی برگزار شد. طبق روال جلسات گذشته متهمان آقای (الف. م) و خانم (ر. الف) در جلسه حاضر بودند و بعد از ۱۱ جلسه غیبت متهم ردیف سوم آقای (م. ر) به همراه وکیل خود در جلسه حاضر شد. در ابتدای جلسه قاضی باقری بیان کرد: جلسه دوازدهم دادگاه را در ادامه جلسات قبل آغاز می‌کنیم و این درحالی است که دادگاه به همراه هیئت مستشاران دادگاه کیفری یک استان تهران، آقایان رحمانی و ترابی تشکیل شده است. قاضی باقری گفت: نمایندگان دادستان، جمعی از شکات، نمایندگان بانک مرکزی، متهم ردیف اول آقای (الف. م) تحت الحفظ مامورین از زندان اعزام گردیده و حاضر هستند. وی ادامه داد: همچنین وکلای متهم ردیف اول و متهم ردیف دوم خانم (ر. الف) به همراه وکلای خود در جلسه حاضر هستند و متهم ردیف سوم آقای (م. ر) به همراه وکیل خود امروز در جلسه حضور دارند. قاضی باقری در ادامه توضیح داد: متهم ردیف سوم (م. ر) طی روز‌های اخیر به دادگاه خود را معرفی کرد و قرار وثیقه صادر شده و با تودیع وثیقه در حال حاضر آزاد است. قاضی در ادامه از متهم ردیف دوم خانم (ر. الف) خواست در جایگاه حاضر شود. رئیس دادگاه خطاب به خانم (ر. الف) گفت: ماهیت شما به شرح پرونده محرز است و بر اساس مفاد ماده ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری به شما تفهیم می‌شود. خود را معرفی کنید؟ متهم ردیف دوم گفت: بنده ر. الف. فرزند مرحوم غلامحسین هستم. قاضی گفت: حسب محتویات کیفرخواست قرائت شده و شکایت شکات را شنیدید. اتهام شما شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به نحو عمده بدون ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی یا مقابله با آن قرائت و تنظیم می‌شود و به صورت دقیق‌تر مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی از طریق وصول وجوه کلان به قبول سپرده اشخاص حقیقی و حقوقی تحت عنوان مضاربه یا نظایر آن است. آیا این اتهام را قبول دارید؟ متهم ردیف دوم بیان کرد: خیر قبول ندارم. متهم ردیف دوم ادامه داد: من گناهم این است که همسر آقای (الف. م) هستم بنده مدت کوتاهی در هیئت مدیره بودم و بعد کناره گیری کردم این همه افراد در هیئت مدیره بودند حال چرا مرا آورده‌اند؟ وی افزود: همسر بنده می‌خواستند روند ساماندهی را انجام بدهند و شخص مورد اعتمادی را می‌خواستند که بنده را آوردند و من به این شرط قبول کردم که دخالتی نداشته باشم. متهم ردیف دوم پرسید: این مدت که عضو هیئت مدیره بودم هیچ دخالتی در تصمیم گیری‌ها نداشتم. آیا من باید درحال حاضر متهم به اخلال شوم؟ آیا باید متهم باشم؟ من اخلال را قبول ندارم ما هیچ اندوخته‌ای از اینجا نداشتیم، چون چیزی برای خودمان نمی‌خواستیم. نه حساب و کتاب، نه ویلا و نه هیچ چیز دیگر. به چه اساسی این اتهام ناحق را به ما می‌زنید؟ متهم ردیف دوم ادامه داد: به صرف اینکه اسم من مدتی بوده است و من استعفا دادم، وقتی من این سمت را قبول کردم شرکت مجموعه کوچکتری بود و آن زمانی بود که همه تشویق و همسرم را مساعدت و همکاری می‌کردند، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که یکدفعه همه چیز فراموش شد؟ و همه کسانی که دراین امور بودند ما را حمایت می‌کردند چه شد که یکدفعه عوض شد نمی‌دانم؟! وی گفت: اینکه در این پرونده گفته می‌شود چند شعبه بررسی شده که متخلف هستند نباید به این موضوع تعمیم بدهیم که همه مدیران اشتباه کرده اند بلکه همه ما خطاکار هستیم، اما هر چیزی جایگاهی دارد آیا جرم ما این است که در دادگاه یک کیفری بررسی شود؟ وی افزود: زمانی که من عضو هیئت مدیره بودم همیشه همسرم را تشویق می‌کردند و تصور می‌کنم اگر بنا به جمع کردن بود وی حتما قبول می‌کرد، اما بهتر بود از همان اول به ما صادقانه می‌گفتند که باید به هر دلیلی مجموعه جمع شود آقای فلانی آیا می‌توانی جمع کنی؟ آن زمان اگر همسرمن می‌توانست قبول می‌کرد یا قبول نمی‌کرد. دلخوری ما این است که می‌گفتند ما می‌خواهیم ساماندهی کنیم. نمی‌گفتند می‌خواهیم جمع کنیم؛ و اگر از همان ابتدا به ما می‌گفتند که باید جمع شود این همه تنش بوجود نمی‌آمد و شعبه‌ها با کمترین خسارت به مردم و جامعه و کمترین تنش جمع می‌شد. قاضی باقری سوال دادگاه را در ادامه مبنی بر اینکه چه مدت در هیئت مدیره بودید؟ چگونه انتخاب شدید؟ آیا از طریق مجمع انتخاب شدید؟ پرسید. متهم ردیف دوم پاسخ داد: بله با رای مجمع انتخاب شدم درسال ۱۳۹۰ با سمت عضو هیئت مدیره یا منشی انتخاب شدم. قاضی پرسید: با توجه به سمت شما (منشی شرکت) به چه علت در کلیه اسناد قطعی اموال غیر منقول ومنقول و وکالت نامه‌ها (۶۹ فقره سند) منعکس در جلد‌های هشت و نه پرونده از صفحات ۱۱۵۰ لغایت ۱۲۹۱ پرونده نام و مشخصات شما در شرکت تعاونی ثامن الحجج به عنوان مدیریت به همراه متهم ردیف اول آقای (الف. م) قید شده است؟ متهم ردیف دوم پاسخ داد: مسائل اینگونه را وکیل پاسخ خواهد داد. قاضی باقری سوال دیگری مطرح کرد مبنی بر اینکه آیا شما در اسناد تعهد آور مالی شرکت نقشی داشتید؟ متهم ردیف دوم پاسخ داد: خیر. در این لحظه مستشار دادگاه آقای ترابی به اذن قاضی سوال پرسید. مستشار دادگاه از متهم ردیف دوم پرسید: نقش شما در مورد خرید قطعه زمین باغ خرما چه بوده است؟ متهم ردیف دوم پاسخ داد: من چه نقشی می‌توانم داشته باشم، خیر نقشی ندارم. مستشار دادگاه پرسید: ع. م. عنوان کرده خرید باغ خرما با هماهنگی شما بوده است. متهم ردیف دوم گفت: توضیح این مورد را وکیلم خواهد داد. قاضی باقری در این لحظه توضیح داد: یک باغ خرما در بم موجود است که یکی از روسای شعب به نام آقای ع. م. تحت عنوان هدیه تهیه کردند تا به مدیریت تعاونی بدهند بعد کاشف به عمل آمده که قرارداد تنظیم شده بدون اطلاع متهم ردیف اول آقای الف.. م. بوده است و معلوم شده خرید این باغ به مبلغ ۳۴۰ میلیون تومان منابع تعاونی پرداخت شده است؛ اما رئیس شعبه مذکور مدعی شده متهم ردیف دوم در جریان این نقل و انتقال هستند. متهم ردیف دوم جواب داد که من خبر نداشتم. قاضی در ادامه گفت: اینکه رئیس شعبه آقای ع. م. چه هدفی داشته است مشخص نیست، اما در اصل این هدیه از کیسه خلیفه و حساب سپرده گذاران و اموال موسسه بوده است، ظاهرا شما از این موضوع مطلع بودید و در دادسرا به آن اذعان داشتید توضیح بدهید؟ متهم ردیف دوم جواب داد: بنده یکسری موارد را در روند دادسرا متوجه شدم، من از هیچ مطلبی اطلاع نداشتم. قاضی پرسید: مبایعه نامه این باغ به نام همسرتان بوده است. پاسخ بدهید؟ در ادامه قاضی گفت: وکیل خانم ر. الف. این موضوع را توضیح بدهند؟ یکی از وکلای متهم ردیف دوم درجایگاه حاضر شد و درباره باغ خرما توضیحاتی داد. واحدی احدی از وکلای متهم ردیف دوم دردفاع اظهار داشت: باغ خرمایی در شهرستان بم توسط موسسه ثامن الحجج خریداری می‌شود و سند آن اکنون در اختیار بانک مرکزی قرار دارد موکل من متوجه می‌شوند که این باغ خریداری شده و مبایعه نامه به نام شخصی در کرمان است که نشان می‌دهد خریدار اوست. قاضی پرسید: یعنی این باغ از منابع موسسه به نام یک شخص دیگر خریداری شده است؟ چرا؟ وکیل متهم ردیف دوم گفت: این کار برای تسریع در روند شکلی بوده تا بتوانند بعد‌ها به نام موسسه انتقال بدهند یعنی آقای ع. م. باغ خرما را خریداری می‌کند و خانم الف. اطلاعی نداشته‌اند. قاضی گفت: علی الظاهر شیوه خرید املاک موسسه ثامن الحجج اینطور بوده که به اسم افراد معتمد خریداری می‌شد تا بعد به نام موسسه شود، اما این مورد که به نام هدیه است با این سیر متفاوت است و طرح آن شبهه برانگیز می‌باشد. در ادامه وکیل دیگر خانم ر. الف. در دفاع از موکل خود در جایگاه حاضر شد و بیان داشت: در وهله اول طبق ۱۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس قبل از ورود از ماهیت شکایت باید تحقیقات بکند. مولایی وکیل متهم ردیف دوم ادامه داد: موکل من هیچ دخل و تصرف و حضور موثری در موسسه نداشته اند و به اذعان خود هیچ عنصر مادی از جرم، طرح شکایت متوجه ایشان نیست. منتهی بعد از تاریخ ۱۰/۱۰/۹۳ مباحثی بیان می‌شود و مصاحبه انجام شده در ۲۰:۳۰ به یک بحران دامن می‌زند که دامن سپرده گذاران، موسسه و جامعه را می‌گیرد. در ادامه وکیل متهم ردیف دوم بیان کرد: بنده از باب ماهوی و شکلی باید موضوع را بررسی کنم که آیا اصولا اخلال صورت گرفته است یا خیر؟ در کیفرخواست نام موسسه‌های دیگری هم آمده است. وی افزود: آقایان بدون حسابرسی رسمی می‌گویند صورت‌های مالی را بررسی کرده اند و اطمینان نسبی حاصل کرده اند و از باب شکایت مطرح شده همه فشار آقایان این بود که این موسسه فاقد مجوزاست و اخلال در نظم اقتصادی صورت گرفته است در حالی که ما می‌بینیم مجوز داشته و فعالیت آن به یکباره نبوده است. وکیل متهم ردیف دوم گفت: مبلغ ۱۲ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان که به متهم ما در محدوده کیفرخواست نسبت داده شده است آیا مشخص می‌شود که در چه مقطعی بوده است بدون حسابرسی دقیق که نمی‌توان آن را قبول کرد موکل من در هیچ یک از ارکان موسسه فعالیت موثری نداشتند و امضا تعهدآوری نداشتند که اتهامی متوجه ایشان باشد. در این لحظه دفاعیات وکیل متهم ردیف دوم به اتمام رسید و قاضی از او پرسید: در طرح سوال دادگاه به ۶۹ فقره سند اشاره شده که به همراه مدیریت شرکت موکل شما اسناد و وکالت نامه را امضا کرده اند توضیح بدهید؟ وکیل متهم ردیف دوم گفت: آنچه در ذهن دارم این است که ایشان عضو هیئت مدیره بودند و باید اسناد با دو امضا و مهر شرکت ثبت می‌شد که شاید از باب مسائل شکلی بوده است و خیلی از موارد با وکالت آقای الف.. م. از همسر وی بوده که انجام شده است. این امضا از باب شکلی بوده با وکالت مع الواسطه. قاضی پرسید: استعفای خانم ر. الف. متهم ردیف دوم مستند به چه مدرکی است؟ وکیل پاسخ داد: استعفا به هیئت مدیره تقدیم کرده بودند که کتبی بوده است و مدارک آن تهیه و به دادگاه ارائه می‌شود. در این هنگام نماینده دادستان برای طرح پرسش از وکیل متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد و پرسید: در خصوص خرید زمین‌ها یک بحث وجود دارد و آن اینکه امضا آن باید به تصویب هیئت مدیره برسد، چون از اموال شرکت است شیوه تصویب چگونه بوده است؟ این پروسه چگونه انجام شده است؟ و در اظهارات وکیل متهم ردیف دوم می‌شنویم که همه چیز ظاهرا مرتب بوده در حالی که اگر همه چیز درست و مرتب بود علت اینکه تعاونی متوقف شده چه بوده است؟ در ادامه وکیل متهم ردیف دوم به نماینده دادستان پاسخ داد: شیوه تصویب خرید املاک موسسه به این صورت است که کمیسیون خرید داشته است و طبق آن انجام می‌دادند و دادسرا بعد از این ورود کرده وعلت ایجاد بحران مصاحبه قائم مقام بانک مرکزی بوده است. در ادامه رئیس دادگاه خطاب به متهم ردیف سوم آقای م. ر. گفت: برای بیان توضیحات در جایگاه قرار بگیرید و خود را معرفی کنید؟ متهم ردیف سوم خود را اینگونه معرفی کرد: من م. ر. فرزند حسن بازنشسته بانک ملت هستم. قاضی گفت: هویت شما به شرح پرونده محرز است و طبق قانون آیین دادرسی کیفری به شما تفهیم می‌شود و حسب محتویات پرونده کیفرخواست صادره که در اختیار شما است و شکایت شکات پرونده اتهام شما مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی از طریق وصول وجوه کلان و به صورت قبول سپرده از اشخاص حقیقی و حقوقی تحت عنوان مضاربه یا نظایر آن فرائت و تفهیم می‌شود آیا این اتهام را قبول دارید؟ متهم ردیف سوم گفت: خیر، من عضو مستعفی شرکت ثامن الحجج از سال ۸۸ هستم و ضمن اعتماد به مقام قضایی در این دادگاه حاضر هستم. امروز در برابر خدا و وجدان و دادگاه خوشحالم و فارغ از تهمت‌ها و فضاسازی‌های اخیر در دادگاه حاضر هستم تا موضوع روشن گردد. وی افزود: ناراحت و گله مندم، چون همواره به مال مردم و کسب حلال تقید داشتم و در طول ۷۳ سال زندگی تلاش کردم آبروی خود را حفظ کنم، اما امروز در فضای مجازی به نام متهم فراری از من یاد می‌شود. متهم ردیف سوم گفت: با واگذاری سهام خود در سال ۸۸ در هیچ یک از امور تعاونی دخل و تصرف نداشتم. حال چرا مرا عضو مجموعه‌ای می‌کنید که ۹ سال پیش استعفا دادم؟ آقایان نماینده بانک مرکزی و وزارت تعاون شما به دنبال چه مجرمی هستید که از من به عنوان م. ر. یاد می‌کنید؟ وی گفت: درکجای استعلام‌ها اسم یا سندی از من بوده که امروز به عنوان م. ر. باید پاسخگو باشم. شما مرا متهم فراری خطاب می‌کنید؟ در ادامه جلسه دادگاه قاضی پرسید: آقای م.. ر. دقیقا بیان کنید سمت و نقش شما در شرکت تعاونی دانش آموختگان سبزوار از ابتدای تاسیس تاکنون چه بوده است؟ متهم ردیف سوم پاسخ داد: در سال ۱۳۸۶ به وسیله گروهی و بدون تقاضای عضویت وارد تعاونی شدم و در سال ۸۸ سهامم را به آقای الف.. م. واگذار و از شرکت بیرون آمدم. قاضی پرسید: چه زمانی شما نایب رئیس هیئت مدیره بودید؟ متهم ردیف سوم پاسخ داد: دقیقا تاریخ را به یاد ندارم شاید ۱۳۸۵ بوده است. قاضی در ادامه توضیح داد: بر اساس صورت جلسه مجمع عمومی عادی شرکت در ۲۶/۱۱/۸۷ شما سه سال انتخاب شدید و از سال ۸۷ تا ۹۰ جزو هیئت مدیره بودید در حالی که گفتید سال ۸۸ کل سهام را به متهم ردیف اول منتقل کردید و همان موقع انصراف دادید چه زمانی از تعاونی خارج شدید؟ متهم ردیف سوم پاسخ داد: من سال ۸۸ سهام را منتقل کردم. قاضی پرسید: شما سهام را منتقل کردید آیا از سمت خود استعفا دادید؟ این موضوع را روشن کنید؟ متهم ردیف سوم گفت: همان زمان استعفا دادم، اما، چون به ثبت نرسید ادامه داشت. چند بار هم شکایت و اعلام کردم هیچ گونه سمتی ندارم و، چون اداره ثبت چیزی را ثبت نمی‌کرد شاید به این دلیل به طور معوق باقی مانده است. در ادامه قاضی پرسید: نامه اداره تعاونی است که می‌گوید شرکت تعاونی ثامن الحجج در سال ۹۳ که وضعیت تعاونی را استعلام می‌کند نام شما را به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره قید می‌کند بنابر این قانونا استعفای شما جایی ثبت نشده است توضیحی دارید؟ متهم گفت: این موارد را به خاطر ندارم. قاضی بیان کرد: شما بفرمایید بنشینید تا وکیلتان دفاعیات را مطرح کند. خبر در حال تکمیل است..
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت