خبرگزاری تسنیم: فلسفه شکل گیری کمیته امداد، سرانجام چند هزار میلیارد تومان کمک مردمی به کمیته امداد، تجربه ۴ دهه بزرگترین خیریه کشور و خاطراتی از شکل گیری این کمیته پس از انقلاب، بخشی از مواردی است که معاون سابق توسعه مشارکتهای مردمی کمیته امداد از آنها میگوید. خیلیها او را تاریخ شفاهی کمیته امداد میدانند؛ از آن قدیمیهایی که از بدنه کمیته امداد شروع کرد و یکی یکی پلهها را بالا آمد؛ سندش خاطرات ناگفتهای است از چند دهه کار در بزرگترین خیریه کشور؛ خاطراتی از خیرین بزرگی که همه زندگی شان در خارج از کشور است و تنها به عشق دهها یتیمی که تحت پوشش دارند هرسال زندگی شان را رها میکنند و عازم روستاهای محروم میشوند؛ یا خیرینی که گرچه دست و بالشان تنگ است و توان کمک مالی به نیازمندان ندارند، ولی هرچه از دستشان برمیآید دریغ نمیکنند حتی اگر در حد سر زدن به یتمها و سالمندانی باشد که هیچکس را ندارند. خاطراتی که لا به لای آنها ناگفتههای جالبی است که شاید کمتر کسی آنها را شنیده باشد؛ مثل ماجرای کمک کمیته امداد به «عمه سومین رئیس ساواک بعد از انقلاب» یا تحت پوشش گرفتن «خانوادههای معدومین». علی محمد
ذوالفقاری که از سالهای ابتدای شکل گیری کمیته امداد در این نهاد مشغول به کار شده، چند روزی است که از آخرین سِمَتش، یعنی مدیرکل توسعه مشارکتهای مردمی کمیته امداد بازنشست شده است؛ مردی که سوابق او در بدنه کمیته امداد و تجارب مدیریتی اش، این گفت: وگو را جذابتر کرده است. گفتگو درباره ۴ دهه فعالیت کمیته امداد، نقش مردم در این کمک ها، چشم انداز آینده و ...؛ گفت و گویی که متن کامل آن را در زیر میخوانید. *کمیته امداد شاید ضروریترین نیاز مردم در برهه زمانی بعد از انقلاب بود/ شهید بهشتی از همان ابتدا نسبت به گداپروری و تنبلی تذکر میداد - فلسفه شکل گیری کمیته امداد امام خمینی (ره) چه بود؟ اصلا چه ضرورتی برای تشکیل کمیته امداد در اولین روزهای بعد از انقلاب بود؟ اگر به آمارهای ابتدای انقلاب مراجعه کنیم وقتی که جمهوری اسلامی کشور را از رژیم قبل تحویل گرفت شاید یکی از بزرگترین مشکلات، فقر در بین خانوادهها بود؛ اینکه چه تعداد از مردم از سلامت، بهداشت، معیشت و ... برخوردار بودند نشان میداد که تعداد زیادی از خانوادهها زیر خط فقر بودند و اقتصاد خانواده کوچک بود. درک امام از صحنه
اجرایی این بود که شاید اولین و ضروریترین نیازی که مردم در آن برهه داشتند، توجه به فقر و فقرا بود؛ لذا اولین نهادی که حتی از نهادهای امنیتی همچون کمیته انقلاب هم زودتر تاسیس و ایجاد شد، کمیته امداد امام خمینی (ره) بود. ترکیب اولیه اعضای کمیته امداد، متشکل از بزرگانی بود که نقش پررنگی در بازار داشتند و در واقع یکی از ویژگیهای کمیته امداد آن زمان مردمی بودن آن بود که البته از کمکهای دولتی هم استفاده میکرد، ولی بزرگترین و اصلیترین پایه آن بر اساس کمکهای مردمی بود. شما به سخنرانی شهید بهشتی در سال ۵۸ نگاه کنید؛ در شرایطی که تنها یک سال از تشکیل کمیته امداد میگذشت، یکی از عمدهترین تذکرات ایشان در آن سخنرانی که بین اعضای کمیته امداد انجام شد این نکته بود که نکند خدای ناکرده اقدامات کمیته امداد به تولید تنبلی و حتی گداپروری در کشور تبدیل شود؛ لذا منطق توانمندسازی خانوادههای تحت پوشش که امروز یکی از رویکردهای اصلی کمیته امداد است را میشود از سخنان آن روز شهید بهشتی درک کرد. آن زمان، جمعیت مددجویی، بیشتر سالمند، روستایی و حتی خانوادههای شهدا و رزمندگان انقلاب است که پیش از شکلگیری بنیاد شهید، این
خانوادهها را هم تحت پوشش خودش داشت، ولی آرام آرام هرچه درک کمیته امداد از صحنه اجرا بیشتر شد، سازماندهی کمیته امداد بر اساس نیازهای مخاطبانش شکل گرفت؛ مثلا درک کردند که نیاز به خدمات سلامت، اشتغال، آموزش فرزندان این خانواده و ... وجود دارد که با توجه به این نیاز خدمات ارائه شده هم تغییر کرد. * کمیته امداد مسئول تولید فقر نیست/ هنوز ایتام زلزله بم تحت پوشش کمیته امدادند -، ولی یک سوال مهم برای خیلی از مردم وجود دارد؛ اینکه علی رغم چند هزار میلیارد تومان کمک سالانه مردم به کمیته امداد، پس چرا هنوز شاهد خودنمایی فقر در جامعه هستیم؟ برای شخص من خیلی پیش آمده که مردم و اطرافیان از من میپرسند با وجود این همه کمکهای مردمی و دولتی به کمیته امداد، چرا هنوز فقرایی را میبینیم که برای پیدا کردن غذا یا تامین مخارج زندگی با مشکل مواجه هستند و حتی تا کمر در سطل آشغال فرو میروند؟ من همیشه گفتم که کار ما مثل کار ماموران آسفالت شهرداری است؛ چاله جایی دیگر کنده میشود و ما باید آن را پر کنیم؛ به هر حال شرایط اقتصادی امروز، تعطیلی کارخانجات و بیکاری، مواد مخدر و اعتیاد، طلاق،
بیماریهای صعب العلاج، حوادث جادهای، یا حتی حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و ... جزء مواردی هستند که بعضاً چالههایی در زندگی مردم ایجاد میکنند که بعد از آن ما موظف به پر کردن این چالهها هستیم. مثلا ما هنوز ایتام زلزله بم را تحت پوشش داریم؛ خب زلزله بم تقصیر کسی بود؟ نه. این یک حقیقت است که فارغ از اتفاقات اینچنینی، شرایط اقتصادی به شدت بر قشر ضعیف جامعه تاثیر گذار است و در عمل، زودترین قشری که در شرایط بد اقتصادی آسیب میبیند این قشر است و بعد از بهبود شرایط اقتصادی، آخرین قشری که وضعیتش بهبود مییابد باز هم همین قشر است. به هر حال کمیته امداد مسئول تولید فقر نیست بلکه مسئول درمان فقر است؛ ولی اگر جایی در پروسه درمان این فقر، مشکلی وجود داشته باشد و یا شیوههای ما در این درمان به روز و متناسب با شرایط نباشد، آنجا ما مقصریم. اما ما نقشی در تولید فقر نداریم. ما فرآیندهای خود را دائماً مورد پایش قرار میدهیم و امروز میتوانیم بگوییم سرعت رسیدگی به فقر در کمیته امداد، بالا است؛ مثلا امروز هیچ مددجویی در کمیته امداد برای گرفتن وام اشتغال مشکل ندارد؛ امروز هیچ پشت نوبتی برای گرفتن جهیزیه در کمیته امداد وجود
ندارد؛ یا حتی ما در خصوص مدیریت هزینه خانوادههای تحت پوشش نیز برنامه داشتهایم؛ مثلا وقتی ما برای یک مددجو، منزلی را احداث میکنیم یعنی در مدیریت هزینههای این خانواده برنامهریزی کردهایم تا نیاز اصلی آنها مرتفع شود؛ وقتی هزینه تحصیلی یک دانشآموز یا دانشجو را میدهیم یعنی برای آینده این فرزندان سرمایهگذاری میکنیم. به هر حال امروز تلاش شده، پولی که چه از سوی دولت و چه از کمکهای مردمی در اختیار کمیته امداد قرار میگیرد، این پول را با یک ارزش افزوده برای خانوادههای تحت پوشش هزینه کنیم تا به رفع نیازهای اساسی و حرکت به سمت بینیازی خانوارها _البته در حد توان کمیته امداد_ منجر شود. از طرف دیگر ما معتقدیم باید خانوادهها نقش خودشان را در حل مشکلات ایفا کنند و ما با کمکهای خود نباید این نقش را از بین ببریم؛ از همین رو است که بحث اشتغال مددجویان و پرداخت وام برای ایجاد شغل و خروجشان از این وضعیت در دستور کار قرار گرفته است. البته این ایراد به ما وارد است که در خصوص علل تولید فقر در جامعه به درستی اطلاعرسانی نکردیم؛ یعنی نگفتیم چه ضعف کارکردهایی در جامعه باعث تولید فقر شده است. *کمکهای مردمی
۲۵ درصد خدماتی است که به نیازمندان میدهیم - اصلا سهم مردم از همه کمکهایی که به نیازمندان جامعه میشود چقدر است؟ کمکهای مردمی حجم عظیمی است که تنها بخشی از آن از سوی مردم در اختیار کمیته امداد قرار میگیرد؛ این کمکها حدوداً ۲۵ درصد از کمکهایی است از سوی کمیته امداد به نیازمندان اختصاص مییابد. ولی این همه ماجرا نیست؛ به هر حال مردم به مناسبتهای مختلف و در شرایط مختلف خودشان هم به نیازمندان کمک میکنند. ما معتقدیم در این سالها، جریان خیرات و احسان مردم در کشور گسترش یافته، در حال رشد بوده و قطعاً بیشتر شده؛ مثلا شما نگاه کنید در بازه زمانی ۴ یا ۵ ساله حجم مددجویان ما بیشتر نشده و در یک سقف بسته، وروود و خروج داشتهایم. طبعاً هم ما مدعی نیستیم که همه نیازمندان جامعه تحت پوشش ما هستند؛ خب در این شرایط نیازمندانی که تحت پوشش ما نیستند، چگونه زندگیشان را میگذرانند؟ چه کسی به آنها کمک میکند؟ مسلماً مردم؛ حتماً یک خیر مردمی پشت این ماجرا است. به هر حال ما معتقدیم باید به توسعه کار خیر در جامعه دامن بزنیم حتی اگر این کار خیر و کمکهای مردمی از کانال ما و مجرای کمیته امداد در
اختیار محرومین و نیازمندان قرار نگیرد. * کمیته امداد خانوادگی و محله بهترین راه حمایت از فقرا - بعد از این همه سال تجربه کار در بزرگترین خیریه کشور، آیا میشود به رفع فقر در جامعه امیدوار بود؟ آخرین برداشت ما از تجربه حدود ۴۰ ساله کمیته امداد آن است که باید کمیته امداد را خانوادگی و محلهای کنیم؛ یعنی چه؟ یعنی نقش خانواده و محلات را پررنگتر کرده و بزرگان و متمکنین هر محله و خانواده با مشارکت سایر اعضای خانواده و همسایگان، نیازمندان آن خانواده و محله را تحت رسیدگی خودشان قرار دهند. شما نگاه کنید، نیاز فقرا و نیازمندان که فقط نیاز مادی و پول نیست؛ مثلا امروز ما در محلات، خیرانی را داریم که نذرهای جالبی میکنند؛ مثلاً یا از طریق ما یا با پیگیریهای شخصی، نیازمندان محله خود را شناسایی کرده و به تناسب شغل و مهارتی که دارند به آنها کمک میکنند؛ مثلا میگوید من نذر میکنم امسال کولر ۱۰ خانواده فقیر را رایگان تعمیر کنم. یا دندانپزشک میگوید ماهانه دندان یک نیازمند را رایگان معالجه میکنم. خب اگر این اتفاق بیفتد اصلا ارباب رجوعی برای کمیته امداد وجود نخواهد داشت. ما امروز
تقریبا ۱.۵ میلیون سالمند را تحت پوشش خودمان داریم؛ شما در نظر بگیرید اگر احسان به والدین در خانوادهها اجرایی بشود، مثلا دختر، خرج مادر یا پدرش را بدهد، قطعاً بعضی از این سالمندان به کمیته امداد رجوع نمیکنند؛ مگر کمیته امداد چقدر به این سالمندان کمک میکند که از عهده فرزندانشان خارج است؛ علاوه بر این، کمیته امداد تنها قادر است نیاز مادی این سالمندان را برطرف کند، خب نیازهای عاطفی آنها چه؟ آیا ما به نیابت از فرزندان این مادر میتوانیم دل این مادر پیر را به دست بیاوریم؟ آیا «مادر» گفتن ما با «مادر» گفتن فرزندش برای این مادر سالخورده یکسان است؟ هیچوقت. این قضیه تنها در مورد سالمندان هم نیست؛ مثلا بچه یتیمی که تحت پوشش کمیته امداد است فقط نیازهای مادیاش تامین میشود، ولی نیازهای عاطفیاش را قطعاً دایی، عمو، عمه، خاله و اقوامش بهتر از هرکس دیگر میتوانند برطرف کنند. امروز ما به دنبال آن هستیم که حس مسئولیت اجتماعی، حس دغدغهمندی نسبت به فقر در جامعه زنده شود و امروز به برکت انقلاب اسلامی و فرهنگ دینی ما اتفاق افتاده و امروز در بین خانوادههای ما حس نوعدوستی در بین خانوادههای ما هر سال زندهتر از سال
قبل میشود. * کمک ۲ هزار میلیارد تومانی خیرین به نیازمندان تحت پوشش امداد - در مجموع کمکهای مردمی به کمیته امداد چقدر است؟ کمکهایی که محل هزینه کردن آن برای خیلیها جای سوال است. در سال ۹۶، ۲۱۳۰ میلیارد تومان از کمکهای مردمی به دست کمیته امداد رسیده؛ ولی این عدد نیاز به تفسیر و توضیح دارد؛ اجازه بدهید به صورت ریز اشاره کنم. مثلا مردم ۵۵۰ میلیارد تومان را با انتخاب یتیم در طرح محسنین، کمکهایشان را به حساب این ایتام واریز کردهاند. یعنی حدود یک چهارم تمام کمکهای مردمی سال گذشته، یک امانتی بود که فقط به دست کمیته امداد داشته شد تا آن را به ایتام برساند و این کمیته اجازه هیچ دخل و تصرفی در نحوه هزینه کرد آن نداشت. ۳۷۰ میلیارد تومان از این پول زکات بود که ۳۵ درصد آن عمرانی بود؛ یعنی شما مثلا آمدید گفتید این پول را بگیر و در روستای ما غسالخانه بساز، کتابخانه بساز، پل بساز و از این دست اقدامات عمرانی؛ ۶۵ درصد این پول هم حمایتی بود؛ یعنی اگر شما در روستایی یک کیسه به عنوان زکات به ما دادید، ما باید عین این یک کیسه را به دست نیازمند همان روستا برسانیم و این در حالی است که
خیر و زکات دهنده هم بر این ماجرا نظارت دارد. ۱۰۱ میلیارد از این زکات هم زکات فطریه بود که در مساجد جمع شد و عیناً هم در مساجد توزیع شد. ۱۰ میلیارد آن هم کفاره بوده که این رقم هم نان خریداری شده و طبق ضوابط به صورت نان توزیع شده است. ۱۸۰ میلیارد تومان هم جشن نیکوکاری بود و در جشن عاطفهها، به این اعداد اطعام فقرا به عنوان نذری غذای گرم، گوشت قربانی عید قربان و ... را هم باید اضافه کرد. میدانید یعنی چه؟ یعنی بخش اعظمی از این کمکها به صورت هدفمند و با نیت مردم، برای نیازمندان هزینه میشود. * ۷.۵ میلیون صندوق صدقه امداد در خانهها مردم/ ۲۷۰۰ تومان صدقه ماهانه میانگین در صندوقهای خانگی - به هر حال صدقات هم رقم قابل توجهی است. این صدقات کجا هزینه میشود؟ سال گذشته ۳۰۰ میلیارد تومان صدقات مردمی جمعآوری شد. ما در کمیته امداد، ۷.۵ میلیون صندوق خانگی و ۳۰۰ هزار صندوق خیابانی داریم؛ همکاران ما در هر سال ۳۰ میلیون بار به منازل مردم و خیرین مراجعه میکنند تا این ۷.۵ میلیون صندوق خانگی را سالی ۴ بار تخلیه کنند؛ وقتی ما به منازل خیرین مراجعه میکنیم، در هر سه ماه به طور متوسط ۸
هزار تومان در هر قلک پول است؛ البته این رقم، عدد متوسط و میانگین است. خب طبعاً این پول در موارد مختلفی از جمله تامین هزینه جهیزیه، درمان، مسکن، اشتغال، معیشت و آموزش ایتام و فرزندان نیازمندان خرج میشود که هریک از این موارد با توجه به میزان نیازمندی مددجویان هر شهر، سهم جداگانهای از این کمکهای مردمی را دارد. یک نکته قابل توجه هم این است که پولی که در هر شهرستان از صدقات مردمی جمع میشود، حتی در دفتر استان هم نمیتوان از آن استفاده کرد. به هر حال این صدقات در بسیاری موارد گرههای روزانه مددجویان و حتی نیازمندان غیرمددجو را باز میکند؛ مثلاً فردی که با وانت خود کار میکند و تحت پوشش امداد هم نیست، ولی وضع مالی چندان مناسبی ندارد، وقتی یکباره ماشینش خراب میشود، باید چه کرد؟ در حالی که خراب شدن وانت اش یعنی از بین رفتن محل درآمد او و خانواده اش؛ به همین دلیل است که وقتی این فرد به ما مراجعه میکند، با وجود آنکه مددجوی ما هم نیست، از همین صدقات، وام کوچکی به او داده میشود تا مشکل روزمره اش حل و فصل شود. این صدقات به این شکل گره گشاست. امروز ۱۵۰ هزار خانواده مستاجر در سراسر کشور داریم؛ خب ما که ردیف بودجه
اجاره بها در کمیته امداد نداریم، ولی با این صدقات، اگر خانوادهای یک ماه برای تامین این اجارهبها با مشکلی مواجه شد، میشود از همین صدقاتی که به صورت وام کوچک قرض الحسنه به وی داده میشود مشکلش را حل کرد و با بازگشت این وام، یک مشکل دیگر را برطرف کرد. * تغییر خدمات امداد در ۴۰ سال گذشته؛ از فانوس و والور تا خانه و شهریه دانشگاه/ قیمت رفع فقر گران شده - با گذشت نزدیک به ۴۰ سال از آغاز فعالیت کمیته امداد، کارکرد کمیته امداد و نقش آن در زندگی خانوادهها چه تغییری کرده؟ من اوایل دهه ۶۰ وارد کمیته امداد شدم؛ آن زمان گرانترین کالاهایی که بین نیازمندان توزیع میکردیم، والور، پتوی سربازی، زغال، استکان و نعلبکی، فانوس، حبوبات و آرد بود؛ همان سال دولت ۳ درصد از تولیدات کارخانجات را به امداد داد و اعلام کرد این کالاها به قیمت دولتی به مددجویان داده شود؛ جالب بود که در این تولیدات، یخچال یا لوازم خانگی اینچنینی هم بود، ولی مددجویان ما عمدتاً این کالاها را نمیگرفتند، چون توان پرداخت هزینه آن را نداشتند؛ ما آن زمان در وضعیتی بودیم که با توجه به شرایط آن روز این لوازم خانگی را به
فروشگاههای دیگر میفروختیم و پول آن را فانوس میخرید و بین مددجویان تقسیم میکردیم. دقیقا خاطرم هست که سال ۶۴، ۱۵۰ هزار تومان به ما دادند برای هزینه درمان یک ماه یک شهرستان، ولی این پول آنقدر زیاد بود که ما در مدت زمان سه ماه هم نتوانستیم این پول را خرج کنیم. حالا شرایط امروز چه طور است؟ امروز امداد سالانه بیش از ۸۰ هزار جهیزیه میدهد؛ نه جهیزیه لوکس؛ جهیزیه ۳ میلیون تومانی؛ خب با همین رقم شما حساب کنید ببینید هزینه جهزیه ۸۰ هزار مورد چقدر میشود؛ میشود ۲۴۰ میلیارد تومان. امروز هزینه دارو و درمان و بیمه درمانی سالانه مددجویان بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان است. امروز هزینهای که برای ساخت خانه میدهیم در شهرها ۴۰ تا ۴۵ میلیون تومان و در مناطق روستایی ۳۰ میلیون تومان است و ما نیاز به احداث و تامین ۱۵۰ هزار واحد مسکونی داریم؛ خب ببینید چه هزینهای خواهد شد؟ تمام این مسائل را گفتم و این مثالها را زدم تا در یک کلام بگویم «امروز هزینه حل فقر بالا رفته و قیمت حل فقر گران شده». از طرفی اول انقلاب ما کِی شهریه دانشگاه فرزندان مددجویان را میدادیم؟ ولی حالا چی؟ الان مادر میآید میگوید، چون بچه من پول ندارد نباید
درس بخواند؟ خب معلوم است که ما باید این هزینه را بدهیم. دهه اول انقلاب خدمات کمیته امداد، تنها خدمات معیشتی و خدمات پایه بود، ولی امروز نگاه ما نگاه توانمندسازی است. امروز نه تنها قیمت رفع فقر و ارائه خدمات گران شده بلکه خدمات کمیته امداد به مددجویان هم به شدت متنوع شده است. امداد به دنبال این است که با یک ادبیات مشترک، خیرین، خیریهها، امداد و همه کسانی که درک مشترک از موضوع فقر دارند را گرد هم جمع کرده و با کمک آنها یک جبهه بزرگ در مقابل فقر تشکیل دهد. * رابطه خیرین و فقرا دو سویه است؛ این رابطه برای هر دو طرف سود دارد/داستانهایی جالب از خیرین خارج از کشور - واضح است که حل مشکل فقرا بدون همکاری و مشارکت مردم و توسعه احسان در جامعه امکان پذیر نیست؛ خب با توجه به این مساله آیا میشود فرمولی برای خیرین در نظر گرفت یا آنها در چهارچوب خاصی طبقه بندی و تعریف کرد. ما وقتی جامعه خیرینمان را بررسی میکنیم به یک شاخص میرسیم؛ مسئولیت اجتماعی و دغدغه مندی نسبت به درد مردم؛ امروز خیرین هم از نظر سیاسی و هم از نگاه ارزشی دارای تنوع جمعیت هستند؛ این تنوع به اندازهای است که
نمیتوانیم بگوییم خیرین کمیته امداد از یک جناح سیاسی هستند؛ نمیتوانیم بگوییم خیرین از یک نگاه مذهبی برخوردارند؛ یا چنین طبقه بندیهایی اصلا امکان پذیر نیست؛ تنها نقطه مشترک همه شان انسانیت و دغدغه مندی است که نگرانی ایتام و نیازمندان، آنها را هم نگران و ناراحت میکند. ما خیرینی را داریم که در خارج از کشور زندگی میکنند و در ایران هیچ فامیل، آشنا و حتی کسب و کاری هم ندارند؛ هر سال میآید ایران در یک هتل، مشکلات ایتام تحت پوشش را با همکار ما بررسی میکند؛ بعد شخصاً میرود در روستاهایی که ایتامی را تحت پوشش گرفته، شخصاً مشکلاتشان را حل میکند و وقتی مشکلات بچهها را حل کرد، از ایران میرود؛ یعنی فقط به خاطر این ایتام هر سال میآید ایران، شخصاً وقت میگذارد، هزینه میکند و میرود. ما امروز خیرینی را داریم که در خارج از کشور زندگی میکنند و در داخل نمایندگانی معرفی کردهاند که اگر به واسطه مشکلات کاری، موعد ماهانه کمکهایشان به ایتام به مشکل برخورد، نمایندگانشان به جای آنها سهم ایتام را واریز کنند. من بارها شاهد بودم خیری که تعداد زیادی یتیم تحت پوشش خودش داشت؛ برخی اوقات به جای چک خودش، چک افراد دیگری
را به ما میداد؛ وقتی علت را پرسیدیم عنوان کرد که در تجارت یا کسب و کارش به مشکل برخورده، ولی سهم ایتام تحت پوشش را قرض کرده تنها برای آنکه پرداخت کمکهای ماهانهاش به تعویق نیافتد. بارها پیش آمده از یتیمها پرسیدهام، بزرگ که شدی میخواهی چه کاره شوی؟ و در مقابل بارها این جواب را شنیدهام؛ «حامی»؛ این یعنی ایتام، دست غیبی این حامیان را در زندگیشان احساس کردهاند و حامیان و خیرین در زندگی این کودکان چنان نقش پررنگ و دوستداشتنی را دارند که الگوی این بچهها شدهاند؛ از طرف دیگر بسیاری از خیرین و حامیان ما، ابتدا کمک به ایتام را با کمک ماهانه به یک یا ۲ یتیم آغاز کردند، ولی بعد از مدتی، دهها یتیم را تحت حمایت خودشان آوردند؛ جالب است وقتی از آنها هم میپرسید چرا؟ میگویند بعد از این کمکها، دستی غیبی را در زندگیشان احساس کردهاند که نه تنها در جوانب مادی، بلکه در جوانب دیگر زندگیشان اثرات مثبتی را داشته است. در اغلب موارد، رابطه بین خیرین و ایتام، یک رابطه عجیب است؛ رابطهای که برای هر دو، آورده و سود داشته و هر دو از طرف مقابل احساس رضایت دارند. در جامعه ما استعداد تعداد خیرین به فقرا، ۴ برابر است؛
یعنی ۲ دهک جامعه استعداد نیاز مالی دارند و ۸ دهک دیگر تمکن نسبی مالی؛ البته که کمک همه خیرین شاید کمک پولی نباشد؛ من خیرانی را دیدم که شاید کمک پولی خاصی به ایتام نکنند، ولی سرکشی مرتب آنها به ایتام هرگز ترک نمیشود. امروز خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد بعضی اوقات نیازهای مالیشان مرتفع شده، ولی به پشتوانه اعتباری کمیته امداد نیاز دارند؛ من در یکی از روستاها از یک زن سرپرست خانوار سوال کردم چه چیزی میخواهی؟ گفت: سفر زیارتی به یکی از شهرها؛ حتی تاکید داشت که پول این سفر را هم خودش میدهد؛ گفتم خب تو که خودت میتوانی بروی چرا به ما میگویی؟ میدانید چه جوابی داد؟ گفت: «در این منطقه سفر رفتن زن تنها وجهه خوبی ندارد، ولی وقتی با کمیته امداد میرویم ماجرا متفاوت است؛ ما حاضریم هزینه سفرمان را بدهیم، ولی نام امداد و اعتبار این کمیته همراهمان باشد». * اول انقلاب عمه ارتشبد نصیری مددجوی کمیته امداد امام خمینی بود/ خانواده معدومین هم تحت پوشش کمیته امدادند - یکی از نگرانیها درباره موسسات خیریه در سراسر دنیا، آلوده شدن موضوعات انسان دوستانه به مسائل سیاسی است؛ اینکه فقر دست آویزی
شود برای سوءاستفاده و بهره برداریهای خاص از فقرا؛ درسته؟ کمیته امداد بر خلاف برخی خیریههای بزرگ جهانی که اهداف انسان دوستانه شان در جهت پیگیری اهداف سیاسی و امنیتی آنها تعریف میشود هیچ وقت به وظیفه خود به عنوان خدمتگزار فقرا و نیازمندان به عنوان یک مساله سیاسی و جناحی نگاه نکرده است. این یک حقیقت است که برخی از این خیریهها متاسفانه از زاویه دیپلماسی خاصی به نیازمندان نگاه میکنند و برای آنها فقیر a. با فقیر b. به واسطه نوع نگاه سیاسی آنها متفاوت بوده و اهداف دیگری را دنبال میکنند. اما شما نگاه کنید ما نه تنها در ارائه خدمت به نیازمندان شیعیان و اهل سنت تفاوتی نداریم بلکه خدماتی که به نیازمندان مسیحی و سایر اقلیتهای دینی ارائه میشود هم با خدمات دیگر مددجویان امداد فرقی ندارد. شاید این خاطره برایتان جالب باشد؛ اوایل انقلاب من رئیس کمیته امداد سمنان بودم؛ آن زمان عمه ارتشبد نصیری مددجوی ما بود؛ خاطرم هست آن زمان هم از ما کمک میگرفت هم در چهارچوب در میایستاد و بد و بیراه میگفت. حالا شما خودتان قضاوت کنید. ما معتقد بودیم کمیته امداد، بیت رهبری و بیت امام خمینی است و هر فردی که پا به این
خانه بگذارد، هر که باشد، مهمان این خانه است و ما هم مهماندار؛ طبیعتاً وظیفه مهماندار خدمت کردن به مهمان است. وظیفه ما این نیست که از او دینش را بپرسیم؛ بپرسیم چه مرام سیاسی دارد؛ این موضوع هیچ وقت در مرام سازمانی ما نبوده؛ شما یک مددجو را پیدا کنید که بگوید بخاطر اینکه رای به فلانی داده، کمک به او را قطع کردیم. شاید برای بعضیها جالب باشد که بدانند ما به بعضی خانوادههای معدومین هم سرویس و خدمات میدهیم. * اگر امروز برای ترویج احسان کاری نکنیم، فردا باید تاوانش را بدهیم/ بدون عیب نیستیم؛ نیاز به نصیحت داریم - سخن آخر... ما از همه خیرین و مردم میخواهیم بیش از این نسبت به جامعه حساس باشند و طبعاً به نسبت توانایی هایشان به نیازمندان کمک کنند؛ میدانید یعنی چه؟ یعنی اینکه عاقلانه است که ما از یک استاد دانشگاه در حوزه اجتماعی تنها توقع صدقه و کمک مالی داشته باشیم؟ خب اگر پژوهشش را به ما بدهد مهمتر است یا کمک نقدی کند؟ ما امروز نیازمند آن هستیم که روشنفکران جامعه افقهای دور را به ما نشان دهند تا در مقابل حوادث و تحولات اجتماعی و اقتصادی و در مقابل فقر غافلگیر نشویم چراکه
طبعاً این غافلگیری باعث فشار به نیازمندان و ایتام میشود. از طرفی ما از اهالی رسانه هم انتظار داریم در ترویج فرهنگ کار خیر ما را همراهی کنند؛ به هر حال هر اتفاق رسانهای که منجر به تغییر دیدگاه خیرین شود، حتماً نتیجه آن متضرر شدن ایتام و نیازمندان است؛ ما نمیگوییم بدون عیب هستیم؛ اصلاً چنین ادعایی نداریم، بلکه معتقدیم ما نیاز به نصیحت داریم، نیاز داریم آنجایی را که نمیبینیم به ما گوشزد شود. ما امروز نیاز به ترویج خیر و احسان داریم چرا که اگر امروز این خیر و احسان را رشد ندهیم، فردا باید یک جای دیگر هزینه این ضعف و کم کاری را بدهیم. اگر امروز روحیه احترام به والدین را ترویج نکنیم، فردایی که خودمان به سالمندی رسیدیم باید تاوانش را بدهیم.
دیدگاه تان را بنویسید